شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۶:۰۱
۰ نفر

فاطمه اعتمادی: «بچه‌های خیابان»، تعبیری ملموس و عینی برای همه شهروندانی است که هر روز در خیابان‌های شلوغ و پررفت‌وآمد تردد می‌کنند.

شهروندان هر روز با کودکانی مواجه می‌شوند که بالاجبار دست کمک و نیاز به سوی آنها دراز می‌کنند. حالا دیگر کمتر کسی است که با تعبیر‌ «بچه‌های خیابان» یا همان افراد بی‌خانمان، غریبه باشد زیرا در طول سالیان گذشته و به ویژه طی یک دهه گذشته تعداد این قبیل افراد در حال افزوده‌شدن است و همچنان دستگاه‌ها و سازمان‌های متولی به فکر چاره و راهکاری برای کاستن از این بحران اجتماعی هستند.

همان‌قدر که سوز سرمای زمستان حضور بچه‌های خیابان را سخت و دشوار می‌کند، گرمای تابستان بر خیل کودکان خیابانی می‌افزاید به طوری که بیشترین حضور بچه‌های خیابان در شهرهای بزرگی همچون کلانشهر تهران و... مربوط به ایام گرم تابستان است که این امر چندان هم بی‌ارتباط با رهاشدن بچه‌ها از درس و مدرسه نیست.

کودکان خیابانی را می‌توان براساس وضعیت زندگی آنها به چند گروه تقسیم کرد:
- کودکان بی‌خانمان که خانه و خانواده ندارند و در خیابان زندگی می‌کنند.
- کودکانی که دارای خانه و خانواده هستند و به دلایل مختلف از خانواده خود جدا شده‌اند و تنها به صورت گروه‌های کوچک و گاه زیر پوشش باندهای  مخوف زندگی می‌کنند.
- کودکانی که دارای خانه و خانواده هستند و با خانواده خود زندگی می‌کنند اما به دلایل مختلف و عمدتا به خاطر فقر، عمر خود را در خیابان می‌گذرانند. این گروه از کودکان به 2دسته تقسیم می‌شوند:

1 – گروهی از آنان در خیابان به کارهای مختلف می‌پردازند (گل فروشی، آدامس‌فروشی، اسپند دودکردن، شیشه پاک‌کردن و...). این گروه کودکان کار و خیابان را تشکیل می‌دهند؛ کودکانی که زیر 18سال سن دارند و محیط زندگی آنها از خانواده به خیابان منتقل شده است. این‌گونه کودکان عمدتا مشکلات و آسیب‌پذیری بیشتری دارند، مورد سوءاستفاده‌های بسیاری قرار می‌گیرند و خطرات فراوانی آنها را تهدید می‌کند. گرایش به مصرف سیگار و مواد مخدر، بهره‌کشی از آنها به صورت فروش یا اجاره، مشارکت در ارتکاب جرائم از قبیل سرقت و توزیع مواد مخدر، قرارگرفتن در باندهای فساد و قاچاق به دیگر کشورها از پیامدهای حضور و کار کودکان در خیابان است. 2/52درصد کودکان خیابانی به علت فقر خانواده (شامل فقر اقتصادی و فقر فرهنگی) روانه خیابان‌ها می‌شوند تا از طریق دستفروشی و سایر کارها امرار معاش کنند.

این‌گونه کودکان دارای خانواده‌هایی هستند که پدر یا والدین‌شان بیکارند یا مشاغل کاذب دارند و همچنین سوءرفتارهایی که در خانواده با بچه‌ها می‌شود و داشتن سرپرست نامناسب چون پدر و مادر معتاد و بزهکار، عواملی هستند که بر فرار بچه‌ها از خانه مؤثر است.
2 – گروه دیگر به تنهایی یا همراه پدر و مادر خود به گدایی مشغول هستند و برخی از آنها در سنین بسیار کم به عنوان ابزار تکدی‌گری مورد استفاده قرار می‌گیرند. این کودکان (کودکان دستفروش و کودکانی که به گدایی مشغول هستند) با تفاوت‌هایی که دارند در موارد زیر مشترک هستند:
- بیشترین وقت خود را در خیابان می‌گذرانند و از حقوق اساسی خود (آموزش، تغذیه، بهداشت و...) محرومند.
- به علت حضور طولانی در خیابان، مشکلات و آسیب‌های فراوانی را تجربه می‌کنند.
براساس گزارش‌های ستادهای جمع‌آوری و ساماندهی کودکان خیابانی اغلب این بچه‌ها از شهرهای دوردست کشور به سمت کلانشهرها هجوم می‌آورند و در این بین تهران و مشهد بیشتر از سایر استان‌ها پذیرای بچه‌های خیابانی هستند.

محیط خیابان در درجه نخست برای کودکی که به شکل اعتراضی خانواده را ترک می‌کند محیطی است جذاب که آزادی بالقوه‌ای به او می‌دهد اما چندی نمی‌گذرد که کودک در حلقه‌ای از آسیب‌های اجتماعی چون افتادن در دام باندهای انحراف و بزه، گرفتار می‌شود.
کودکان کار ‌به کودکانی اطلاق می‌شود که زیر 18سال سن دارند، در خیابان یا کارگاه‌ها کار می‌کنند و بعضا به خانواده نیز احساس تعلق دارند و پیش از رسیدن به سن قانونی کار، ناگزیر وارد بازار کار شده و درآمد خانواده وابسته به کار آنان است.

ماده79 قانون کار جمهوری اسلامی ایران به کار گماردن افراد کمتر از 15سال را ممنوع کرده. ماده 80 قانون کار، کارگر بین 10تا18 سال را نوجوان نامیده که برای کار کردن باید از سوی سازمان تامین‌اجتماعی مورد آزمایش قرار بگیرد. ماده 81 تعیین کرده که پزشک، متناسب با نوع کار با توانایی کارگر باید اظهارنظر کند.

ماده 83 ارجاع هر نوع کار اضافی، ارجاع کارهای سخت و زیان‌آور و خطرناک و حمل بار با دست بیش از حد مجاز و استفاده از وسایل مکانیکی را برای کارگر نوجوان ممنوع کرده است.

چرا توجه به کودکان ضرورت دارد؟

دوران حساس رشد و پرورش انسان و توجه به این سال‌های مهم و فراهم‌ساختن امکانات مناسب به منظور ایجاد زندگی بهتر برای کودکان از وظایف اساسی ماست.
دوران کودکی در رشد و سلامت کودکان و شکل‌گیری شخصیت آنان از اهمیت فراوانی برخوردار است و توجه به نیازها و حقوق اساسی آنان در این سال‌های حساس، نقش مهمی در پرورش کودکان توانمند و شایسته برای خود و جامعه‌ای که سازندگان آینده آن هستند ایفا می‌کند. وجود آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی در هر جامعه‌ای، کودکان را بیشتر از گروه‌های دیگر در معرض خطر قرار می‌دهد و به رشد و سلامت آنان آسیب می‌رساند. این کودکان در کشور ما نیز به دلایل مختلف (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و...) با آسیب‌ها و مشکلات متعددی روبه‌رو هستند.

پژوهش در مورد پیامدهای زیان‌بار پدیده کودکان خیابانی نشان می‌دهد که این کودکان در تمام جنبه‌های اساسی رشد (رشد جسمی، حرکتی، عاطفی و روانی) با مشکلاتی روبه‌رو هستند. همچنین این کودکان با مشکلاتی مانند کم‌خونی، کاهش قد و وزن، بیماری‌های مربوط به دهان، چشم و سوءتغذیه روبه‌رو هستند.

این کودکان از حقوق اولیه خود مثل آموزش، بهداشت، تغذیه مناسب و... محرومند و از نارسایی‌های زیادی رنج می‌برند و حتی بسیاری از این بچه‌ها که دور از خانواده یا بدون خانواده یا سرپرست هستند از حمایت‌های خانوادگی نیز محرومند و در نتیجه بیشتر دچار مشکلات و آسیب‌ها می‌شوند. این کودکان به علت بی‌سوادی و عدم‌آگاهی از لحاظ فرهنگی، بهداشتی و غیره دچار مشکل می‌شوند و از نظر رشد عاطفی هیجانی دارای مشکلاتی از قبیل احساس کم‌ارزشی، بیقراری و ناآرامی، انتقام‌جویی، بدبینی، افسردگی، ترس، ناامنی و اضطراب هستند، در معرض آسیب‌ها قرار می‌گیرند و برای خود مشکلات عدیده‌ای را به وجود می‌آورند. بالاترین درصدهای این‌گونه کودکان اصولا مربوط به خانواده‌های پرجمعیت است. این خانواده‌ها به علت عدم تنظیم خانواده جمعیت آنها زیاد شده و از طرف دیگر به علت بالارفتن هزینه‌های خانواده‌ها کودکان مجبور می‌شوند بیرون از خانه مشغول کار شوند.

آیا کودکان کار و خیابان از نظر جنسیتی آمار یکسانی دارند؟

بیشتر کودکان خیابانی- یعنی 95درصد- مذکر و 5درصد از کودکان خیابانی مونث هستند که نسبت به پسران جمعیت آنها خیلی کمتر است و این برمی‌گردد به بافت فرهنگی هر منطقه که باعث شده دختران کمتر از پسران در خیابان‌ها ظاهر شوند.
از نظر فرهنگی به ویژه در کشورهای در حال توسعه، کنترل و نظارت بر دخترها خیلی بیشتر از پسرهاست. دخترها معمولا در مقابل فشارهای خانواده منفعل‌تر هستند و ممکن است آزار و محرومیت بیشتری را تحمل کنند.

چه عواملی در ایجاد پدیده کودکان خیابانی موثر است؟

اصولا در ایجاد مشکلات اجتماعی به علت پیچیدگی آنها یک عامل موثر نیست بلکه مجموعه‌ای از عوامل به درجات گوناگون تاثیرگذار است. به طور کلی 4عامل در ایجاد مسائل اجتماعی موثر است:
- عوامل اقتصادی مانند فقر، بیکاری، فاصله طبقاتی زیاد در جامعه.
- عوامل فرهنگی و اجتماعی از جمله ترکیب ساختار و ازدیاد جمعیت مهاجر‌، تغییر ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی، فاصله بین نسل‌ها و تضادهای اجتماعی و نارسایی و کمبود قوانین حمایتی از کودکان، وجود نگرش‌ها و باورهای نادرست و تبعیض‌آمیز ازجمله نگرش به کودک به عنوان منبع درآمد، خشونت با کودکان، نبود سازمان‌های حمایت از کودکان و... .
- عوامل خانوادگی مانند خانواده‌های پرجمعیت گسسته و پرتنش باسابقه بزهکاری و اعتیاد در خانواده، ناآگاهی والدین از نیازهای مناسب آنها و... .

- عوامل فردی یا زیستی- روانی مانند ویژگی‌های شخصیتی کودکان، ظرفیت روانی و توانمندی کودکان در برخورد با مشکلات زندگی، بحران بلوغ و تاثیرات آن و... . این گروه از عوامل خود تحت تاثیر عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی قرار دارند. در مورد تاثیرگذاری این عوامل در ایجاد پدیده کودکان خیابانی در کشور ما نشان داده شده که عوامل چهارگانه موثر بوده‌اند اما در درجه اول عوامل اقتصادی و سپس عوامل خانوادگی به ویژه رفتار نامناسب با کودکان نقش موثری در ایجاد این پدیده دارند. اکثریت کودکان خیابانی برای کسب درآمد و کمک به خیابان می‌آیند. تاثیر فقر در پیدایش این پدیده، نکته مهمی است که در انتخاب راهکارهای مناسب برای کاهش این پدیده باید مورد توجه قرار گیرد.

اولین گام در راه کمک‌رسانی به این کودکان چیست؟

شناخت وضعیت، مشکلات و آسیب‌های این کودکان، گردآوری آمار، اطلاعات و منابع گوناگون در مورد آنان، آشنایی با علل و عوامل ایجادکننده این آسیب‌ها و افزایش آنها، اولین گام در راه کمک‌رسانی به این کودکان و تلاش برای ایجاد تغییرات لازم و زندگی آنان به منظور بهره‌مندی از حقوق‌شان است. کمبود اطلاعات و پراکندگی آنها در ارتباط با کودکان در معرض آسیب به طور عام و کودکان کار و خیابان به طور خاص، ازجمله موانعی است که در راه برنامه‌ریزی و ساماندهی فعالیت‌های لازم برای رهایی کودکان از شرایط آسیب وجود دارد.شکل‌گیری بانک اطلاعات کودکان کار و خیابان می‌تواند در این زمینه مشکل‌گشا باشد.

بیشتر این کودکان به دلیل تامین اقتصادی خانواده وارد بازار کار می‌شوند و خانواده و خود کودکان خواهان انجام کار سالم هستند ولی اگر سازمان‌های مختلف بخواهند با شیوه جمع‌آوری و حذف بدون رفع نیاز خانواده، کودکان کار را از ظاهر جامعه حذف کنند این مسئله محیط کار را برای کودکان ناامن کرده ‌ آنها به سمت کارهای پنهانی و خلاف و کارهایی که آینده‌شان را به تباهی می‌برد کشانده می‌شوند.

چه اقداماتی در ارتباط با کودکان خیابانی در کشور ما شده است؟

الف) اقدامات انجام‌شده توسط سازمان‌های دولتی: این اقدامات از سال77 توسط سازمان بهزیستی با همکاری شهرداری و وزارت کشور و سازمان مدیریت به شرح زیر انجام شده است:
- تشکیل ستاد ساماندهی کودکان خیابانی.
- تاسیس مراکزی برای نگهداری از کودکان خیابانی همراه با آموزش‌هایی برای آنان.
- ایجاد ارتباط با سازمان‌های غیردولتی و بین‌المللی.
- اقدامات انجام‌شده توسط سازمان‌های غیردولتی: ایجاد مراکز باز برای آموزش کودکان خیابانی و ارتباط با خانواده‌های آنان در تهران.

چه راهکارهایی برای کاهش پدیده کودکان خیابانی وجود دارد؟

- فقرزدایی، تامین رفاه و عدالت اجتماعی، کاهش تبعیض طبقاتی با توجه به عامل فقر در ایجاد پدیده کودکان خیابانی.
- تدوین قوانین حمایتی و بازنگری در برخی از آنها در ارتباط با کودکان کار و خیابان.
- نظارت بر اجرای دقیق قوانین موجود در مورد کودکان از جمله قانون کار، پیمان‌نامه حقوق کودک، و  قانون حمایت از کودکان و نوجوانان.
- ارتباط با خانواده‌های این کودکان و انجام حمایت‌های مالی، قانونی، آموزشی، درمانی، مشاوره‌ای و مددکاری از طریق ارائه خدمات لازم و داوطلبانه به کودکان.
- ایجاد مراکز باز برای حضور داوطلبانه کودکان کار و خیابان.
- استفاده از مددکاران اجتماعی در همه مراحل ساماندهی برای جذب داوطلبانه به مرکزهای حمایتی.
- ایجاد سرپناه در محل کار و زندگی کودکان کار و خیابان برای مراجعه داوطلبانه کودکانی که با خانواده خود زندگی نمی‌کنند و نیاز به خدمات گوناگون دارند.
- ایجاد فرصت‌های شغلی، فعالیت‌های فرهنگی اثرگذار و مطلوب به جای برخورد فیزیکی.
- همکاری سازمان‌ها و ادارات مربوطه در این زمینه.
- ترجیح‌دادن پیشگیری بر درمان به منظور حذف زمینه‌های مساعد برای ابتلای افراد به آسیب‌های اجتماعی.

کد خبر 83417

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز