گروه ادب و هنر - مرجان صائبی: سرانجام پس از مدت‌ها سریال «پشت کو‌های بلند» آخرین ساخته امرالله احمدجو، از شبکه 3سیما پخش شد؛ سریالی که فضای طنز و تاریخی دارد. احمدجو در مقام کارگردان این سریال را با وسواس ساخته‌است، فضایی که باعث شده مخاطبان زیادی پای تلویزیون بنشینند و این سریال را تماشا کنند.

سریال تلویزیونی پشت کوه های بلند
  • پشت کو‌های بلند به‌نظر رجعتی دوباره به سریال «روزی روزگاری» است. با چه رویکردی دوباره وارد همان فضا شدید؟

 

5-4سال پیش از طرف شورای سیمای وقت، پیشنهاد یک کار فانتزی و طنز، متناسب با پخش هرشب داده شد. چند سال بود که که چنین مضمونی در ذهنم بود و دنبال قصه و موقعیت مناسب بودم. در دبیرستان موضوع انشایی داشتیم که همیشه ذهن مرا به‌خود مشغول می‌کرد؛ شعر معروف سعدی «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند...» و همیشه تصور می‌کردم اگر تمام انسانیت یک پیکر واحد باشند، پادشاهان کجای این پیکر قرار می‌گیرند. زمانی که مثنوی را خواندم، دیدم مولانا چقدر زیبا، دربار نفس را به دربار پادشاهان تشبیه کرده و این کمک کرد تا با شخصیت‌هایی که معمول خودم هستند و لحن و فضایی که به آن عادت دارم این کار را شروع کنم. اساسا درکارهایی که می‌سازم از فرمول قصه تبعیت می‌کنم. حتی در کارهایی که موضوع روز دارند مثل فیلمنامه‌هایی که برای دفاع مقدس نوشته‌ام. تعریف قصه با داستان متفاوت است. بار ادبی دراماتیک متون کهن ما هم همیشه براساس قصه بوده است.

  • چه مضمونی مد نظرتان بود که در همان فضای روزی روزگاری می‌گنجید؟

همواره چند مضمون اصلی مد نظرم است که برجسته‌ترین آنها اخلاق و زبان است.

  • یعنی به زبان به‌عنوان مضمون نگاه کرده‌اید؟

یکی از مضمون‌هایی که سعی کردم در حد اخلاق عمده باشد و به نوعی معنای کار باشد برجسته‌کردن زبان فارسی و زیر مجموعه‌هایش بود، تا جایی که در پشت کو‌های بلند حتی ادبیات کهن را به‌طور مستقیم در کار کلاژ کردم. معمولا در همه کارها، از زبان برای گفت‌وگو و بیان مقصود استفاده می‌کنند ولی من و مثل یک تم با زبان برخورد کردم. آنچنان که توجه شاهنامه به زبان فقط در شکل نیست وبه‌خود زبان می‌پردازد. اهمیت زبان به‌دلیل حمل فرهنگ است.

مهاجمان در قدیم اگر جایی را تسخیر می‌کردند، نخستین تلاش‌شان این بوده که زبان خودشان را جایگزین زبان آن منطقه کنند چون در این صورت آنها را از هویت ملی‌شان تهی می‌کردند و تسخیر واقعی اتفاق می‌افتاد. مضمون دیگری که به آن علاقه‌مندم کار و فعالیت است که در روزی روزگاری و«شاخه‌های بید» هم به آن پرداختم. در پشت کوهای بلند در شخصیت درباریان که هیچ کار مثبتی انجام نمی‌دهند هم دیده می‌شود. مسئله دیگر آیین‌ها و سنت‌هایی است که حتی در روستاها و ایلات تغییر شکل داده‌اند و در حال فراموش‌شدن هستند. آیین‌ها بخش مهمی از فرهنگ یک ملت است. حداقل اگر کاربرد سابق را ندارند بهتر است با آنها آشنا باشیم. هرچقدر ذهن ما با ابعاد مختلف فرهنگ آشنا باشد مسلما به حفظ هویت ما بیشتر کمک می‌کند. ساده‌ترین آنها آیین عروسی است. عروسی در قدیم تشریفات با معنایی داشته و آیین‌هایی که متصل به کار و فعالیت است، مثل نخستین آبیاری در بهار که همراه با یک مراسم مفصل بوده است.

  • فکر نکردید این نوع روایت خیلی با سلیقه مخاطب امروز هماهنگ نیست؟

کار فرهنگی یک کار جمعی است نه فردی. ما به انواع و اقسام کارهای نمایشی و ادبی و انواع ژانرهای هنری با شاخه‌های مختلف نیاز داریم. لزومی ندارد همه مثل هم فیلم بسازند. حتی اگر نوعی از فیلم موثرتر است، خب استادان خودش را دارد که مشغول کار هستند. این نباید باعث شود جهات دیگر فرهنگ فراموش شود. اصلا تنوعی که در کار است باعث می‌شود قشرهای مختلفی با شبکه ارتباط برقرار کنند. یادم است زمانی که روزی روزگاری پخش شد شخصی داد سخن داده بود که همین کارهاست که باعث می‌شود ما از ژاپن یا کشورهای دیگر سریال بخریم! توجه نداشت اگر تمام سریال‌ساز‌ها هم شاهکار باشند باز در جهت تبادلات فرهنگی شبکه ملزم است کارهای ملل دیگر هم معرفی کند.

  • چرا در این کار این مقدار به سمت طنز آمده‌اید؟

شبکه سوم سفارش کرده بود کار شوخی‌های زیاد و روتری داشته باشد چون مردم به طنزهای شبانه عادت دارند. کارهای شبانه باید طنز و شوخی زیاد داشته باشند تا ساعت تفریح مردم شود. برای همین در پشت کو‌های بلند شوخی و طنز بیشتر است. البته از کودکی به طنز کلامی و نمایش طنز علاقه داشتم. در خانواده ما شوخی و طنز بخشی از زندگی بود. من سال‌های زیادی از عمرم را در اصفهان گذرانده‌ام، شهری که لهجه‌اش خیلی با طنز سازگار است و مردمش خیلی به آن اهمیت می‌دهند. حاضرجوابی و طنزگویی اصفهانی‌ها از شاخصه‌های‌شان است. مادر من به طنزگویی و استفاده از ضرب‌المثل‌های بجا معروف بود.

  • در این سریال کاراکتری بوده که براساس شخصیت مادرتان نوشته شده باشد؟

در روزی روزگاری شخصیت خاله‌لیلا براساس شخصیت مادرم نوشته شده بود. پشت طنزگویی مادرم جدیت، تربیت و آموزش بود. در زمان ما تربیت یک کار روزانه و حتمی بود و مثل الان اینقدر ضمنی نشده بود. مخصوصا قصه‌گویی که الزامی بود. نه برای خوابیدن بلکه برای بیدارکردن بود.

  • برگردیم به سؤال اول. اینکه چرا پشت کوهای بلند ادامه روزی روزگاری نیست اما در خیلی جهات وامدار اوست. تفاوت‌های ایجادشده نتوانسته به‌طور مستقل مخاطب را در‌گیر کند. می‌توان گفت کشش کار فقط به‌خاطر شباهت‌هاست تا تفاوت‌ها... .

ببینید هرکدام از این کارها موضوع و جایگاه خودشان را دارند. روزی روزگاری سریالی بود که برای پخش هفتگی طراحی شده بود، نه پخش هر شب؛ غیر از آن صرفا برای تفریح تماشاچی تهیه نشده بود بلکه برای بیان اصول جدی بود و جز در یکی دو مورد وارد طنز نشد. تلویزیون نیازمند انواع است. پشت کوهای بلند درجه کیفی «ب» دارد. درست است که در لهجه، فضا و شخصیت‌پردازی اشتراکات دارند اما پشت کو‌های بلند باید با کارهای طنز شبانه مقایسه شود. یادم می‌آید سریال روزی روزگاری تا نیمه، یعنی پایان قسمت ششم، واکنش‌های خیلی تند و منفی را در پی داشت. من تمام نقدهای منفی که برای روزی‌روزگاری نوشته شده بود را نگه‌داشته‌ام. همه در مقابلش جبهه گرفته بودند، حتی یادم می‌آید گفته شد؛ «چرا پول بیت‌المال باید صرف چنین کارهایی شود....»

  • گویا قسمت‌هایی از پشت کوهای بلند دقیقا مثل سریال روزی روزگاری است؟

9قسمت از پشت کو‌های بلند به یاد و خاطره سریال روزی روزگاری تهیه شد. بخش پایانی کار بسیار شبیه روزی روزگاری است و در همان لوکیشن‌ها و با همان عوامل فیلمبرداری شده، به‌خصوص برای گرامیداشت 3بزرگی که خیلی دوستشان دارم و از افراد کلیدی کار بودند. مرحوم خسرو شکیبایی، خانم ژاله علو و آقای فخرالدینی. البته نقش خاله را هم قرار بود خانم علو بازی کنند که به‌علت کهولت و شرایط سخت فیلمبرداری در بیابان با اینکه خیلی علاقه‌مند بودند نتوانستند به گروه ملحق شوند و ما به جای ایشان از خانم مهتاج نجومی استفاده کردیم. به نوعی هم می‌توانم بگویم ما این 9 قسمت را برای کسانی که تصور می‌کردند پشت کو‌های بلند ادامه روزی روزگاری است ساختیم تا خیلی دست خالی نباشند.

  • با توجه به مسائلی که گفتید فکر می‌کنید «پشت کوهای بلند» به‌عنوان یک سریال طنز شبانه چقدر در اجرا موفق بوده؟

دستاوردمان از چیزی که توقع داشتم خیلی بالاتر بود. زمان تهیه کار، با توجه به امکاناتی که داشتیم، وقتی به آینده کار فکر می‌کردم، یک حدی را درنظرم بود اما بعد از تدوین متوجه شدم کار بهتر از انتظارم شده است. این کار نمی‌توانست چنین حاصلی داشته باشد، جز با داشتن گروهی که با جان و دل کار کردند.

کد خبر 171605

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز