مجموع نظرات: ۰
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۹
۱ نفر

آتش گلخن‌شان سال‌هاست سرد و خاموش شده، از سردخانه، گرمخانه و خزینه هم دیگر خبری نیست. نور مهتابی‌ها هم آنقدری هست که حاجتی نباشد گلجام‌های شیشه‌ای را به زور موم و ساروج بر سقف حمام‌ها بچسبانند تا نور خورشید را به خزینه حمام بتابانند.

حمام

همشهری آنلاین- رابعه تیموری:اغلبشان متروکه و رها شده‌اند یا جای خود را به محلی پولساز و پررونق مانند سفره‌خانه و رستوران داده‌اند. تک و توک حمام‌هایی هم که در گوشه کنار شهر برای بودن خود غریبانه تقلا می‌کنند، از خیر برو بیای گذشته خود در گذشته‌اند و فقط چند دستگاه نمره دارند که نه جای برپا کردن بساط حنابندان و نوای ‌ساز و دهل است و نه محل مناسبی برای اختلاط و احوالپرسی. به قول سیدمهدی سجادی‌نیری، رئیس هیات‌مدیره گرمابه‌داران، از ١٣٠٠گرمابه‌ای که در دهه‌های٦٠ و ٧٠ فعال بودند، حالا حدود ١٠٠گرمابه باقی مانده که حمام‌های قنبر و روشن ازجمله آنها هستند:

بیشتر بخوانید:حمام ۹۰ ساله محله بیسیم | حمام‌دار بزرگ پایتخت را بشناسید

آشنایی با حمام‌های قدیمی
گرمابه روشن با سرسختی در اواسط کوچه تنگ و باریک پشت امامزاده صالح (ع) جا خوش کرده است. مالک این گرمابه ٧٠، ٦٠ساله که هنوز از میراث پدری اش دل نکنده، چند سال پیش سر و روی آن را صفایی داده و پاکیزگی دستگاه‌های نمره و نونواری کف و دیوارهای سرامیک‌پوش راهروهای حمام کافی است که تن به آب زدن را برای مشتریانش خوشایند و دلچسب کند. این پاکیزگی گرمابه همسایه بازار تجریش، حاصل زحمت آقا نصراله است. نصراله صحرایی ٧٤ساله که ٤دهه از عمرش را به مشت و مال دادن و کیسه‌کشی مشتریان حمام عمومی چیذر گذرانده، بعد از تعطیل شدن این گرمابه به محله تجریش آمده و به رفت و روب و پاکیزه کردن گرمابه روشن مشغول شده است. قدیم که اعیان هم برای نظافت به حمام‌های عمومی می‌آمدند، انعام کیسه‌کشی و دلاکی آقا نصراله بیشتر از حقوقی بود که سر ماه از صاحب حمام می‌گرفت، ولی حالا انعام‌هایی که از شست‌وشوی پیرمردان نزار و نحیف روی حقوق ۵/٧ میلیون تومانی ماهانه‌اش می‌آید، آنقدری نیستند که دلش را به آنها خوش کند. پرداخت ٦٠هزار تومان هزینه حمام برای بعضی از مشتریان گرمابه سنگین است، ولی افرادی مانند یوسف حاضرند این هزینه را بپردازند تا چراغ حمام محل روشن بماند. یوسف از کارگران قدیمی بازار تجریش است و امکانات خانه استیجاری که محل زندگی او و چند همکار هم‌ولایتی‌اش است، به یک اتاق، یک سرویس بهداشتی نمور و آشپزخانه‌ای نقلی خلاصه می‌شود. یوسف می‌گوید: «اگر در این حمام بسته شود، ما مجبوریم چند برابر کرایه ماشین بدهیم تا خودمان را به حمام محله‌های دیگر برسانیم.»

حمام جای حنابندان نیست | آتشی که خاکستر شد



دردسرهای گرمابه‌داری

مشکلات گرمابه‌داری برای پیرمردی که مالک یکی از گرمابه‌های جنوب شهر است، دل و دماغ گپ‌وگفت باقی نگذاشته، اما همسایه‌های او می‌دانند دل پیرمرد از کجا پر است. یکی از آنها که صاحب خواربارفروشی نقلی است، می‌گوید: «بسیاری از مشتریان این گرمابه کارتن‌خوابانی هستند که بیشتر از آنکه قصد استحمام داشته باشند، دنبال گوشه دنجی برای نشئه شدن می‌گردند. آنها حتی پول استحمام‌شان را نمی‌دهند و هر روز صدای دعوا و مرافعه پیرمرد با این مشتریان بلند است.» بارها پیش‌آمده که در گرمای دلچسب حمام، حساب‌وکتاب از دست مشتریان بی‌خانمان پیرمرد در می‌رود و زیاده‌روی آنها در مصرف مواد ‌مخدر و دردسرهای اوردوزشان دامن پیرمرد حمامی را می‌گیرد. قصاب محله که از سال‌ها پیش در همسایگی گرمابه به‌کار و کسبش مشغول است، گاهی برای استخوان سبک کردن به گرمابه می‌رود. او می‌گوید: «ما قدیمی‌ها به کیسه‌کشی و چلانده شدن در بخار حمام عادت داریم. با آنکه در خانه حمام داریم، من گاهی به این گرمابه می‌آیم تا کارگری که به پیرمرد کمک می‌کند، لیف و کیسه‌ای حسابی به تنم بزند.»

حمام جای حنابندان نیست | آتشی که خاکستر شد



مشتریانی خاص

از روزهایی که گرمابه قنبر با پله‌های باریک و فراوان به حمام اصلی محله امامزاده یحیی وصل می‌شد، سال‌ها گذشته و دیگر از حمام اصلی محل خبری نیست، ولی این بنای ١۵٠ساله از دامن همسایه نامدارش دست نکشیده و سفت و محکم به ته یکی از بن‌بست‌های حوالی امامزاده چسبیده است. زمانی که حمام دارای دو بخش عمومی و نمره بود رونق داشت. تون‌تابان، کیسه‌کشان و مشتمالچی‌هایش در کار خود اسم و رسمی به هم زده بودند، ولی حالا با هزینه‌های بالای آب و برق و گاز امکان استخدام کارگر وجود ندارد. اغلب مشتریانی که برای استفاده از ١۵دستگاه نمره در حمام را می‌زنند، کارگران ساختمانی، کارگران میدان‌های میوه‌وتره‌بار یا مسافران
در راه مانده‌ای هستند که برای کم‌کردن هزینه ٤۵هزار تومانی یک استحمام درست‌وحسابی از خیر لیف و کیسه کشیدن می‌گذرند و به دوش گرفتنی بسنده می‌کنند تا بیشتر از ٢٠هزار تومان برای‌شان آب نخورد. رضا جابرزاده که با شریکش گرمابه را اداره می‌کند می‌گوید: «دلمان نمی‌آید در اینجا را ببندیم، وگرنه در زمین١١٠متری آن هر چیزی بسازیم، نفعش چندین برابر است.»

حمام جای حنابندان نیست | آتشی که خاکستر شد



رقبای ترکی

او که هر روز خروس‌خوان سحر به سر کارش می‌آید و روزش را در خلوت کسل‌کننده گرمابه به شب می‌رساند، از عزت و احترام گرمابه و گرمابه‌داران در کشورهای همسایه بسیار شنیده و می‌گوید: «بسیاری از ایرانیان که برای گشت وگذار به ترکیه سفر می‌کنند، برای ساعتی مشت و مال و دلاکی در حمام‌های ترکی پول‌های کلانی می‌پردازند، ولی دست گرمابه‌داران ایرانی خالی است و از سر ناچاری یکی‌یکی در گرمابه‌ها را می‌بندند. درحالی‌که اگر وام مناسبی برای آنها درنظر گرفته شود، می‌توانند با رواج دوباره رسم و رسومات قدیمی گرمابه‌ها این مکان‌های سوت و کور را به فضاهای تفریحی پررونقی تبدیل کنند.»
مالک گرمابه باب همایون ازجمله گرمابه‌داران انگشت‌شماری است که چشم انتظار چاره‌سازی‌ دولت و تخصیص وام و تسهیلات نمانده و با تغییر معماری میراث خانوادگی ١٠٠ساله‌اش، برو بی‌ای گذشته آن را حفظ کرده است. در معماری امروزی این بنا سربینه و خزینه حمام‌های قدیمی با بزک‌ودوزک‌هایی پررنگ و لعاب آراسته شده‌اند و کاشی‌کاری‌های قدیمی، حوض‌های فیروزه‌ای و تابلوهای خوش نقش ونگاری که مهدی عمانی در تزیین این بنای ٣٠٠متری به‌کار برده، حس و حالی نوستالژیک به‌وجود آورده که بسیاری از جوانان تهرانی و گردشگران خارجی را به شوق آب تنی در خزینه این حمام عمومی به محله باب همایون می‌کشاند!

کد خبر 829420
منبع: روزنامه همشهری

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار گزارش

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha