چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۱ - ۱۹:۳۰
۰ نفر

زهرا عزیز‌محمدی: اول یک مثلث تر و تمیز، بعد هم یک مربع می‌کشیدیم زیرش. برایت آشنا نیست؟ همان نقاشی معروف و همیشگی کودکی‌هایمان. خانه‌ای با دودکش و پنجره، چمن، جاده، شاید یک ماشین در راه خانه، رودخانه، درخت، خورشید و گاهی ابر و رنگین‌کمان.

هفته‌نامه‌ی همشهری دوچرخه

هیچ‌کدام از ما کودکی‌مان را بدون حداقل کشیدن یکی از این نقاشی‌ها پشت‌سر نگذاشته‌ایم. بزرگ شدیم و سراغ دودکش وشیروانی را از خانه‌هایمان گرفتیم اما فهمیدیم طبقه‌ی پایین خانه‌مان، آدم‌هایی زندگی می‌کنند که اگر زیادی بدویم شاکی می‌شوند، درست مثل مادر وپدرمان که از صداهای سقف و بی ملاحظگی همسایه بالایی گله می‌کنند.

تازه فهمیدیم خانه‌ی ما آن کلبه‌ی تک‌وتنها وسط مزرعه نیست؛ همسایه‌‌های دیواربه‌دیوارمان را هم شناختیم.

یاد گرفتیم از خیابان رد بشویم و زباله‌‌هایمان را هم توی سطل‌های بزرگ سر کوچه بریزیم. خورشید و ابر و آسمان آبی هم شد مال همان نقاشی‌ها و قصه‌ها. ما مردم شهرنشین هستیم؛ آدم‌هایی که حتی وقتی بزرگ می‌شوند، موقع نقاشی کشیدن اولین چیزی که به ذهنشان می‌رسد، همان خانه و خورشید و ... است.

اما وقتی از ما می‌پرسند: «محیط زیست شهری یعنی چه؟» ذهنمان می‌رود سراغ توپ و فلاسک چای و سیخ کبابی که روزهای تعطیل و آفتابی می‌گذاریم پشت ماشین و می‌زنیم به دل طبیعت و دل طبیعت گاهی چه‌قدر دور است از آن‌جایی که ما زندگی می‌کنیم. می‌رویم جایی شبیه نقاشی‌هایمان که شکل خانه و خیابان خود ما نباشد.

فکرش را نکرده‌ایم

دور هم جمع شده‌اند به بهانه‌ی درس خواندن. فردا هر کدام یک امتحان دارند و به مادرانشان قول داده‌اند هرکس سرش به کار خودش باشد. احسان 61ساله، امین 31 ساله، سلمان 41 ساله و صالح 21 ساله است. به بهانه‌ی سؤال کردن درس خواندنشان را متوقف می‌کنم، برق شیطنت برمی‌گردد به چشم‌هایشان اما تا می‌پرسم می‌دانید محیط زیست شهری یعنی چه؟ قیافه‌هایشان درهم می‌رود، یاد کتاب جغرافی‌ و علومشان می‌افتند و سؤال‌های تکراری.

البته از توی جواب‌های این چهار نفر هم چیز جدیدی نمی‌شود پیدا کرد: پارک‌، پارک جنگلی، کوه... تا این‌که احسان می‌گوید:«خانه هم می‌شود؟ اصلاً همه‌جا، هر جایی که در آن زندگی می‌کنیم می‌شود محیط زیست دیگر!» و این‌طوری جواب‌های بچه‌ها به کوچه و خیابان و پیاده‌رو و ساختمان و آپارتمان هم می‌رسد.

می‌پرسم:«چه چیزِ این شهر و محیطی که برای زندگی شماست آزارتان می‌دهد؟» امین خیلی زود جواب می دهد:« دستی که از شیشه‌ی ماشین بیرون می‌آید و وسط اتوبان دستمالی را می‌اندازد بیرون.» سیگارکشیدن آدم‌ها و وقتی چندنفر در خیابان با هم دعوا می‌کنند هم احسان را ناراحت می‌کند. صالح می‌گوید:«کامیون‌های بزرگی که توی ترافیک پشتشان گیر می‌افتیم، با آن سروصدا و دودی که می‌کنند غیر قابل تحمل‌اند.»

همین نزدیکی‌ها

آدم‌ها، طبیعتی که در آن زندگی می‌کنند و روابط اجتماعی و اقتصادی‌ای که بر محیط زندگی‌شان تأثیر می گذارد؛ این سه موضوع در کنار هم محیط زیست شهری را تعریف می‌کنند. جالب نیست؟ همه‌ی ما از بچگی به این مفهوم علمی و پیچیده فکر کرده‌ایم. حواسمان نبوده که چه‌طوری اما بلد بوده‌ایم دودکش، پنجره‌، ماشین وجاده را کنار درخت و آسمان آبی بکشیم.

از وقتی چشم باز کرده‌ایم اتوبان‌های طولانی و تمیز، برج‌های بلند پای کوه‌ها و مترو‌های تند و تیز زیر زمین، زیبایی‌های زندگی در شهر را به چشممان می‌آورند، هرچند شاید خیلی برایمان اهمیت نداشته باشد که بدانیم هر سال در شهر ما انواع آلودگی‌ها (آلودگی هوا، آب، صوتی، بصری، نوری) چند نفر را بیمار می‌کند. شهرنشین بودن غیر از برج‌ها و زیبایی‌هایش علامت‌های دیگری هم دارد. برای این‌که محیط زیست را نه در دوردست‌ها که همین دور و بر خودمان پیدا کنیم باید بدانیم همشهریان ما چه‌قدر از زندگی‌هایشان راضی هستند یا میزان سلامتی عمومی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم چه‌قدر است؟

دستور زبان شهر

ما بی تقصیریم، شهر ما از بزرگ‌ترهایمان به ما ارث رسیده و بزرگ‌ترهایمان از بزرگ ترهایشان. ما هم همین شهر را با تمام زشتی‌ها و زیبایی‌هایش می‌دهیم به دست بچه‌هایمان.

اما حیف اگر قبل از آن با شهرمان حرف نزنیم و حرف‌هایش را نشویم. وقتی باد می‌آید و کوه‌ها کنار برج‌هایی که پایشان کاشته شده‌اند پیدا می‌شوند، راه تنفس شهر باز می‌شود. همان وقت است که ما هم هرجای این شهر باشیم یک نفس عمیق می‌کشیم و به هر کسی که کنارمان هست می‌گوییم: «عجب هوایی شده!» و هر بهار که درخت‌ها با یک سبز تازه، ‌حال و هوای شهر را عوض می‌کنند، ما هم برای سبز شدن کوچه و خیابانمان ذوق می‌کنیم. آخر ما جانداران این اکوسیستم هستیم. درس اکوسیستم را خوانده‌ایم. موجودات، زنجیره‌ی غذایی‌شان، منابع آلودگی، چرخه‌ی آب...

از بچه‌ها می‌پرسم چه‌طور می‌توانیم از محیط زیست شهری‌مان مراقبت کنیم؟ فقط سلمان جوابم را می‌دهد و حرف آخر را می‌زند:« باید نگاه کنیم و ببینیم نتیجه‌ی رفتار‌های درست یا اشتباه‌ ما چه جور اتفاقاتی است.»

کد خبر 177132
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز