چهارشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۸ - ۱۷:۴۹
۰ نفر

گروه حوادث: شاگرد اخراجی بعد از قتل صاحب‌کار بی‌گناهش، پول‌های او را به سرقت‌ برد اما ولخرجی‌های وی باعث شد راز این جنایت فاش شود

17 خرداد امسال ماموران کلانتری 140 باغ فیض در جریان قتل مردی در خانه‌اش قرار گرفتند و برای بررسی موضوع راهی آنجا شدند. مقتول بر اثر اصابت ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود و بررسی‌ صحنه جنایت نشان می‌داد که قاتلان بعد از جنایت، پول‌‌های داخل گاوصندوق مقتول را به سرقت برده و متواری شده‌اند.

از آنجایی که قفل تمامی درهای ورودی سالم بود و عاملان جنایت به راحتی وارد خانه مقتول شده بودند، این فرضیه که آنها از قبل با این مرد آشنا بوده‌اند مد نظر قرار گرفت. بنابراین تحقیق از اعضای خانواده  مقتول  آغاز شد و در این میان ماموران به سرنخ‌هایی از مردی به نام جعفر که مدتی قبل شاگرد مغازه مقتول بود، مشکوک شدند.

جعفر، مرد جوانی بود که از چند ماه قبل در مغازه مقتول کار می‌کرد اما به خاطر اینکه بر سر موضوعی با برادر صاحبکارش درگیر شده بود، از مغازه اخراج شد. این مرد جوان به خوبی از وضعیت مالی مقتول خبر داشت و می‌دانست که او همیشه در خانه‌‌اش پول زیادی نگهداری می‌کند.

در حالی که احتمال می‌رفت جعفر به خاطر انتقامجویی یا سرقت دست به این جنایت زده باشد، ماموران عازم محل زندگی او در یکی از شهرهای مرکزی کشور شدند، اما تحقیقات نشان می‌داد که وی بعد از جنایت به طرز مرموزی ناپدید شده است.

این اطلاعات باعث شد ظن پلیس نسبت به مرد جوان بیشتر شود و به این ترتیب قاضی هنرمند، بازپرس شعبه 4 دادسرای جنایی تهران دستور بازداشت او را صادر کرد. خیلی زود تیمی از کارآگاهان اداره دهم آگاهی تهران با دریافت نیابت قضایی عازم محل زندگی جعفر شدند و در بررسی‌های تخصصی موفق شدند مخفیگاه او را شناسایی کنند.

من قاتل نیستم

هفتم شهریور امسال، جعفر در یک عملیات ضربتی دستگیر و به اداره آگاهی منتقل شد اما در بازجویی‌ها ادعا کرد که بی‌گناه است و از ماجرای قتل صاحبکار سابقش بی‌خبر است.

در حالی که او در همه مراحل بازجویی‌ ادعای خود را تکرار می‌کرد، ماموران متوجه شدند که وی بر خلاف وضعیت بد مالی و بیکاری، به تازگی یک موتورسیکلت، گوشی تلفن همراه جدید و مقداری لوازم لوکس خریداری کرده است.لذا این فرضیه  که جعفر عامل قتل و سرقت پول‌‌های مقتول باشد، قوت گرفت و بازجویی‌ها از او از سر گرفته شد.

سرقت به بهانه انتقام

سرانجام مرد جوان که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت به این جنایت اعتراف کرد و گفت: چند ماه قبل، وقتی مقتول فهمید که به‌دلیل مشکلات خانوادگی وضعیت مالی بدی دارم، به من کمک کرد و مرا به‌عنوان شاگرد به مغازه‌اش برد و از همان زمان کارم را در آنجا شروع کردم.

اما پس از گذشت مدتی با یکی از اعضای خانواده او که شریک کاری‌اش هم بود، درگیر شدم و او  به خاطر همین درگیری مرا اخراج کرد. من هم به شهرمان برگشتم ولی وقتی پولی که در این مدت پس‌‌انداز کرده بودم تمام شد، تصمیم گرفتم هرطوری شده از   مقتول  به خاطر اینکه مرا اخراج کرد انتقام بگیرم!.

برای همین ماجرا را با یکی از دوستانم به نام جمشید در میان گذاشتم و هر دوی ما راهی تهران شدیم. روز حادثه وقتی به در خانه مقتول رفتیم، او در را به رویمان باز کرد و من و دوستم وارد خانه شدیم. سپس با ضربات متعدد چاقو او را به قتل رساندیم و 5 میلیون تومان پول داخل گاوصندوق را به سرقت بردیم.

حق السکوت

متهم ادامه داد: ما به سرعت به شهرمان برگشتیم و پول مسروقه را تقسیم کردیم اما یکی از دوستان‌مان به نام رسول در جریان ماجرا قرار گرفت و مجبور شدیم برای اینکه ما را لو ندهد، مبلغی به‌عنوان حق‌السکوت به او پرداخت کنیم. بعد از آن بود که من با پول‌هایی که سهم خودم بود موتورسیکلت و لوازم دیگر خریدم اما تصور نمی‌‌‌کردم خرید این وسایل، دست مرا رو کند.

سرهنگ کارآگاه سعید لیراوی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: بعد از اعترافات جعفر، ماموران جمشید و رسول را نیز دستگیر و به اداره آگاهی تهران منتقل کردند اما جمشید در بازجویی‌ها مدعی شد که در قتل نقشی نداشته و در زمان جنایت در شهر خودشان به سر می‌‌برده است.

وی ادامه داد:‌ ماموران در ادامه بررسی متوجه شدند که اظهارات جمشید درست بوده و او در زمان جنایت در تهران حضور نداشته و جعفر به تنهایی مرتکب قتل شده است. اما از آنجا که جمشید و رسول بعد از جنایت از موضوع باخبر شده و از جعفر حق‌السکوت گرفته بودند، همچنان به همراه عامل اصلی جنایت در بازداشت به سر می‌برند.

کد خبر 89416

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز