یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۵:۰۸
۰ نفر

ترجمه - ساناز مروتی: در حال حاضر «طردشدگان» به موفقیتی بزرگ در اروپارسیده وبه‌نظر می‌رسد فرانسوی‌ها در پی تکرار این موفقیت در آمریکا هستند.

فیلم طردشدگان

نویسندگی و کارگردانی این فیلم بر عهده اریک تولدانو و الیویه ناکاش بوده وبراساس یک داستان واقعی ساخته شده است. داستان فیلم درباره دوستی عجیب یک میلیونر فلج و پرستار سنگالی‌اش در پاریس است که در ابتدا برای اینکه به مأموران دولتی نشان دهد که جویای کار است ولی شغلی پیدا نکرده (تا از خدمات بیمه بیکاری استفاده کند) درخواست کار داده است ولی با اعتماد فیلیپ و مراقبت و به اشتراک گذاشتن تجربیات، دوستی پایداری می‌سازد که 2 زندگی افسرده را برای همیشه عوض می‌کند. این حرارت، شوخ‌طبعی و شیرینی قابل فهمی است که برای امتیاز گرفتن خرج نمی‌شود.

انجام کارهای روزانه شستن، ماساژدادن، تمیز کردن، اصلاح، غذاگذاشتن در دهان و بالا بردن یک بیمار فلج بسیار دلهره‌آور است و فیلیپ پزو دی برگو (با بازی همراه با صبر اندوه بار و صداقت بازیگر بزرگ فرانسوی، فرانسوا کلوزت) همیشه در حال مصاحبه با متقاضیان کار پرستاری است. بسیاری از پرستاران واجد شرایط به او مراجعه می‌کنند اما چیزی جذاب و محرک و چالش برانگیز در مورد دریس (عمر سی) وجود دارد که حس کنجکاوی فیلیپ را برمی‌انگیزد. روح سرکش این مرد، نگرش گستاخانه و بدون ترحمش برای او تازگی دارد و اوبه قول خودش بیشتر زندگی می‌کند. دریس در ابتدابه‌دلیل خودداری از تعویض پوشک فیلیپ، توهین به سبک موسیقی مورد علاقه‌اش و چیز‌های دیگراز شغلش متنفر است و لحظه شماری می‌کند که دوباره به خدمات رفاهی برگردد. ولی در این فیلم تاثیرات عاطفی از راه‌های شگفت‌انگیزی رخ می‌دهد و باعث می‌شود که این دو نفر بر تفاوت‌هایشان غلبه کنند و یادبگیرند که به هم کمک کنند تا در سطح بهتری زندگی کنند.

دریس یک مرد بی‌خانمان با سابقه کیفری سرقت است و زندگی بی‌هدفی دارد. او بی‌ادب، متکبر و با منطق و عملکرد مخصوص خودش است که پس از ورود به خانه فیلیپ نخستین کاری که می‌کند هدیه گران قیمت متعلق به همسر محبوب فیلیپ را می‌دزدد. فیلیپ یک معلول ثروتمند است و هیچ بهانه‌ای برای زندگی ندارد به‌طوری که مرتب توسط کارکنان و مشاوران تجاری به او اخطار داده می‌شود که درباره شخص نا‌خوشایندی که به خانه و قدرت نامحدودش دسترسی دارد بسیار مراقب باشد؛ آن هم در وضعیتی که حالش رو به وخامت است. به‌تدریج افق دیدش گسترده می‌شود. پس بهت زده از پولی که فیلیپ برای خرید یک نقاشی از یک گالری خرج می‌کند و می‌گوید که خودش بهترش را می‌تواند بکشد، خنده هیستریکی او در مواجهه با نخستین اپرای پاریس که می‌بیند، جا زدن خود به‌عنوان درمانگر در مقابل دختر نوجوان پرخاشگر فیلیپ، یاد دادن سیگار کشیدن به رئیس خود در حالی‌که توامان به صدای زمین، باد و آتش گوش می‌کند، دریس با اینها در بهبود بعضی درد‌های روحی رئیسش تاثیر می‌گذارد.

فیلیپ هم به مراقب بیسواد خود می‌آموزد که به ویویالدی و عبور او به جهان پرمدعای هنر به‌عنوان یک نقاش برجسته شخصیتی از او ساخته که آثارش شایسته سرمایه‌گذاری گران است. از وقتی که فیلیپ بر اثر یک حادثه چتر بازی از گردن به پایین فلج شده است، نمی‌توان به او کمک کرد که خوب شود اما می‌توان با او رفتاری کرد که هنگام احساس هیجان، وحشت نامحدود و ریسک پاراگلایدر سواری، احساس خوب (feeling good) نینا سیمون را بخواند.

در نهایت دریس شفقت و مسئولیت را می‌آموزد تا اینکه فیلیپ شجاعت به دست گرفتن کنترل زندگی‌اش و حتی به‌دنبال عشق رفتن را پیدا می‌کند. همه اینها بیش از حد منظم و حل و فصل شده است و اگرچه یک داستان واقعی است با این حال هضم بعضی حوادث آن سخت است. برای خنده، دریس این کار را می‌کند: در میان خیابان‌های پاریس با سرعت بسیار بالا و مرگباری می‌راند، در همان حال فیلیپ الکی دچار حمله صرع شده تا این سرعت را توجیه کند. پلیس آنها را تا بیمارستان اسکورت می‌کند و وقتی آنها را ترک می‌کند دریس به مسیر دیگری می‌رود و هردو از این شیطنت راضی و خوشحالند. به‌نظر می‌رسد کلاس بالای اجتماعی فیلیپ روی هر چیزی پا می‌گذارد.

او ابتدا به دریس مشکوک است زیرا زندگی یک مرد سیاه‌پوست خیابانی در میان عمارت سلطنتی و پر از گنجینه فیلیپ نگران‌کننده است، ولی دریس درنظر هر مرد سفید پوستی برنده است؛ به‌خصوص وقتی مهارت‌های هیپ‌ هاپش را نشان می‌دهد و قبل از اینکه کارش را به پایان برساند کنترل کامل خانه و همه کسانی که در آن زندگی می‌کنند را به دست گرفته. در فیلم کمی هم ساده لوحی وجود دارد؛ مثل وقتی که دریس نخستین کت و شلوارش را می‌پوشد و منشی فیلیپ می‌گوید که او شبیه اوباما شده. با این حال فیلم در تایید مقاومت برای زندگی است و بسیار فرحبخش است؛ همراه با بازی‌های پویا. به دلایل روشن عمر سی سرشار از تحرک است، او سرزنده، رنگارنگ و پر جنب و جوش است اما شخص ویلچرنشین آقای کلوزه حالت مکاشفه دارد. اصطلاحات او احساسات بی‌شمارش را از پس یک چهره بی‌حرکت نشان می‌دهد که مقداری از آنچه به آن می‌اندیشد را نشان می‌دهد. طرد شدگان فیلمی بامزه درباره بشریت است که همین محبوبیتش را در اروپا توجیه می‌کند. تماشای این فیلم احساس خوبی به انسان می‌دهد؛ به‌طوری که گویا بلیت بخت آزمایی برنده شده است.

منبع: نیویورک آبزرور

کد خبر 173515

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز