اگر نویسنده سریال انیمیشنی «داستان اسباب‌بازی ها» لابه لای خلق شخصیت سیدنی و گبی‌گبی و لوتسو و اندی، یک عمو صبای مهربان هم می‌آفرید....د

اسباب بازی

همشهری آنلاین- رابعه تیموری:شاید وقتی سیدنی فیلیپس قلدر بازیگوش دست‌وپاهای پیچ و مهره‌ای و گردن فنردار آدم فضایی و کابوی گاوچرانش را به یک ضرب از هم جدا می‌کرد، آنها افتان و خیزان خودشان را به فروشگاه عمو صبا می‌رساندند تا او با دست‌های جادویی اش و به چند چرخش آچار و پیچ‌گوشتی‌های ریزودرشت دوباره روبراه‌شان کند، اما اسباب‌بازی‌های کودکان تهرانی از شخصیت‌های این انیمیشن جذاب خوش اقبال ترند و اگر سلامتی یکی از آنها به خطر بیفتد، عموصبای مهربان و پسرانش به دادشان می‌رسند و در بیمارستان خود آنها را به زندگی برمی گردانند. بیمارستان عموصبا در انتهای یکی از کوچه پسکوچه‌های خیابان جمهوری قرارگرفته؛ یک تعمیرگاه دنج و جمع‌وجور برای اسباب‌بازی‌های پرداستان بچه‌های تهران:

عموصبا و داستان اسباب‌بازی‌ها | این بیمارستان متفاوت از نیم قرن پیش در خیابان جمهوری دایر است
عکاس: منا عادل


آدم فضایی و عروسک بیمار

دست‌وپا و تنه آدم فضایی سفیدرنگی که بی‌حال و زار و نزار توی قفسه چوبی خوابیده، سالم است، ولی‌دم و دستگاه داخل بدنش به‌هم‌ریخته و نمی‌تواند حرکت کند. عروسک موطلایی‌ای هم که داخل نایلون سفید رنگ وارفته، منتظر است تا عمو صبا آرمیچر و چرخ‌دنده‌هایش را دوباره به حرکت درآورد تا بتواند نوزادش را باز هم بغل بگیرد و آنقدر برایش لالایی بخواند تا پلک‌های پلاستیکی پرمژه اش از خواب سنگین شود. جوجو هم با آن که سعی می‌کند خودش را مثل همیشه یک بچه موش سرحال آب زیرکاه نشان دهد و کنار می‌کی موس و پینوکیو، نقش عروسک‌های ویترینی تعمیرگاه عموصبا را بازی کند، چندان حالش خوش نیست و شکم پنبه‌ای ورقلمبیده زیر لباس راه راهش روبراه به نظر نمی‌رسد.

عموصبا و داستان اسباب‌بازی‌ها | این بیمارستان متفاوت از نیم قرن پیش در خیابان جمهوری دایر است


اسباب‌بازی‌های مدرن

بزک‌ودوزک تعمیرگاه عموصبا به همین جوجو و چند عروسک قدیمی نام و نشان‌دار دیگر خلاصه می‌شود و اسباب‌بازی‌هایی که منتظرند تا نوبت تعمیر و دوا و درمانشان برسد، داخل نایلون‌های سفید و بی‌رنگ روی هم تلنبار شده‌اند. در میان آنها بیش از هر اسباب‌بازی دیگری، خودروهای کنترلی به چشم می‌خورد که برد الکترونیکی یا چرخ‌دنده‌های‌شان عیب و ایراد پیدا کرده است.
آقا نوید پشت میز چوبی اش مشغول تعمیر یکی از این خودروهای کنترلی است. دم و دستگاه کارش مدرن است و باید پیچ‌وخم فن‌آوری‌های صنعت مدرن تولید اسباب‌بازی‌ها را خوب بداند تا از نقص و مشکل ترانزیستورها و دیودها و سنسورهای این ماشین‌های پر دنگ و فنگ سردر آورد. بسیاری از اسباب‌بازی‌هایی که این‌روزها از بیمارستان جمع‌وجور خانواده خالقی سردرمی آورند، یک عروسک یا وسیله بازی ساده نیستند و گاهی امید و نوید و رامین باید اسباب‌بازی‌هایی را تعمیر کنند که با به خدمت گرفتن تکنولوژی هوش مصنوعی می‌توانند به‌اندازه ربات‌های پیچیده چندکاره ادا اطوار درآورند.

عموصبا و داستان اسباب‌بازی‌ها | این بیمارستان متفاوت از نیم قرن پیش در خیابان جمهوری دایر است


جراحان امروزی

چند سالی است که عمو صبا تعمیرگاه قدیمی نوستالژیکش را به سه پسر تحصیلکرده اش سپرده تاآن‌ها که از زیروبم چفت و بست مدارهای الکتریکی سر درمی آورند، اسباب‌بازی‌های پر بند و بساط بچه‌های این دور و زمانه را تعمیر کنند. لوکوموتیوها و ماشین‌های آهنی قدیمی را هم که سرپا ماندن و راه رفتن‌شان به ابزارهای ساده‌تری وابسته است، با خودش به خانه می‌برد تا آنها را در اتاق دنجی که حکم کارگاهش را دارد دوباره راه بیندازد. عمو صبا مثل پسران امروزی اش تحصیلات آکادمیک ندارد، اما تجربه‌های پدر هنرمندش را به میراث‌برده است.

عموصبا و داستان اسباب‌بازی‌ها | این بیمارستان متفاوت از نیم قرن پیش در خیابان جمهوری دایر است


میراث خانوادگی

خانواده عمو صبا در دهه ٢٠ راهی عراق شدند تا در همسایگی امامزاده‌های مدفون در کربلا زندگی کنند. در آن جا عموی آقا صبا در راست و ریس کردن دوربین‌های عکاسی عیب و ایراددار نمره یک شد و هیچکس نتوانست در تعمیر گرامافون‌های صفحه قیری شیپور بلند روی دست پدر آقا صبا بلند شود. پسر باهوش و کنجکاو خانواده خالقی برای این که از این استعداد خانوادگی بی‌بهره نماند، توی بازار بغداد دوره می‌افتاد و اسباب‌بازی‌های گرانقیمتی را که اوستاکاران نتوانسته بودند روبراهشان کنند جمع‌آوری می‌کرد تا با راهنمایی پدر و کلنجار رفتن خودش راه تعمیر آنها را پیدا کند. سال ١٣٤٦ که خانواده خالقی به ایران برگشتند آقا صبا در میانه دهه چهارم زندگی اش به سر می‌برد و به مدد تجربه چندین‌ساله اش از پس تعمیر ماشین‌های فلزی ژاپنی تا عروسک‌های سخنگوی اروپایی برمی آمد. در همان سال‌ها او در چوبی دولنگه تعمیرگاه قدیمی اش را در کوچه گوهرشاد به روی بچه‌های تهران و اسباب‌بازی‌های‌شان باز کرد و هنوز هم این در به روی آنها باز است...

بیشتر بخوانید:خانه عروسک

کد خبر 949046

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار گزارش

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • IR ۱۹:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۳
    0 0
    چقدر استعداد هست .