به گزارش همشهری آنلاین، محمدرضا باقری، پژوهشگر حوزه لجستیک و زنجیره تامین در یادداشتی برای همشهری نوشته است: کاهش ارزش قیمت سوخت در کشور با سیاست ثابت نگه داشتن قیمت بنزین در دولتهای مختلف و همچنین تغییر عادات رفتاری مردم بعد از همهگیری کرونا مبنی بر رشد خرید از پلتفرمهای اینترنتی و نیز استفاده بیشتر از وسیله حملونقل شخصی، امروزه کلانشهرهای ایران به ویژه تهران را با مشکلات عدیدهای نظیر آلودگی هوا، ازدحام و ترافیک، کمبود جای پارک و ... روبه رو کرده و از طرفی، دولت را در تامین سوخت مورد نیاز کشور در تنگنا قرار داده است.
بهینهسازی و مدیریت مصرف سوخت
رکن اساسی در موضوع بهینهسازی و مدیریت مصرف سوخت، اعمال سیاستهای قیمتی است که عامل بازدارنده مهمی در امر اصلاح الگوی مصرف است اما طبعا در حال حاضر سیاستگذاران دولتی و شهری ترجیح میدهند تمرکز بیشتری بر سیاستهای غیرقیمتی داشته باشند.موضوعاتی مانند نوسازی ناوگان فرسوده که ۵۳ درصد از وسایل نقلیه موتوری کشور را شامل میشود، توسعه زیرساختهای شهری، توسعه حملونقل عمومی، گسترش ضریب نفوذ خدمات الکترونیک ارائه شده توسط دولت، توسعه خدمات پلتفرم-محور از برنامههای عملیاتی هستند که میتوان در افق میان مدت، تاثیر آنها را بر شهر دید.ضمنا چنانچه این برنامهها با موفقیت اجرا شوند، زمینه لازم به منظور اصلاح نظام قیمتگذاری فرآوردههای سوختی نیز مهیا خواهد شد.
نوسازی ناوگان حمل ونقل عمومی
در خصوص نوسازی ناوگان، بخش عمده سیاستهای اجرایی دولت معطوف به مصوبههای شورای اقتصاد است. مصوبههای ناوگان برون شهری دیزلی و نیز ناوگان درون شهری که در آن سقف تعهد دولت برای نوسازی به ترتیب ۸۵ هزار و ۴۶۰ هزار خودروی فرسوده در مجموع به میزان ۱۰ میلیارد دلار برآورده شده است و چارچوبی برای اجرای طرحهای نوسازی ناوگان تلقی میشود.
علیرغم ترسیم چشمانداز مساعدی که این دو مصوبه به خصوص از منظر تضمین بازگشت سرمایه با استفاده از ابزار گواهیهای صرفهجویی انرژی، پیشروی سرمایهگذاران نوسازی میگذارد، همواره عدم تامین منابع مالی ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید و نیز ایرادهای ساختاری مصوبههای مزبور باعث شده است تا این مصوبهها صرفا در حد برنامههای مترقی باقی بماند و هیچگاه عملیاتی نشوند.
تمهید قانون برنامه هفتم پیشرفت، در خصوص امکان استفاده از گواهیهای صرفهجویی همنام و غیرهمنام با هدف تامین مالی طرحهای نوسازی ناوگان یکی از موانع نوسازی را مرتفع شده اما این اقدام راهگشا نبوده است.
توسعه زیرساخت شهری
در خصوص توسعه زیرساخت شهری هم، افزودن محورهای مواصلاتی جدید، تونلها، پلها، خطوط مترو یا اتوبوس و مسیرهای دوچرخهسواری میتواند در بلندمدت راهحلی برای کاهش تراکم و ترافیک شهری باشد. این رویکرد همچنین میتواند مشکل همیشگی شهر تهران یعنی گسترش شهر به نواحی پیرامونی را نیز تا حدی حل کند.
بااینحال، این گزینهها مستلزم تأمین هزینه پروژههای زیربنایی هستند که از نظر عملیاتی همیشه شدنی نیست. تمرکز شهر تهران بر پروژههایی که نسبت سرمایهگذاری به منافع ایجاد شده آن در زمان کوتاه، نسبتا اقتصادی است، نیز میتواند گزینه مناسبی در میانمدت باشد.
کاهش پیمایش اضافی با اصلاح هندسی تقاطعها
به نظر میرسد "پروژه اصلاح هندسی تقاطع " یکی از گزینههای شهر تهران برای کاهش پیمایش و گشایش ازدحام ترافیکی است که چنانچه مطالعات امکانسنجی آن به درستی انجام شده باشد، میتواند باری از روی دوش تهران بردارد.
با توجه به شرایط اقتصادی کشور، نکته درخور توجهی که در حوزه سیاستهای غیرقیمتی باید درنظر داشت، استفاده از ظرفیتهایی است که در حال حاضر در شهر وجود دارد و میتوان با برخی سیاستگذاریهای درست، بهره مناسبی از آنها برد. به عنوان نمونه، در حوزه حملونقل شهری، واقعیت امروز شهرهای ایران همانند سایر نقاط جهان، حضور پررنگ کسبوکارهای پلتفرم-محور در حوزه جابه جایی مسافر و بار است.
فعالیت این کسبوکارها هم از منظر تاثیر اقتصادی که بر شهر میگذارند و هم از منظر اجتماعی و زیست محیطی، مورد پرسش و گزارش متعدد پژوهشگران حوزه لجستیک و زنجیره تامین در سنوات مختلف بوده است. اما نسبتِ شهر در مواجهه با این کسبوکارها باید چگونه باشد؟ سیاستهای حوزه حملونقل عمومی، باید آنها را به عنوان بنگاههای رقیب در پاسخ به نیازهای مشتریان -که همان مسافران شهری هستند- درنظر بگیرد.
ترغیب شهروندان به استفاده از حملونقل عمومی
مطابق با مطالعات صورت گرفته، به ازای کاهش یک درصد تقاضا در حوزه حملونقل عمومی، حدود ۱۲ درصد از اثر مثبت پلتفرمهای جابه جایی مسافر بر شهرها خنثی خواهد شد.
این مطالعه بیشتر از آنکه از جنبه منفی مورد توجه قرار گیرد، باید به استقرار نگاهی رقابتی در دستگاه شهری منجر شود. حوزه حملونقل شهری باید با استفاده از امکانات موجود، بهسازی زیرساختها و نیز استفاده از ابزارهای مبتنی بر فناوری نوین، کیفیت تجربه سفر را میان مسافران بهبود دهد.
تمرکز بر دلایل محبوبیت خدمات پلتفرمی و الگوگیری از آنها در سیستمهای سنتیتر مانند تاکسی، اتوبوس و مترو میتواند موجب رغبت بیشتر شهروندان به استفاده از حملونقل عمومی شود. توسعه اپلیکیشنهای شهری با هدف سهولت پرداخت هزینه سفر، تخمین زمان رسیدن به مبداء و مقصد، کاهش زمان انتظار و برآورد تاخیر، امکان ثبت بازخورد و قیمتگذاری پویا در ساعات مختلف شبانهروز میتواند نقش موثری در بهبود تجربه کاربری مسافران شهری داشته باشد.
منفعت عمومی جامعه
همچنین در نظر گرفتن شاخصهای کلیدی که پلتفرمها امروز به منظور بهبود فرآیندها و ارائه خدمات خود استفاده میکنند در کنار استفاده از تحلیل کلانداده میتواند عدمقطعیت و اضطراب سفرهای شهری را بهطور چشمگیری کاهش دهد.
در نتیجه نهادهای حملونقل شهری با افزودن چنین امکاناتی به سامانههای مترو و اتوبوس، میتوانند از مهاجرت کاربران از حملونقل عمومی به خدمات تاکسیهای اینترنتی جلوگیری کنند. این فضای رقابتمحور در کنار توسعه پایدار حملونقل عمومی، میتواند در بلندمدت به نفع خیر عمومی جامعه باشد.
نظر شما