دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۸۶ - ۱۳:۳۹
۰ نفر

زهرا آران: همیشه در نیمه اول سال و بحبوحه انتخاب رشته به دلایل مختلف از جمله عدم آگاهی جامعه و شاید بی‌تفاوتی مسئولان مربوط و صاحب‌نظر برخی از رشته‌ها مورد توجه قرار نگرفته و بالتبع افراد کمتری مایل به تحصیل در آن رشته می‌شوند.

از جمله این رشته‌ها کتابداری است که گاه حتی با تخفیف این رشته در شوخی‌هایی که این ایام باب می‌شود، اشخاصی که  علاقه‌ای نیز به این رشته دارند به خاطر عرف غلط  اجتماعی از انتخاب آن سرباز می‌زنند و این ابتدای ناخوشایند ماجرایی می‌شود که بعدها حوزه کتابداری و مشاغل مربوط به این حوزه‌ را دستخوش ناملایمات بسیار می‌کند.

 به اینها مسئله کمبود اعتبارات کتابخانه‌ها، عدم تخصص مدیران آنها و فاجعه بودن سرانه کتابخوانی را در کشور اضافه کنید تا برسیم به ماجرایی که همچنان به آن بی‌توجهیم.

  تاریخچه کتابداری در ایران به شکل آکادمیک و دانشگاهی از سال 1340 به بعد بوده است. اولین دوره آن در دانشگاه علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار شد که تعدادی از اساتید ایرانی و آمریکایی  و انگلیسی این دوره‌ها  را  ابتدا در مقطع کارشناسی و بعدها در مقطع کارشناسی ارشد اداره می‌کردند؛ کم‌کم این آموزش‌ها به صورت غیر آکادمیک به صورت آموزش‌های ضمن خدمت در برخی از کتابخانه‌های عمومی و دانشگاهی در همان سال‌ها برگزار شد همچنین اساتید کتابداری، دوره‌های  کتابد‌اری را برای کتابخانه‌های عمومی کشور و برخی کتابخانه‌های دانشگاهی برگزار کردند. این دوره‌ها، کوتاه مدت بود و بعضی کارگاهی و بعضی نیز شکل تئوری و نظری این رشته را مطرح می‌کردند.

رشته کتابداری، اسم‌های متفاوتی در طول زمان پیدا کرده است، زمانی تنها عنوان «کتابداری» داشت اما بعدها با عنوان «کتابداری و اطلاع‌رسانی» شناخته شد. با گذر زمان و پیشرفت علوم و معارف بشری و گرایشی شدن رشته‌های مختلف، این رشته هم تنوع موضوعی پیدا کرد و با توجه به ضرورت کتابخانه‌ها، به کار گرفته شد.

مشکلی که کتابداری در آن زمان داشت و همچنان نیز ادامه دارد عدم شناخت واقعی این رشته بود. همه فکر می‌کردند که کتابخانه جایی  است مثل انبار کتاب که کتاب‌هایی را در اختیار دارد و کتابداران در کتابخانه‌ها فقط برای دادن کتاب به مراجعه کننده حضور دارند، کاری که از یک فرد دیپلمه هم برمی‌آید. در واقع با این رشته به عنوان یک علم و یک رشته تحصیلی برخورد نمی‌کردند اما بعدها مراکز فرهنگی به این شناخت رسیدند که کتابداری، یک رشته علمی است.

آنها وقتی دیدند در دنیا این دوره در سطح دکترا مطرح می‌شود و حتی در بعضی از کشورها دوره‌های پست دکترا هم برای آن در نظر گرفته شده به این علم توجه کردند. کم‌کم واحدهای دانشگاهی دیگری به دنبال دانشگاه تهران این رشته را تأسیس کردند.

 در حال حاضر، دانشگاه‌های شیراز، مشهد، تبریز، شهید چمران اهواز، دانشگاه علوم تربیتی، دانشگاه الزهراء، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه‌های شاهد و بسیاری از شعب دانشگاه‌های آزاد این رشته را با گرایش‌های مختلف در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دایر کرده‌اند.

اما بررسی مشکلات کتابداران در ابتدا به جاده سنگلاخی می‌مانست که گاهی آدم را دچار مشکل می‌کند و بعد از یک گفت‌وگوی کوتاه، به مازی تبدیل شد که آدم را به زمین می‌زند. مشکلات متعدد و متنوع کتابداران قسمتی از سختی کار است و پیدا کردن فرد یا سازمان مسئول و پاسخگو، قسمت سخت‌تر کار.

 متأسفانه؛ کتابداران هنوز صنفی که بتوانند مشکلات احتمالی حقوقی‌شان را به آنجا ببرند ندارند. در حال حاضر کتابداران تنها صاحب یک انجمن هستند که آنجا فقط می‌توانند در باره آموزش، پژوهش و مسایلی از این قبیل صحبت کنند.

 آنها حتی یک اتاق 12 متری که متعلق به خودشان باشد ندارند و اگر کتابخانه ملی نبود احتمالاً جلساتشان باید در پارک برگزار می‌شد و غم‌انگیزتر از همه اینها این است که کسی نمی‌داند سرنخ این مشکلات به چه کسی می‌رسد و چه کسی باید در باره این مسایل توضیح دهد.

کتابخانه‌های متفاوت با کارکردهای مختلف در سطح شهر پراکنده‌اند: کتابخانه‌های عمومی، کتابخانه‌های تخصصی، کتابخانه‌های آموزشی، کتابخانه‌های دانشگاهی، کتابخانه‌های خصوصی و کتابخانه‌های دیگری که مراجعین و مخاطبین خاص خودش را دارد مثل کتابخانه تخصصی نابینایان.

 از این میان اهل مطالعه، برای یک بار هم که شده گذرشان به کتابخانه‌های عمومی افتاده است. به‌طور کلی این نوع کتابخانه‌ها- که بیشترین مراجعین را هم دارد- زیر نظر سه سازمان فعالیت می‌کنند: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری تهران و سازمان فرهنگی هنری شهرداری.

کتابداران شاغل زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- که البته حالا یک سال است زیر نظر نهاد کتابخانه‌های عمومی کار می‌کنند- بیشترین گلایه و ناراحتی را از وضعیت کتابخانه‌های عمومی دارند. برخی از آنها می‌گویند که از نظر کتاب بسیار در مضیقه هستند و یک سال است که هیچ کتابی از در ورودی این کتابخانه‌ها عبور نکرده است.

 یکی دیگر از مشکلات آنها عدم وجود تجهیزات (از جمله کمبود فضا) در کتابخانه‌ها است، در حالی که این کتابخانه‌ها، در مناطق پر رفت و آمد قرار گرفته‌اند و باید مناطق جغرافیایی زیادی را تحت پوشش خود قرار دهند که همین مسئله، مشکل کمبود نیروی انسانی را تشدید می‌کند.

اما در باره مشکلات رفاهی این کتابداران؛ ایشان بارها به وسیله نامه و چاپ آن در مطبوعات از مسئولان تقاضا کرده‌اند که به مشکلات‌شان رسیدگی شود که تجمع ایشان مقابل ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اوج این اعتراض‌ها بود. اگرچه  به گفته ایشان هنوز هیچ ترتیب اثری به اعتراض‌های آنها داده نشده است.

خواسته‌های اصلی  این کتابداران، پرداخت حقوق و مزایای کارکنان رسمی از اعتبارات اداره فرهنگ و ارشاد استان‌ها است؛ به همین ترتیب آنها خواستار این هستند که میزان دریافتی حقوق، مزایا، امکانات رفاهی و هرگونه حقوق و مزایای دیگری در خصوص کتابداران رسمی، قراردادی، پیمانی و نیروهای خدمات کتابخانه‌های عمومی، برنامه‌ریزی و مشخص شود.

 یکی از این کتابداران در این باره می‌گوید: «یک سال است که ما نمی‌دانیم ماه آینده 200 هزار تومان حقوق می‌گیریم یا 500 هزار تومان» و ادامه می‌دهد: «ما معوقه‌های سه ماه دی، بهمن و اسفند را دریافت نکرده‌ایم. در ضمن کتابداران رسمی مأمور به نهاد هم در سال 85 ، صد تا 150 هزار تومان کمتر حقوق می‌گیرند.»

محمد حسین ملک احمدی، دبیرکل نهاد کتابخانه‌های کشور در یک مصاحبه تلفنی پیرامون مشکلات این دسته از کتابداران عنوان کرد: «مشکل کمبود کتاب در کتابخانه‌های عمومی درست است و این به لحاظ کمبود اعتباری است که در سال 85 با آن روبه‌رو بوده‌ایم، در واقع به‌طور عمده اعتبارات مربوط به خرید کتاب را صرف هزینه‌های پرسنلی کرده‌ایم اما به دنبال این هستیم که بخشی از این کسری‌ها را جبران کنیم و بخشی از هزینه‌ها را برای خرید کتاب اختصاص داده‌ایم و حدود یک ماه پیش یک میلیارد تومان کتاب برای  کتابخانه‌های کشور خریداری کرده‌ایم؛ در همین راستا هم به وزارت ارشاد پیشنهاداتی کرده‌ایم آنها هم قول داده‌اند بخشی از منابع را تأمین کنند اگرچه که خود ارشاد مبالغی کمک کرده است.»

وی در پاسخ به این سؤال که اساساً چرا کتابداران از حوزه وزارت ارشاد بیرون آمده‌اند و حالا زیر نظر نهاد کتابخانه‌های عمومی فعالیت می‌کنند گفت: «کتابداران از زیر نظر وزارت ارشاد خارج نشده‌اند آنها از ارشاد به نهاد مأمور شده‌اند یعنی از بخشی به بخش دیگری مأمور شده‌اند و این اتفاق هم فقط در باره کارکنان رسمی افتاده است به این دلیل که کتابخانه‌های عمومی براساس قانون مجلس، به عنوان نهاد مستقل تعریف شده‌اند و وزارت ارشاد هم به ‌طور مستقیم، فعالیت کتابخانه‌ای ندارد لذا کارکنانش هم باید در جایی به کار مشغول شوند که فعالیت تخصصی خودشان انجام می‌شود.»

ملک احمدی سپس در باره حقوق و مزایای دریافتی کتابداران گفت: براساس قانون نظام هماهنگ پرداخت، همه کارکنان به طور مرتب حقوق می‌گیرند اما این که همه به یک اندازه حقوق نمی‌گیرند مسئله‌ای طبیعی و عادی است و در همه دستگاه‌‌ها ممکن است اتفاق بیفتد، هر کارمندی براساس حکمی که در اختیار دارد حقوق و مزایا دریافت می‌کند اما این از فرد به فرد متفاوت و متنوع است و ممکن است کم یا زیاد باشد. مبلغی که هر فرد دریافت می‌کند براساس حق عیالواری، ایاب و ذهاب، میزان کارایی (حق جذب)، تحصیلات و سابقه‌کاری از دیگری متفاوت است.»

وی بی‌نظمی و عدم ثبات در پرداخت حقوق کارمندان را نپذیرفت و ادامه داد: «اما پرداخت موارد اضافه (نه اصل حقوق و مزایا) در دستگاه‌های مختلف، متفاوت است. در دستگاهی این موارد اضافه ممکن است سه ماه یک بار پرداخت شود در دستگاه دیگری به صورت ماهیانه و در دستگاهی دیگر، شش ماه یک بار.»

ایشان همچنین در باره مشکل کمبود نیروی انسانی گفتند: «این مشکل قبلاً هم وجود داشته و سازمان مدیریت هم آن را تأیید می‌کند اما تا وقتی که مشکل منابع داشته باشیم، با کمبود نیروی انسانی هم روبه‌رو خواهیم بود.»کتابداران شاغل زیر نظر شهرداری نیز با مشکلاتی مانند؛ عدم وجود استانداردهای معین و مشخصی برای کتابخانه‌ها، کمبود فضای مطالعه، کمبود نیروی انسانی و کمبود کتاب، دست و پنجه نرم می‌کنند.

یکی از کتابدارانی که در یکی از کتابخانه‌های غرب تهران مشغول به کار است می‌گوید: «کتابخانه، مکانی است که می‌تواند اوقات فراغت جوانان را پر کند و در صورت تجهیز می‌تواند مشکلات فرهنگی زیادی را حل کند اما حالا تنها به مکانی برای مطالعه پشت کنکوری‌های تبدیل شده است.» او ادامه می‌دهد: «وقتی کتاب به کتابخانه وارد می‌شود مراحل زیاد و سختی را باید طی کند تا به دست مخاطب برسد اما کمتر مسئولان از آن اطلاعی دارند و حقوقی متناسب نیز با آن در نظر گرفته نشده است و این آزار دهنده است.»

اما امیرحسن دهقانی، مدیر امور کتاب و کتابخوانی سازمان فرهنگی هنری شهرداری طی یک مصاحبه تلفنی گفت: «از تمام مشکلات کتابداران مطلع هستم و می‌دانم که آنها به خاطر حجبی که دارند تا به حال چیزی نگفته‌اند و اصلاً مطرح کردن این مشکلات را در خور شأن خودشان نمی‌دانند.»وی سپس ادامه داد:« در حال حاضر دو نهاد وجود دارد که با تعامل اینها کتابخانه‌های عمومی شهر تهران، فعالیت می‌کند؛ یکی مدیریت فرهنگی- هنری همان منطقه است و دیگری مدیریت امور کتابخانه‌ها است.»

امیر حسن دهقانی در خصوص مشکلات یاد شده گفت: «این مشکلات، مشکلات پیچیده و بغرنجی نیستند که غیرقابل حل باشند و با تخصیص بودجه و اعتبار حل شدنی است. در این صورت، مکان‌ها را بازسازی می‌کنیم و کتابخانه‌ها را تجهیز. اما نمی‌توانیم در حوزه نیروی انسانی، نیروی  جدید  وارد کنیم. ما به‌طور کلی در فکر مکانیزه کردن کتابخانه‌ها هستیم چون در حال حاضر سازمان ما 2500 نفر پرسنل دارد و بودجه ما هم 23 میلیارد ریال است که 60 درصد این بودجه، صرف هزینه نیروی انسانی می‌شود که به هیچ وجه قابل توجیه نیست و زیاد کردن پرسنل تنها حجم سازمان را بالا می‌برد.»

وی در پاسخ به این سؤال که آیا حل مشکلات کتابداران به طرح‌هایی مثل سبد کتاب شهر یا کتاب مترو مقدم نیست گفت: «این دو مسئله یک جنس نیستند و مخاطبین جداگانه‌ای دارند. 90 درصد مراجعات مردم به کتاب‌های عمومی، به خاطر فضای مطالعه است نه کتاب. در واقع ما یک میلیون و 500 هزار عنوان کتاب داریم که استفاده از آن کم است در حالی که ما در دنبال کردن طرح کتاب مترو و سبد کتاب شهر، اهداف دیگری را دنبال می‌کرده‌ایم.»
دهقانی در بخشی از صحبت‌هایش یادآوری کرد که مشکل اعتبار، زنجیره‌وار کل سازمان را آسیب‌پذیر می‌کند. کمبود بودجه این روزها مهمترین و دم‌دست‌ترین بهانه برای پاسخ به مشکلات موجود است.

اگرچه این موضوعی قابل اغماض نیست اما تمام درها را هم به رویمان نمی‌بندد. اگر ما مشکل بودجه و اعتبار داریم آیا مشکل متخصص و مدیریتی هم داریم؟ بسیاری از کسانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند اعتقاد دارند با همین بودجه می‌توان راهکارهایی را در پیش گرفت که دست‌کم کیفیت خدمات در کتابخانه‌ها بالاتر برود مثل استفاده از مدیرانی که نسبت به کار در کتابخانه، شناختی کافی دارند.

کد خبر 19157

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز