شنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۸ - ۰۵:۱۸
۰ نفر

کامران محمدی: چهارشنبه‌ای که گذشت در تقویم فرهنگی امسال جمهوری اسلامی ایران، روز کتاب و کتابداری نام داشت

روزی از هفته کتاب که هر سال به این گروه از خادمان کتاب اختصاص می‌یابد اما بی آنکه چیز تازه‌ای در این باره گفته شود، می‌آید و می‌رود.

 گفت‌وگو با ملیحه درخوش، کتابدار کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته کتابداری، تلاشی است برای شناخت بیشتر این علم که به اعتقاد درخوش، لازم است روز ثابتی را درتقویم  رسمی کشور به‌خود اختصاص دهد...

  • نظرتان در مورد روز کتاب و کتابداری چیست؟

... کتابداری یک شغل فرهنگی است. همان طور که روز خبرنگار داریم، کتابدارها هم دوست دارند یک روز به اسم روز کتابدار داشته باشند که در آن به فعالیت‌ها و جنبه‌های مختلف شغلشان پرداخته شود.

  • واقعا کتابداری این قدر مهم است؟

من فکر می‌کنم بله. چون هر کسی از ابتدای خواندن یا حتی قبل از آن -وقتی که برایش کتاب می‌خوانند- با این رشته سروکار دارد. کتابدار به والدین کمک می‌کند کتاب مناسبی را برای فرزندشان انتخاب کنند. وقتی کودک بزرگ می‌شود و به دانشگاه می‌رود نیز به کمک کتابدار می‌تواند از منابع درست‌تر و بهتر استفاده کند. منظور از منابع تنها کتاب نیست. همه گونه‌های اطلاعاتی. کتابداری نقش پررنگی در پیشبرد دانش دارد، چون در تمام طول زندگی، در کنار مطالعه قرار می‌گیرد.

  • خوب اینکه شما می‌گویید، حالت ایده‌آلیستی و آرمانی ماجراست. در عمل که این طور نیست.

چرا نیست؟

  • چون آنچه ما از کتابدارها می‌بینیم، کارمندان بداخلاقی‌اند که حتی برای کتابی که خودت گشته‌ای و پیدا کرده‌ای هم کمکت نمی‌کنند و جواب درست نمی‌دهند چه برسد به اینکه راهنمایی‌ات کنند و در پیشبرد دانش کمک کنند و منابع مختلف را معرفی کنند و... به‌نظر می‌رسد کتابدار بیشتر متصدی گرفتن و دادن کتاب است و بس.

این موارد به اخلاق کتابداری مربوط است نه خود آن. براساس اصل مهمی در کتابداری، همه کتاب‌ها متعلق به همه است و وقت خواننده را نباید تلف کرد. اگر کتابدار بنا به این اصل و اصول دیگری که باید رعایت کند، کار کند، حتما به مراجعه‌کننده و کاربر (در دنیای جدید دیجیتال) اهمیت می‌دهد و کمک می‌کند در کمترین زمان ممکن بیشترین استفاده را ببرد. حالا البته باید تلاش کنیم آنچه را که در ذهن شما و جامعه است، تغییر دهیم. البته یک جنبه این موضوع هم به‌خود کتابدارها برمی‌گردد و همه چیز را نمی‌توان از جامعه انتظار داشت.

  • من فکر می‌کنم نه یک جنبه که همه این موضوع به‌خود کتابدارها برمی‌گردد. اگر قرار است ما روزی به‌عنوان روز کتابدار در تقویم رسمی کشور داشته باشیم، خود کتابدارها باید طوری رفتار کنند که نشان دهند مهم هستند و ما را به این اعتقاد برسانند که لازم است از زحمات آنها و نقش‌شان در پیشبرد دانش، تقدیر کنیم. همان طور که اگر روز خبرنگار داریم، علتش تلاش فراوان خبرنگاران است که یک نمونه‌اش 17 مرداد را به‌وجود آورد؛ روزی که شهید صارمی در بدترین شرایط ممکن جانش را به خاطر کارش از دست داد.

البته من قبول دارم که دارندگان هر شغل و تخصصی در جامعه معرف خودند. قبول دارم شاید دیدی که جامعه پیدا کرده است، ناشی از آن است که ما کتابدارها به اندازه کافی سعی نکرده‌ایم خودمان را به شکل درست به جامعه معرفی کنیم. ولی بسترش هم باید فراهم شود. یک کتابدار در یک کتابخانه فقط با تعداد کمی از مردم، یعنی تنها مراجعان کتابخانه‌ای که در آن کار می‌کند روبه‌روست و فقط می‌تواند آنها را تحت‌تأثیر رفتار خود قرار دهد و به آنها خدمت‌رسانی کند. همه جامعه که در دسترس او نیست. باید بستر لازم فراهم شود تا کتابدار بتواند کارش را توضیح دهد و مثلا بگوید درپس این کتاب‌ها -که مراجعه‌کننده به سادگی می‌آید و می‌گیرد- چه اتفاقی می‌افتد. چطور انتخاب می‌شوند، چطور تهیه می‌شوند... و وقتی وارد کتابخانه می‌شوند، چه کاری رویشان انجام می‌شود، چطور ثبت می‌شوند، چطور فهرست‌نویسی و رده‌بندی می‌شوند و...

  • اینها همه‌ا‌ش زیرمجموعه کتابداری است؟

بله. همه. تازه من فقط کتاب را گفتم. خیلی منابع دیگر داریم با کارهای متفاوت دیگر. نظیر نشریات، نسخ خطی، منابع دیداری و شنیداری و...

  • پس بگذارید از اول شروع کنیم. اصلا بفرمایید کتابداری به‌طور خلاصه یعنی چه؟

کتابداری یعنی گزینش، فراهم‌آوری، سازماندهی و اشاعه هر نوعی از اطلاعات. اطلاعات در شکل‌های مختلف ارائه می‌شود. مثلا منابع چاپی نظیر کتاب و نشریات و منابع غیرچاپی. همین طور منابع دیجیتال و اینترنتی که حاصل پیشرفت‌های دنیای نوین است. کتابدار در سازماندهی منابع اینترنتی هم تاثیر دارد. مثلا اگر منابع، نمایه‌سازی درست نشده باشند، وقتی شما موضوعی را در موتورهای جست‌وجو نظیر گوگل سرچ می‌کنید، نتایج مرتبط به دست نمی‌آید. اینها همه کار کتابدار است.

  • این کارها انجام می‌شود یا قرار است انجام شود؟

اگر نمی‌شد و تا حالا نشده بود شما چطور می‌توانستید در کتابخانه‌ای مثل کتابخانه مرکزی، با آن مخزن عظیم، کتابتان را بیابید؟ وقتی درخواست کتاب یا مجله می‌کنید، چطور بازیابی می‌شد؟

  • اما بازیابی که کار سختی نیست. با رده‌بندی‌های مرسوم نظیر دیویی یا کنگره، کتاب را می‌گذارید جای خودش و این طوری من هم می‌توانم پیدایش کنم!

همین که کتاب سر جایش است و شما هم می‌توانید پیدایش کنید، یعنی یک کار بزرگ و طولانی، به درستی انجام شده است. شما قبل از این را نمی‌بینید.

  • قبلش را توصیف کنید. چه اتفاقی می‌افتد؟

قبل از این مرحله، ما ابتدا کتاب را انتخاب می‌کنیم و تشخیص می‌دهیم که چه کتابی برای این کتابخانه با توجه به مراجعانش مفید است...

  • مگر این را هم شما تشخیص می‌دهید؟ اینکه کار رئیس کتابخانه است.

رئیس کتابخانه هم معمولا یک کتابدار است.

  • ولی من فکر می‌کنم معمولا یک کتابدار نیست.

بله، معمولا نیست، ولی کتابخانه بخش «فراهم‌آوری» دارد که وظیفه‌اش شناسایی و گزینش کتاب است. یعنی کتاب را با توجه به جامعه هدف کتابخانه انتخاب می‌کند. بعد از انتخاب کتاب، بودجه تعیین می‌شود و کتاب را می‌خرند. این کتاب چک می‌شود که سالم باشد. سپس ثبت می‌شود و بعد وارد بخش فهرست‌نویسی می‌شود. در بخش فهرست‌نویسی، براساس قوانین «انگلو امریکن» فهرست‌نویسی می‌شود. فهرست‌نویسی شامل 2 شکل توصیفی و تحلیلی است. در فهرست‌نویسی توصیفی، مشخصات ظاهری و شناسنامه‌ای کتاب طبقه‌بندی می‌شود و در روش تحلیلی، به کتاب موضوع می‌دهیم که این بخش، کار حساس‌تر و مهم‌تری است...

  • خوب تا اینجا کتاب‌ها و همه مواد دیگر، نظیر نشریه، میکروفیلم، نسخ خطی، سی‌دی و... وارد می‌شوند و در قفسه‌های مربوط به‌خودشان قرار می‌گیرند. بعد چه می‌شود؟

بعدش کتابدار باید روش‌های زیادی را به کار گیرد که مردم جذب کتابخانه شوند. کتابداری که در کتابخانه عمومی کار می‌کند باید ترفندهایی را بلد باشد که مردم عامه جذب کتابخانه شوند. معمولا کتابخانه‌های عمومی اگر بودجه و امکانات کافی داشته باشند، برنامه‌های جنبی دارند  مثل تئاتر، قصه‌خوانی و...

  • به جای خوبی رسیدیم. هدف اصلی نام‌گذاری هفته‌ای به نام کتاب و کتابخوانی و یک روز از آن به نام کتابداری، اساسا همین است. یعنی راهی برای کتابخوان کردن مردم؛ راهی برای اینکه آمارهای دردناک مطالعه را در ایران کمی بهتر کنیم. حالا واقعا شما به‌عنوان یک کتابدار فکر می‌کنید این اتفاق به این شکل می‌افتد یا کتابداری، تنها در حد یک نام باقی مانده است و تنها به‌عنوان تشکر از شما که این همه زحمت می‌کشید و باز کسی سراغ کتاب‌های‌تان نمی‌آید، این نام به هفته کتاب هم راه یافته است؟

آنچه حالا انجام می‌شود، تجلیل از کتابدارهای نمونه و پیشکسوت و این قبیل برنامه‌هاست  اما من فکر می‌کنم در این روز باید به مردم گفت که کتابدار اصولا چه می‌کند. چیزی که مردم معمولا نمی‌دانند. مثلا کتابدار حتی موظف است که منبع مورد نیاز مراجعه کننده را هر طور که هست، در تمام بخش‌ها، نشریات، اینترنت، کتاب و... جست‌وجو کند و تا مطمئن نشد پیدا نمی‌شود نه نگوید. اگر یک کتابدار منابع مناسب را درست در اختیار محققان و نویسندگان و... بگذارد، خودبه‌خود به پیشرفت دانش و دانایی کمک کرده است. درست می‌گویم؟

  • بله. همین طور است. اما حالا در این دنیای مدرن با وجود اینترنت و رسانه‌های جدید، دیگر چه نیازی اصلا به مراجعه به کتابخانه و کتابدار است. می‌توانیم هر چه را که می‌خواهیم در خانه‌مان جست‌وجو کنیم. فکر نمی‌کنید کتابداری رو به مرگ است؟

نه. چون کتابدارها در دنیای جدید کارهای جدید می‌کنند. شما چیزی که از کتابداری می‌دانید، کتابداری قدیمی و سنتی است در یک کتابخانه. اما کتابداری نوین با دنیای دیجیتال سروکار دارد. یعنی مثلا شما باید بتوانید از طریق سایت یک کتابخانه به یک نسخه خطی دسترسی داشته باشید. این کار یک کتابدار است. حالا شرایط طوری پیش می‌رود که مراجعه کننده، به‌صورت اینترنتی به منابع کتابخانه دسترسی پیدا کند و دیگر وقت صرف آمدن و رفتن به کتابخانه نکند. یعنی مراجعه کننده باید در خانه‌اش از سایت کتابخانه استفاده کند. منبع را ببیند، تورق اینترنتی کند و با توجه به سطح دسترسی و امنیتی که برای منبع مورد نظر در نظر گرفته شده است، از آن استفاده کند.

  • قانع نشدم. فکر می‌کنم کتابداری از جمله شغل‌هایی است که به مرور نابود می‌شود.

ببینید الان میزان انتشار اطلاعات، خیلی بیشتر از گذشته است و در واقع همان طور که همه می‌گویند در حال انفجار اطلاعاتیم. این انفجار اطلاعات مسلما حتی بیش از قبل به یک سازماندهی نیاز دارد.

  • پس درواقع ما با آدم‌هایی مواجهیم که اصولا کار کاملا متفاوتی با آنچه قبلا می‌کردند، می‌کنند اما همچنان اسمشان کتابدار است.

بله. دقیقا.

  • اسمشان را عوض کنیم بهتر نیست؟

این بحث هم مطرح است. اسم‌های متفاوتی نیز پیشنهاد شده که هنوز انتخاب نشده‌اند. از جمله «مدیریت اطلاعات». درواقع ما محمل اطلاعاتی‌مان عوض شده است. مثلا اگر من زمانی از شیوه سازمان‌دهی کنگره برای کتاب‌های چاپی استفاده می‌کردم، حالا قواعد جدیدی را برای منابع اینترنتی استفاده می‌کنم.

کد خبر 95694

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز