چهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۸:۱۷
۰ نفر

سهند صادقی‌بهمنی: رمضان روی می‌گرداند و فطر سر بر می‌آورد که اکنون روز جوائز است.

طرح - عید فطر

 روز اول شوال که می‌رسد، منادی فریاد می‌زند که مؤمنان رو به سوی هدایای خداوند (جوائز‌الله) کنید (الکافی، ج4، ص168)؛ شما که دوباره متولد شده‌اید، شما که چون درهای آسمان و جنت گشوده شد و ابواب دوزخ بسته و شیاطین در بند شدند، راه خویش هویدا دیدید و در آن قدم نهادید، اکنون به اراده خدا مزین و متبارک به برکت و رحمت او -عزّ اسمه- می‌شوید. غفران و بخشش که وجود شما را در برگرفته، تنها بخشی از هدایایی است که پروردگار، بندگان مؤمن خویش را بدان وعده داده؛ مقصود اصلی اما اکنون میسر است و آن جز کسب رضایت حضرت باری‌تعالی جلّ و علا نیست؛ همو که در حدیثی قدسی روزه را از آن خویش دانست و خود را ضامن پاداش آن اعلام داشت: «الصوم لی و انا اجزی به» (الکافی، ج4، ص63 و صحیح بخاری، ج8، ص197).

اکنون اما‌ ای مؤمنان شاد باشید که عید آفرینش است و مژده دهید که باز، تولد یافته‌اید؛ تولدی که کنایه از بخشش گناهان است و پاک‌انگاشته‌شدن و در تعبیری عادل شمرده شدن از جانب قدسی است. از این ‌روست که نوع نگاه مؤمنان به عید فطر اهمیت می‌یابد. گذشته از حقایقی که در این روز روی خواهد داد که در احادیث و ادعیه معصومان علیهم‌السلام بدان اشارت رفته است، نشانه‌شناسی آن نیز در این فرایند، قابل توجه است. در این جستار که به مناسبت عید فطر فراهم آمده است می‌کوشیم تا با توجه به ادبیات فطر در متون اسلامی این اهمیت عید فطر و لزوم تصحیح نگاه مؤمنان بدان را بررسی کنیم.

امر اول در باب شناخت فطر آن است که بدانیم، درک فطر بی‌درک رمضان میسر نیست چرا که رمضان را انتهایی است فطر نام؛ لذا فهم فطر مترتب بر فهم رمضان است. رمضان نیز جز ماهی نیست از ماه‌های سال. البته نه چون ماه‌های دیگر بلکه چنان‌که در حدیث پیامبر اعظم(ص) آمده است، ماهی است عظیم که خداوند در آن حسنات و اعمال صالح را از جهت ثواب فربه می‌سازد و سیئات و اعمال فاسد را نسبت به آخرت مؤمن بی‌اثر و درجات او را افزون می‌گرداند. هر کس در این ماه صدقه دهد، خداوند تمام گناهان او را می‌بخشد و نیز هر کس که کار نیکی انجام دهد یا حتی خشم خویش را فرو خورد و صله رحم کند از این‌رو این ماه چون سایر ماه‌ها نیست.

آنگاه که روی کند با برکت و رحمت روی می‌کند و آنگاه که بنده را پشت سر گذارد گناهان او را با خویش می‌برد؛ ماهی که اعمال صالح چند برابر محاسبه می‌شود و اعمال خیر مقبول است. برکات این شهر تا آنجاست که هر کس 2رکعت نماز مستحبی به جای آورد بخشیده می‌شود. با این ویژگی‌ها که همگی مبتنی بر سهولت بخشش گناهان و امکان تقرب به پروردگار است بدبخت حقیقی کسی است که از این ماه خارج شود، حال آنکه گناهانش بخشیده نشده باشد چرا که او هنگامی که صالحین، به جوائز پروردگار کریم نایل می‌آیند، نصیبی جز خسران ندارد (الامالی، شیخ صدوق، صص 109-108، نقل به مضمون). آنچه در این فراز، جالب توجه به‌نظر می‌رسد دوران امر انسان میان نفی و اثبات است چرا که یا سعادت را به کف آورده و یا چیزی بیش از شقاوت را نصیب نبرده است.

و سعید کسی است که گناهان و ذنوبش نزد پروردگار بخشیده شده و شقی و بدبخت کسی است که رمضان را بی‌غفران و بخشایش گناهان پشت سر نهاده و به درک رمضان بعدی نیز اطمینانی نیست؛ حالت سومی وجود ندارد. قریب به همین مضمون را می‌توان در دعای امام زین‌العابدین، علی‌بن‌حسین علیهما‌السلام مشاهده کرد. ایشان در این دعا که ظاهرا بی‌ارتباط با ماه مبارک نیست اینگونه شقاوت و سعادت انسان را به تصویر می‌کشد: «خدایا خوشبخت کسی است که از خلق تو بی‌نیاز و به تو محتاج است. پس مرا از خلق خود بی‌نیاز گردان و مرا از کسانی قرار ده که دستانشان را جز به سوی تو نمی‌گشایند. خدایا شقی و بدبخت کسی است که با آنکه امکان توبه داشته، از تو ناامید شده است و رحمت تو را پشت سر نهاده است...» (صحیفه سجادیه ابطحی، دعای 87، ص167).

از مقایسه این فراز از دعای امام سجاد علیه‌السلام با حدیث پیشین، این امر روشن می‌شود که سبب شقی‌شمرده‌شدن آنکه بی‌غفران، رمضان را پشت سر نهاده، ناامیدی از خداوند و بی‌توجهی به گستره نامتناهی رحمت الهی است. درست از همین روست که فطر اهمیت می‌یابد چرا که در فطر مشخص می‌شود که آیا مؤمن آفرینش دوباره یافته است؟ آیا بار گناهان خویش را از دوش کنار گذارده؟ آیا غفران الهی و رضایت پروردگار را کسب کرده است؟ و در یک سخن آیا شقی است یا سعید؟ و این همه به حکم قرآن بر مدعی ایمان روشن است؛ « بل الانسان علی نفسه بصیره و لو القی معاذیره/ بلکه انسان بر نفس خویشتن آگاه است؛ هر چند دست به عذرتراشی زند» (قیامت/15-14). از این‌رو فطر منظر و مرآی تجلی باطن نفس بر مؤمن شمرده شده است.

در روایتی از امام صادق علیه‌السلام که شیخ اقدم، محمدبن‌علی صدوق (م381ق) آن را در «من لایحضره الفقیه»، یکی از کتب اربعه و «علل الشرایع» نقل کرده است، همین معنا با تشبیهی لطیف بیان شده است. امام علیه‌السلام در این روایت در ضمن تصحیح یک باور غلط، به سؤال مطرح‌شده از جانب یکی از اصحاب خویش درباره عید فطر پاسخ می‌گوید؛ «حسن بن راشد می‌گوید: عرض کردم - فدایت شوم - مردم می‌گویند مغفرت الهی نسبت به آن‌کس که ماه رمضان را روزه‌دار بوده است در شب قدر نازل می‌شود. نظر شما چیست ؟ فرمودند:‌ ای حسن! کارگر[= القاریجار] اجرت خویش را به هنگام انتهای عمل می‌گیرد. روزه‌دار نیز اجر خویش را شب عید فطر می‌گیرد...» (من لایحضره الفقیه، ج2، صص168-167، ح 2036 و علل الشرایع، ج2، ص388).

از تشبیه اجر روزه‌دار که بنا بر قول امام صادق علیه‌السلام در عید فطر نصیب آدمی می‌شود با اجرت کارگر که علی‌القاعده باید پس از انتهای کار به او پرداخت شود، این امر هویدا می‌شود که مؤمن دریافت اجر را به وضوح درمی‌یابد چنان‌که کارگر دریافت اجر را درمی‌یابد؛ آنچه می‌توان از آن با عنوان آگاهی و بصیرت مؤمن بر نفس خویش یاد کرد که البته در طول ماه مبارک نیز بر مؤمن پنهان نبوده است. مؤمن در طول ماه فضیلت- چنان‌که در حدیث صحیح آمده است- درمی‌یابد که ابواب آسمان و بهشت گشوده شده، بر درب‌های جهنم قفل نهاده شده است و شیاطین در بند هستند. (فضائل الاشهر الثلاثه، شیخ صدوق، ص142و صحیح بخاری، ج2، ص227).

حال که وضعیت مؤمن طی ماه فضیل چنین است، به هنگام فطر و آفرینش مجدد نیز دریافت اجر خویش را به اراده الهی حضورا در خویش می‌یابد. از این روست که برخی علما، شناخت قدر منت خدای جل جلاله را در عید فطر مستحب شمرده‌اند؛ اینکه مؤمن بداند خدا چگونه او را با فضیلت رمضان کریم آشنا ساخت و در سایه رحمت خویش وارد رمضان کرد و ریسمان او را به ریسمان خود متصل ساخت؛ چگونه او را بر اقبال و روی آوردن به سوی خویش موفق گردانید و به تشرف به محضرش توانا ساخت؛ اینکه انسان بداند چگونه خداوند او را قادر ساخته تا او را عبادت کند و شکر او را به جای آورد و... ( اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ج1، صص458-456).

کاملا روشن است که درک و شناخت‌حاصل کردن نسبت به این امور از سلک علوم حصولی خارج و داخل در حوزه علوم حضوری است که با ذات مؤمن متحد است و بل عینیت دارد. شناخت عید فطر و ارتقا از درجات سعود و خوشبختی و به نحو خلاصه، اقبال خدا به بنده مؤمن خویش را نیز می‌توان بر همین اساس امری حضوری دانست؛ آنچه تنها از مراجعه به نفس و پرسش از نفس حاصل می‌آید. فرح حاصل از دریافت خوشبختی و البته حزن ناشی از دریافت شقاوت نیز درونی خواهند بود؛ لذا شادی مؤمنانه که ناشی از درک دریافت اجر الهی و شناخت قدر رضایت پروردگار است کمتر مجال ظهور و تجلی بیرونی می‌یابند. شاید از همین روست که ائمه آل محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم و علیهم‌السلام، با وجود شور و شعف درونی، به سبب اموری که بر مسلمین رفته است حزن را نزد خویش تجدید می‌کنند(الکافی، ج4، ص170). و البته حسرت ظاهری را با امید به ظهور حجت و انتظار فعالانه منجی همراه می‌کنند. تمام این مراتب و آنچه را که مؤمن رواست بدان بپردازد و کیفیت پرداختن بدان و نیز فلسفه و حکمت عید فطر را می‌توان در این دعای امام زین‌العابدین علیه‌السلام که پیش از ظهر یکی از اعیاد فطر اقامه شده است، به‌وضوح به مشاهده نشست.

این دعا را که جابربن‌عبدالله انصاری، یکی از اصحاب رسول خدا(ص) از امام علیه‌السلام روایت کرده است، سید بن طاووس در «اقبال الاعمال»، کفعمی در «جنه الامان الواقیه و جنه الایمان الباقیه» که به «مصباح کفعمی» مشهور است و نیز علامه مجلسی در «بحارالانوار» نقل کرده‌اند. امام در آغاز این دعا فطر را به معنای آفرینش تلقی می‌کند و اینگونه خداوند را مخاطب می‌سازد: «خدای من و سرور من، تو مرا بی‌آنکه نیازی داشته باشی آفریدی. بلکه خلق من به سبب تفضل و لطفت بود. و برای من اجل و رزقی قرار دادی که از آن تجاوز نمی‌کنم و هیچ‌کس چیزی از این دو امر را از من نمی‌کاهد.

مرا با انواع نعمت‌ها پوشانیدی بی‌آنکه عملی از من سر زده باشد که تو آن عمل را دانسته باشی و براساس آن مرا پاداش داده باشی. بلکه جزای تو از باب لطف و امتنان است... مرا به معرفت توحید و وحدانیت خویش و اقرار به ربوبیت خویش موفق ساختی. پس تو را مخلصانه یگانه دانستم و هیچ شریکی را برای تو در ملکت و هیچ کمک‌کاری را در قدرتت نخواندم. و به تو همسر و فرزند نسبت ندادم. چون رحمت نامتناهی تو به من رسید بر من به واسطه آن‌کس که به سبب او مرا از ضلالت در آورده و هدایت کردی، منت نهادی و مرا به سبب او از هلاک نجات دادی و از حیرت و سرگردانی خلاصی بخشیدی. و او حبیب تو و پیامبر تو محمد صلی‌الله علیه و آله، بهترین خلق و ارجمندترینشان نزد توست. پس با او به وحدانیت تو گواهی دادم و به ربوبیت تو و رسالت او اقرار کردم. طاعت او را واجب شمردی پس او را اطاعت کردم و او را صادق شمردم...»(اقبال الاعمال، ج1، ص 489).

کد خبر 115718

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز