وارد اتاق تیمور بختیار که شد، خم به ابرو نیاورد. رفتار وقیحانه و وحشیانه بختیار زبان‌زد بود. صندلی را جلو کشید و دقیقاً چشم‌به‌چشم حاج محمدحسن شمشیری فریاد زد: «حالا مصدق تمام شده، برو خانه‌ات بنشین و چلوکبابت را بفروش.»

شمشیری

همشهری آنلاین - سمیرا باباجانپور : حاج محمد حسن شمشیری صورتش را پس نمی‌کشد و بدون هیچ تکلفی، بی‌آنکه بختیار را تیمسار خطاب کند، می‌گوید: «تیمورخان، من به دو محمد معتقدم: محمد مصطفی (ص) و محمد مصدق. رگ من را بزنید، می‌نویسم زنده باد مصدق. هر کاری دلت می‌خواهد بکن.»رنگ از روی تیمور بختیار می‌پرد.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

نصرالله حدادی، تهران‌شناس با نقل این ماجرا می‌گوید: «تیمور بختیار زمانی که فرماندارنظامی بود، هر کاری دلش می‌خواست انجام می‌داد. جواب کوبنده حاج محمد حسن شمشیری کم‌کاری نبود. بختیار با کسی شوخی نداشت. حتی روزی که مرحوم سیدعبدالحسین واحدی، از چهره‌های معروف فدائیان اسلام را به دفترش آورد، شروع کرد به فحاشی به ساحت مقدس خانم فاطمه زهرا (س).مرحوم واحدی می گوید به مادرمن توهین نکن و صندلی را برمی دارد تا به سمت بختیار پر تاب کند. بختیار هفت‌تیرش را درآورد و او را در دفترش به شهادت می رساند. حاج محمد حسن شمشیری شمشیری در برابر چنین ملعونی شجاعانه ایستاد.»

این پژوهشگر تاریخ تهران قدیم می گوید:«این واقعه را ماشاالله ورقا، عضو سازمان افسران نفوذی حزب توده در دفتر تیمور بختیار، در خاطراتش نقل کرده است. حاج محمدحسن شمشیری، صاحب چلوکبابی معروف شمشیری در سبزه‌میدان تهران، نمونه‌ی بارز وطن‌پرستی بود. بچه‌ محله‌ ایلچی تهران که از حامیان سرسخت ملی شدن صنعت نفت و دکتر مصدق شد.اگرچه او از ثروتمندان بازار بود، ولی نقش مهمی در حمایت و موفقیت‌های نهضت ملی شدن صنعت نفت داشت. او در این راه طعم زندان و تبعید را نیز چشید. حاج محمد حسن شمشیری سواد نداشت. زمانی که در تهران محاکمه‌اش کردند و از او پرسیدند: «چقدر سواد داری؟» گفت: «تا سرِ آب‌پاش.» پرسیدند: «یعنی چه؟» ادامه داد: «خدا را شکر زمانی که به جزیره خارک تبعید شدم توانستم کتاب اول را تا سرِ درسِ آب‌پاش بخوانم.»این بزرگ‌مرد بدون اینکه کسی بداند، ۴۰۰ یتیم و خانواده نیازمند را بدون اینکه کسی بداند زیر پوشش خود داشت. بخشی را نیز به نیت وقف به بیمارستان نجمیه تهران اضافه کرد تا مورد استفاده‌ عموم قرار بگیرد. سال ۱۳۴۰، زمانی که بر اثر عارضه‌ی قلبی درگذشت، او را در آرامستان ابن‌بابویه تهران به خاک سپردند. شش سال بعد، وقتی که جهان‌پهلوان تختی درگذشت، او را در جوار حاجی شمشیری دفن می‌کنند و اینجا مردانگی و وطن‌پرستی به هم می‌پیوندد. جادارد که شهرداری همت کند و در سبزه میدان سردیسی از این مرد بزرگ که در نیکوکاری،استواری در عقیده و مرام بی نظیربود بسازد.»

کد خبر 971757

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha