شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۰:۳۲
۰ نفر

نازخند صبحی: امروزه به کرات شاهد هشدارها و توصیه‌هایی چه در مطبوعات و چه در رسانه‌های صوتی و تصویری هستیم که ما را به حفظ سلامت در زمینه‌های گوناگون تشویق می‌کنند.

چه بخوریم و چه نخوریم، چه ماده‌ای سرطان‌زا است، چه ماده‌ای از مبتلا شدن به سرطان جلوگیری می‌کند.

مهم‌تر اینکه یک بررسی سازمان جهانی بهداشت اعلام می‌کند که تا سال 2020 میلادی، 70 درصد مرگ‌و‌میر جوانان در کشورهای جهان سوم، از جمله ایران به سه دلیل، مصرف دخانیات، چاقی و فشارهای عصبی خواهد بود.

احتمالا شما هم از اینکه مدام در مورد یک موضوع بشنوید و بخوانید خسته می‌شوید اما نمی‌شود از تکرار برخی از موضوعات چشم‌پوشی کرد، دلایل آن هم کاملا مشخص است؛
جدی گرفتن توصیه‌ها و هشدارها موجب حفظ سلامت و بهداشت روان می‌شود و مساوی است با سلامت انسان که مهم‌ترین دارایی آدمی در طول دوران زندگی است.

هرچند که هشدار درباره حفظ سلامت در زمینه‌های گوناگون زیاد است  اما کمتر کسی درباره مراقبت از روان، هشدار می‌دهد یا توصیه می‌کند؛ کسی نمی‌گوید مراقب روان خود باش!

افراد به محض اینکه با هم روبه‌رو می‌شوند اگر طرف چاق باشد به او گفته می‌شود، اما کسی نمی‌گوید تو چه روان خوبی داری. آیا روان انسان نیز احتیاج به بهداشت و تغذیه دارد؟ چگونه روان خود را از آسیب‌ها محفوظ بداریم؟

حضرت امام هادی(ع) در آموزه‌ای بسیار شریف و عمیق در باره بهداشت روان چنین می‌فرماید‌: کسی که خویشتن را ناچیز و خوار می‌یابد و در باطن نسبت به‌خود احساس پستی و حقارت دارد، در نهایت موجودی شریر و آسیب‌رسان خواهد بود و کسی از شر و آسیب او ایمن نخواهد بود.

براساس این آموزه روانشناختی انسانی که روح و روان سالمی ندارد نه تنها به‌خود آسیب می‌رساند که افراد دیگر را نیز در معرض زیان و آسیب‌های خود قرار می‌دهد.

تعریف بهداشت روانی

در علم روانشناسی به شخصی که بتواند با محیط خود یعنی با اعضای خانواده، همسایه‌ها، همکاران و به‌طور کلی با اجتماع به خوبی سازگار شود انسانی با بهداشت روانی بهنجار اطلاق می‌شود.

امام هادی می‌فرماید: انسانی که به موقع تعادل خود را باز می‌یابد، در موقعیت‌های سخت و دشوار انعطاف‌پذیر است و کارکردی خوشایند و مؤثر با دیگران دارد و چنین فردی موجودی با بهداشت روان مثبت معرفی می‌شود.

دکتر حسین آزاد، در کتاب آسیب‌شناسی روانی می‌نویسد: افرادی که نمی‌توانند تعارض‌های خود را با دنیای درون و بیرون حل کنند و در مقابل ناکامی‌های اجتناب‌ناپذیر زندگی مقاومت ندارند و با محیط به شیوه‌های نامناسب و ناسازگارانه برخورد می‌کنند از نظر روانی بیمار هستند؛ درست مثل کسی که جسم بیماری دارد و به پزشک مراجعه می‌کند ولی برای روان بیمار خود چاره‌ای نمی‌اندیشد،اساسا ناراحتی روانی خود را جدی نمی‌گیرد و از بهداشت روان چیزی نمی‌داند.

عوامل مؤثر در بهداشت روانی

به‌طور کلی، عواملی که انسان را به فعالیت وامی‌دارند دو گروه‌اند‌: عوامل بیرونی و عوامل درونی.

عوامل بیرونی به اعتقاد روانشناسان آن عواملی هستند که در خارج از جسم ما وجود دارند، نظیر نور، صدا، سرما، گرما و آلودگی هوا و... . تاثیر این عوامل در بهداشت روانی انکارناپذیر است. بسیاری از افراد که در شرایط سخت و زیان‌آور کار می‌کنند به‌تدریج دچار روان‌پریشی می‌شوند.

نبود امنیت در جامعه یکی از عوامل آسیب‌زا در بهداشت روان انسان‌هاست که عوامل دیگر را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. ترس و وحشت، بهداشت روان را به‌شدت متزلزل می‌کند.
 قرار گرفتن در معرض رویداد‌های خشم‌برانگیز و دلهره‌آور و نداشتن امید به زندگی از فرداهای مبهم از محرک‌های اضافی دیگری است که با آن مواجهیم.

به‌طور کلی اگر انسانی هنوز درگیر سیر کردن شکم خود باشد، امنیت جان و مال نداشته باشد و مهم‌تر اینکه شغل او تامین نشده باشد به سختی می‌توان انتظار داشت که او به دیگران عشق بورزد، تعلق خاطر داشته باشد و در پی کسب شایستگی باشد و طبعا چنین کسی هرگز نخواهد توانست به توانایی‌های خود نیز تحقق بخشد، مگر در موارد خاص و در مورد انسان‌های برتر.

عوامل بیرونی مؤثر در بهداشت روانی

دکتر مارتین شپارد، پزشک اعصاب و روان بیمارستان مونت سینای نیویورک می‌گوید: نمی‌توان از جسم سخن گفت بدون آنکه اشاره‌ای به روح و روان داشته باشیم. اکثرا به جسم بیش از روح و روانمان اهمیت می‌دهیم و فراموش می‌کنیم جسم با همه قدر و منزلتی که دارد قالبی برای روح و روان است و ما ناگزیر ضمن حفظ سلامت قالب به فکر سلامت و بهداشت روان نیز باید باشیم.

دکتر مارتین شپارد به این نکته کاملا آگاه است که ناراحتی‌های روانی به اندازه ناراحتی‌های جسمی زجرآور و ناراحت‌کننده است و به همین جهت اینگونه ناراحتی‌ها را هم به اندازه ناراحتی‌های جسمی، جدی و مهم تلقی می‌کند. او برای رفع اینگونه ناراحتی‌ها به هیچ وجه طرفدار تجویز یک فرمول جادویی که یک شبه تمام علائم ناراحتی را از بین ببرد نیست بلکه پیشنهاد‌های عملی را که به راحتی قابل اجرا هستند توصیه می‌کند.

دیر زمانی  است که نزد بسیاری از افراد بیان صریح و صادقانه احساسات و نیات مثل مهربانی، لذت، ترس، نیازها و آزادی بد شمرده می‌شود، در حالی که این احساس‌ها قسمت‌های واقعی وجود ما را تشکیل می‌دهند و بد شمرده شدن آنها موجب خواهد شد که همواره در رنج به‌سر ببریم چون عدم‌ارضای امیال و تمایلات فوق‌الاشعار فشار مضاعفی بر روحمان وارد می‌کند.

به‌طور کلی وقتی بخواهیم امیالمان را پشت نقاب بپوشانیم و آنها را به‌صورت آتش زیر خاکستر در وجودمان پنهان نگه داریم، مخفی کردن خشم و ترس و سرکوب کردن احساس نه تنها به چهره ما حالت گرفتگی و عصبیت می‌دهد، زخم معده نیز برایمان به ارمغان می‌آورد و بعضا ما را دچار هیجان‌ها و دلهره هم می‌کند.

ما برای اینکه در زندگی شخصی‌مان حداکثر بهره‌وری را به دست آوریم باید یاد بگیریم با همنوعان‌مان یک زندگی سالم اجتماعی، با محیط‌زیست برخوردی همراه با آگاهی و با خودمان روراست باشیم. به جای پنهان کردن احساساتمان و نادیده گرفتن جامعه و طبیعت بهتر است همواره خواسته‌هایمان را مطرح کنیم حتی اگر جواب منفی بشنویم.

چگونگی برخورد با بیماران روحی

در روزگاران قدیم بیماران روحی را به شکل و روش‌های گوناگون تحت درمان قرار داده با آنها برخورد می‌کردند. در یونان قدیم انسان با بیماری روحی مقدس شمرده می‌شد و بر این باور بودند که او از دنیای دیگری ‌آمده است و به او احترام خاصی می‌گذاشتند، در حالی که در اروپا انسانی با روح خسته را دیوانه خطاب کرده او را در آب سرد فرو می‌بردند که شیطان از او دور شود.

در هندوستان نیز حکیمان با گفتن قصه‌های شیرین بیماران روحی را مداوا می‌کردند. در میان ترک زبان‌ها با بستن پارچه پنبه‌ای بر سر بیمار او را مداوا می‌کردند. در این باره ملا محمد فضولی در شعری مشهور اشاره‌ای دارد:

پنبه داغ جنون ایچره نهان دیر بدنیم / دیری اولدوقجا لباسیم بودور اولسم کفنیم.اصولا زندگی پدیده‌ای است که دائما در تغییر است. از حضرت علی(ع) نقل شده است‌: انسانی که دو روزش مثل هم باشد مغبون است.

پس بکوشیم ضمن اهمیت دادن به جسم خود به روح خود نیز بها بدهیم. به یاد داشته باشیم جسم با همه قدر و منزلتی که دارد قالبی برای روح و روان است.

تغییرات زندگی را جدی بگیریم همچنان‌که عدم‌سلامت جسم نگرانمان می‌کند، روان خود را نیز از آسیب‌ها محفوظ بداریم. سلامت جسم و روان خود را در گرو تنش‌های زندگی قرار ندهیم و اضافه وزن یا کاهش وزن را با شناخت عادت‌های غلط غذایی اصلاح کنیم چون یکی دیگر از عواملی که بهداشت روان را مختل می‌کند نگرانی از وضعیت ظاهری جسم‌مان است.

از آنجایی که تغییرات فیزیولوژیک ناشی از استرس به‌ویژه استرس‌های بلندمدت، سلامت جسم و روح را تهدید و دستگاه ایمنی بدن را مختل می‌کنند و تضعیف دستگاه ایمنی بدن را برای ابتلا به تعداد زیادی از بیماری‌های جسمی و روانی آماده می‌کنند، تحمل استرس شدید موجب ضعف روحیه و زمینه را برای بیماری‌های خطرناک سرطان یا بیماری‌های قلبی مساعد می‌سازد. پس بهتر است هرچه زودتر مبارزه با استرس را یاد بگیریم و ابزارهای مبارزه را به کار گیریم.

کد خبر 88349

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز