غرش صدای موتور کراس های پسران تهرانی در تپه‌های گیشا سمفونی جوانی می‌نواخت.

موتورکراس گیشا

همشهری آنلاین - سمیرا باباجانپور : روزگاری تپه‌های گیشا پاتوق عشق موتورهای پایتخت بود. پیست موتورسواری که تماشاچی خارجی کم نداشت.نخستین پیست موتورسواری بچه‌های تهران پیست تپه‌های شهران در غرب تهران بود. آنجا به پیشنهاد رئیس فدراسیون موتورسواری وقت ساخته شد.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

سمفونی جوانی با غرش موتورهای کراس‌ | خاطرات حمیدجنازه از تپه‌های گیشا
تپه های گیشا، حمید فتحی معروف به حمید جنازه

حمید فتحی که در میان رفقایش به حمید جنازه شهرت دارد از پیشکسوتان موتورسواری تهران می‌گوید: «آن روز مثل همیشه از پیست شهران به سمت خانه می‌رفتیم. اغلب بچه‌های عشق موتور بچه‌های جنوب شهر بودند. راستش بچه پولدارهای بالا شهر جرات نمی‌کردند از این‌کاره‌ای خطرناک انجام دهند. ولی بدون اغراق تماشاچی‌های خوبی بودند. آن روز من، محمد طوطی، آقا ذبیح و احمد خاطرخواه رفتیم فرحزاد ناهار راخوردیم و در مسیر خانه بودیم ... در حاشیه بزرگراه همت امروزی جایی در محدوده محله گیشا که امروز ساختمان سازمان خون تهران قرار دارد ایستادیم. به بچه‌ها گفتم اینجا تپه‌های خوبی دارد جان می‌دهد با موتور بپریم. آقا ذبیح که تعمیرکار بود با سیم چین فنس های اطراف را جدا کرد و با موتورهایمان وارد شدیم. از آن روزبه بعد تپه‌های گیشا پاتوقمان شد. جمعه‌ها اینجا غوغایی بود. از همه جای تهران عشق موتورها می‌آمدند. تپه را با موتور بالا و پایین می‌رفتیم و پرش‌هایمان با موتور دهان‌ها را باز نگاه می‌داشت. خارجی‌ها هم می‌آمدند. یک‌بار ۲ تماشاچی ژاپنی به من گفتند چطور با موتورهای سنگین می‌پرید؟»

سمفونی جوانی با غرش موتورهای کراس‌ | خاطرات حمیدجنازه از تپه‌های گیشا

موتورسوارها خسته که می‌شدند دور ساندویچی ساده «هشت‌پا» که تنها اغذیه‌فروشی پیست بود دورهم جمع می‌شدند و گل می‌گفتند و گل می‌شنیدند. حمید فتحی که هنوز هم پا بر رکاب موتور دارد و مربی موتورسواری است می‌گوید: «۱۲ سالم بود اولین موتورم را خریدم. جعبه‌های میوه را روی‌هم می‌گذاشتم و با موتور از رویش می‌پریدم. روزی نبود که راهی درمانگاه نشوم. روزگار خوش من و رفقایم در تپه‌های گیشا معنی می‌شد. یک هفته کار می‌کردیم و آخر هفته‌ها از صبح به گیشا می‌آمدیم و تا شب همان‌جا می‌ماندیم.»

سمفونی جوانی با غرش موتورهای کراس‌ | خاطرات حمیدجنازه از تپه‌های گیشا

روزهای نخست جنگ بود. همان روزها شهید چمران که آوازه موتورسوارهای گیشا را شنیده بود به آنجا می‌رود و از بینشان ۱۴ موتورسوار را برای خط مقدم جنگ انتخاب می‌کند.

سمفونی جوانی با غرش موتورهای کراس‌ | خاطرات حمیدجنازه از تپه‌های گیشا

حمید فتحی می‌گوید: «۱۴ موتورسوار راهی جبهه شدیم؛ حسین حیدری، نادر قلی، حسن و محمد خشن، علی گیج، علی جباری و علی ال سی نوری و بقیه فکرش را هم نمی‌کردیم روزی پایمان به جبهه باز شود. آن روزها بعضی‌ها موافق حضور ما در جبهه نبودند ولی دکتر چمران تمام‌قد پشتمان ایستاد. خیلی از بچه‌ها شهید شدند.»

کد خبر 939111

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha