همشهری آنلاین- ابوذر چهل امیرانی: بازارچه یا گذر مهدی موش، در منطقه۱۲ و انتهای خیابان وحدت اسلامی قرار دارد که امروزه تابلوی «شهید فروزش» بر پیشانی آن نصب شده است. این بازارچه در دوره ناصرالدین شاه به مهدی موش معروف شد، اما در عصر پهلوی به خیابان مهدیخانی و پس از پیروزی انقلاب به خیابان فروزش تغییر نام یافت.
مهدی موش که بود؟
در دوره ناصری، مردی کوتاهقد و ریزجثه به نام مهدی، به عنوان خدمتگزار و مستخدم به دربار ناصرالدین شاه راه پیدا کرد، اما با نشان دادن تواناییهای خود در آشپزخانه مشغول کار شد. همین ارتقای شغل باعث شد تا برخی از افراد از سر حسادت برایش دسیسه چینی کنند، به این امید که از چشم شاه بیفتد. با این وجود، مهدی همیشه با زرنگی از دام بدخواهان و دشمنانش رها میشد.
یکی از روزهایی که این آشپز ریزنقش مجمعی از غذاهای مختلف را برای ناصرالدین شاه میبرد، در چند قدمی شاه متوجه شد که بدخواهانش موشی زیر سینی پلو پنهان کردهاند. با این وجود امکان برگشت به آشپزخانه نداشت، اما بهمحض گذاشتن سینی غذا در مقابل شاه، موش را برداشته و بهسرعت در دهان گذاشت. اینگونه بود که آن روز مهدی از مرگ رهایی یافت، اما یک روز موضوع را به ناصرالدینشاه تعریف کرد و شاه هم به او لقب «مهدی موش» داد.

البته اندام کوچک و صدا و دندانهای ریز مهدی هم در این نامگذاری بیتأثیر نبوده و عدهای معتقدند به خاطر همین ظاهر به مهدی موش معروف شد.
راهیابی به فراشخانه شاهی
ناصرالدین شاه پس از مدتی شغل عجیبی به مهدی موش داد و او «خازن جیب شاه» شد. به این معنا که وقتی شاه به محفلی میرفت و میخواست انعامی بدهد، به مهدی موش اشاره میکرد تا پولی از جیبش درآورده و به فرد موردنظر بدهد. به همین دلیل، همیشه در جیب مهدی موش پول خرد زیادی وجود داشت و وقتی راه میرفت، صدای سکهها به گوش اطرافیانش میرسید.
مهدی موش بعدها به یکی از افراد ثروتمند تهران تبدیل شد. البته خانواده متمولی هم داشت. او املاک و زمینهای زیادی در انتهای خیابان وحدت اسلامی فعلی خرید و در یکی از آنها ساکن شد. همین موضوع سبب شد تا این بخش از منطقه۱۲ در دوره ناصری به گذر مهدی موش معروف شود. با راهاندازی مشاغل مختلف در همین معبر نیز، بازارچهای در اینجا پا گرفت که به بازارچه مهدی موش شناخته شد.

ازدواج پردردسر و مصادره اموال
مهدی موش در دوران حیاتش با زنی به اسم ستاره ازدواج کرد. این زن قبلاً صیغه ناصرالدین شاه بود که زیرنظر انیسالدوله یا انسیه خانم (همسر رسمی ناصرالدین شاه) به دربار آمد. مهدی موش بلافاصله پس از ازدواج با او راهی کربلا شد، ولی همان جا درگذشت.
ناصرالدین شاه که از شنیدن خبر ازدواج مهدی موش با همسر سابقش خشمگین شده بود، به انیسالدوله دستور داد که ستاره را وادار کند تا اموال همسرش را معرفی کند و لو بدهد. سپس دستور داد اموالش را به نفع دربار مهر و موم و مصادره کنند.
گفته میشود که مهدی موش فردی درستکار بود و برای باقیاتالصالحات، در ابتدای همین خیابان اقدام به ساخت مسجد کرد که به نام مسجد مهدیخانی معروف شد. این مکان مذهبی که امروزه به عنوان مسجد مهدیه شناخته میشود، تنها یادگاری مهدی موش است که از او بهجا مانده است.
نظر شما