همشهری آنلاین- نصرالله حدادی/ تهران پژوه: پدر پروین، یوسف اعتصام الملک فرزند میرزا ابراهیمخان مستوفی -بعدا اعتصام الملک- است که نیایی آشتیانی داشتند و به علت شغل پدر که از دیرباز در شهر تبریز ساکن بود، در این شهر و در محله ششگلان زاده شد و ابتدا ملقب به اعتصام دفتربود و پس از درگذشت میرزا ابراهیم خان، لقب او را دریافتکرد. مادرش گوهرخانم نام داشت و نخستین چاپخانه با حروف سُربی و همچنین مجله نوبهار را در شهرتبریز به راه انداخت و به چاپ میرساند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
پروین، سومین و یا چهارمین فرزند خانواده اعتصامی بود و قبل از او، ابوالقاسم، ابوالفتح و ابراهیم به دنیا آمده بودند و ابراهیم، درخردسالی از بین رفت و درسال ۱۲۹۰، بعد از استعفای اسماعیل نوبری از نمایندگی مجلس شورای ملی یوسف اعتصامی به جای او انتخاب شد به تهران آمد و در بخشی از باغِ نصرالله مستوفی در محله اودلاجان خانهای را بنا کرد و با تمامی اعضای خانوادهاش برای همیشه به تهران آمدند و دراین خانه و در پایین دستِ چهارراه سرچشمه، مقیم گشتند.

خانهای که هنوز هم خوشبختانه به همت سرکارخانم حشمت آداب، آثار خوبی به همان شکل قدیم، ازآن برجا مانده است.
پروین درآن هنگام، چهار-پنج سال داشت و پا به دبستان گذاشت و از همان سن کم شروع به سرودن شعرکرد و پدر ادیب و فرهیختهاش، با انتشار اشعار او در مجله نوبهار، اسباب تعجب همگان و اشتهار او را فراهم آورد.
یوسف اعتصامی، ریاست کتابخانه مجلس در بالادستِ چهارراه سرچشمه را برعهده داشت و بزرگانی چند، همچون دهخدا، بهار و شهریار به این محل آمدوشد داشتند و ذوق ادبی پروین، درمحضر این بزرگان شکوفاتر شد. پروین درسال ۱۳۰۳ از مدرسه آمریکاییها، فارغالتحصیل و موفق به دریافتِ مدرک دیپلم شد و مدتی دراین مدرسه به تدریس پرداخت. اشعار پروین رفتهرفته، ازطریق مجله بهار نشرمییافت و عدهای را به شک انداخت: آیا سراینده این اشعار، یک زن و آن هم دختر اعتصام الملک است؟ گفته میشود یوسف اعتصام الملک بهخاطر این امرکه عدهای نپندارند، او درصدد یافتنِ همسر برای پروین است، از چاپ دیوانِ اشعارِ او خودداری میکرد و پس از ازدواج پروین با فضل الله آرتا (همایون فال) و مطلقه شدنش، رضایت به این امرداد و برای نخستین بار دیوان وی درسال ۱۳۱۴ با مقدمه محمدتقی ملک الشعرای بهار به چاپ رسید و مورد استقبال ادب دوستان واقع شد.

درمورد ازدواج پروین-درسن ۲۸ سالگی- با فضل الله آرتا- که در آن هنگام ریاست شهربانی کرمانشاه را عهده دار بود-حرف و حدیث چندی وجود دارد. آرتا در آن زمان ۴۵ ساله بود-۱۷ سال اختلاف سنی- و نسبتِ خویشی نزدیکی با پدر پروین داشت و در ظاهرامر، یک فرد نظامی، با توجه به خصلت نظامیان آن زمان و ارتش رضاشاهی، چندان نمیتوانست همسر مناسبی برای پروین باشد، اما ظاهرا پروین با وی ازدواج نمود و به محل ماموریت او -کرمانشاه- عزیمت نمود و بنابه گفته خودش، یک ماهِ بعد به تهران آمد و سپس از آرتا جداشد. پروین علت جدایی را اعتیاد آرتا اعلام میکند و این درحالی است که ابوالفتح اعتصامی، مدت اقامتِ پروین را بیش از دوماه اعلام میدارد و دراین زمینه، تضاد آشکاری میان گفته وی و مکاتبات پروین با "سَروَرِ مهکامه محصص" وجوددارد. پروین صراحتا مدت اقامت خود را یک ماه اعلام میدارد و این سوال پیش میآید: آیا به راستی، ازدواجی صورت گرفته بود؟
پروین، با اشعارناب و انسانیاش، در همان زمان نزد عوام و خواص، شناخته میشد و با درگذشت پدرش در ۱۲ دیماه سال ۱۳۱۶، بهگونهای درهم شکست وکنج عزلت را برگزید. او که در بهار سال ۱۳۱۵، بهعنوان کتابدار، درکتابخانه دانشسرای عالی تهران-محل فعلی باغ موزه نگارستان در بالادستِ میدان بهارستان-استخدام شده بود گویا به دلیل بیماری پدرش، از ابتدای سال ۱۳۱۶ درمحل کارش حاضرنشد و به تیمارداری پدر برخاست، اما نکته عجیب دراین است که سعید نفیسی در خاطراتش عنوان می کند، پروین را درسال ۱۳۱۸شمسی درکتابخانه مذکور دیده و دلیل و سند متقن دیگری، در دست نیست تا این ادعای نفیسی را تاییدکند حال آن که اسناد معتبری در دسترس که حکایت از اشتغالِ پروین، فقط در سال ۱۳۱۵ دارد و همین اشتباه نفیسی، عده ای از "پروین پژوهان" را به اشتباه انداخته است!
دومین چاپ دیوان پروین بعداز فوت او به چاپ رسید و جامعه ادبی ایران از سال ۱۳۲۰ تا سال ۱۳۵۷ رسما پذیرفت که شاعری والا با زبانی به دوراز هرگونه پیرایه، پا درعالم ادبیات ایران گذارده و عجبا که در سال ۱۳۵۷ شخصی به نام"فضل الله گَرَکانی" درکتابی تحت عنوانِ "تهمت شاعری" به تکذیب پروین برخاست و اشعارِ سروده وی را به دهخدا نسبت داد.
فضل الله گرکانی، عضوگروه ۵۳ نفر معروف بودکه در دوران پهلوی اول دستگیرشد و بغص و کینه ای که از پروین به خاطر بیاعتنایی درکتابخانه دانشسرا، در دل داشت را، در این کتاب به نگارش درآورد و مورد اعتراض زنده یاد دکتر سید محمددبیرسیاقی قرارگرفت و به اشتباه خود بهگونهای معترف شد.
نمیدانیم، پروین طی سالهای ۱۳۰۳ الی ۱۳۱۵چه می کرده و ایضا پس از فوت پدرش، تا هنگام درگذشتش در۱۴ فروردین سال ۱۳۲۰، مشغول چه کاری بوده است؟ پروین، بنا به اظهار برادرش ابوالفتح به بیماری حصبه در روز جمعه ۱۴ فروردین سال ۱۳۲۰، درساعات پایانی روز-بین ساعت ۱۱تا۱۲ شب-ازدنیا رفت، و قبل از ساعت ۱۲ ظهر روز شنبه ۱۵ فروردین در آرامگاه خانوادگی اش، در شهر قم به خاک سپرده شد

سوال اساسی پیرامون چگونگی فوت پروین این است:
فاصله شهر قم تا تهران در آن زمان بیش از ۱۵۰ کیلومتربود و اتوموبیلهای آن روزگار، سرعتی بیش از۴۰ تا۵۰ کیلومتر نداشتند و می باید، حداقل سه تا چهار ساعت طیِ طریق میشد، چرا پیکر پروین بی سروصدا دفن شد و تشییع جنازهای درخورِ وی، از سوی خانواده اش، در تهران برپا نشد، و چرا اینقدر عجله برای دفن وی درفاصله ۱۵۰ کیلومتری تهران داشتند؟
بیماری حصبه-تیفویید-اساسا مخصوص فصل گرمابود و شیوع آن، در فصل سرد زمستان بسیار بعید می نمود! آیاپروین واقعا به بیماری ای که برادرش ابراز داشته است از دنیا رفت؟ اینها ابهاماتی است که نگارنده به دنبال پاسخ دلایلی متقن درباره آنها هستم.
چاپ دوم دیوان پروین با تغییرات و حذف برخی اشعارِ وی، توسط برادرش، بعد از سقوط پهلوی اول به چاپ رسید و ازحق نبایدگذشت که بهترین چاپِ دیوان بزرگ بانوی ادبیات معاصرما، توسط برادرش، ابوالفتح با اِعراب گذاری و فهرستهای مناسب وگوناگون، به دفعات، به چاپ رسید.
هیچ شکی وجودنداردکه پروین"اخترچرخ ادب"در روزگارما بود، بایدگفت و تاکید کرد: پروین نماینده زن مظلوم این دیار درآن روزگار بود و همانندش، تا به این روزگارنیامده، و بعید میدانم، مادرِ روزگار، چون او بار دیگر فرزندی درآینده بزاید. روانش شاد!
نظر شما