هیئتی‌ها و سینه‌زن‌های مکتب الحسین(ع)، سوز صدای کربلایی «نریمان پناهی» را به خوبی می‌شناسند و طنین «یا حسین‌»های معروف او در گوش و ذهن همه عزاداران سیدالشهدا ماندگار است. نریمان پناهی برای اهالی خیابان قزوین و محله امامزاده معصوم (س) تهران چهره‌ای آشناست.

نریمان پناهی

همشهری آنلاین _ رضا نیکنام: معلمش شهید «حمید رفیعیان» بوده، در مداحی به حاج «منصور ارضی» و حاج «ماشاءالله عابدی» و در شعرخوانی هم به «نیّر تبریزی» و «عبدالجواد جودی خراسانی» تاسی کرده، افرادی که از آنها به‌عنوان پهلوانان تشیع نام برده است.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

قبل از مداحی؛ یک رزمنده و سرباز میهن است

فراموش نکنیم نریمان پناهی، قبل از اینکه مداح باشد، یک‌ رزمنده و سرباز میهن است. جانبازی که در دوران دفاع مقدس، عضو لشکر ٢٧ محمد رسول الله (ص) و گردان‌های مقداد و میثم بوده و هر وقت با نوای «حسین جان؛ ‌ای آبروی دو عالم» دم می‌گرفت، شور و شعفی در سنگرها به راه می‌انداخت که رزمنده‌ها با همنوایی و با ذکر یاحسین بر سر و سینه خود می‌زدند. برای همین است که در میان نوحه‌هایش از رفقا و دوستان هم‌رزمش مثل شهیدان «حمید رفیعیان»، «غلام رزاقی»، «علی پناهی»، «داوود حیدری» و «حسین اسکندرلو» و... یاد می‌کند.

فرمانده گفت برای رزمنده‌های خط مداحی کن

قبل از عملیات والفجر٢ به شهید «داوود حیدری» رسانده بودند که من مداح هستم. هر روز بعد از ظهرها من را صدا می‌زد و می‌گفت: «برادری که مداحی می‌کنه بیاد بالا.» وقتی فرمانده گردان صدایم می‌زد، هم خجالت می‌کشیدم و هم شعف داشتم. رفت تا شب عملیات که من را کشید کنار و گفت: «برو کلاه و اسلحه‌ات را بردار و بیا. تو، توی عملیات با ما هستی. برایت بلندگو هم می‌آورم! هر وقت گفتم، از جایت پاشو و برای رزمنده‌ها نوحه‌ بخوان!» وقتی رفتم سنگر تا وسایل‌ و تجهیزاتم را بردارم، شهید «غلام رزاقی» را دیدم و از فرط خوشحالی و با گریه فریاد زدم من هم می‌آیم برادر!»

راز و رمز نوحه‌های ماندگار از دیروز تا امروز

پناهی اعتقاد دارد که در مجالس عزاداری سیدالشهدا (ع) باید به دقت به‌ دستورات ائمه اطهار (ع) توجه داشت. آنها راه را برای ما روشن کرده‌اند که چگونه عزاداری کنیم و چطور روضه بخوانیم؟ عزاداری باید با صوت، لحن و بیان حزن‌آلود محزون باشد. روضه‌خوانی‌ باید طوری باشد که مردم را بگریاند. این همان راز و رمز مداحی و نوحه‌خوانی‌های ماندگار است. نکته دیگر استفاده از اشعار و سروده‌های خوب، مضمون‌دار، سنگین، متین، واضح و عاشورایی برپایه مقتل‌خوانی است که به تعبیری ائمه و معصومین (ع) یادمان دادند و باید آن را زنده نگه‌داریم. همان‌گونه که حضرت امام خمینی (ره) فرموده‌اند: «ما هر چه داریم از محرم و صفر است.» و بایستی بدانیم و یاد بگیریم که در ایام شهادت اباعبدالله (ع) چگونه نوحه‌خوانی و مقتل‌خوانی کنیم.»

درآمیختن آهنگ با مداحی، نور معنویتش را کمتر می‌کند

موسس و بانی هیئت مکتب‌الحسین(ع)، هربار بچه‌های هیئت را می‌بیند به آنها توصیه می‌کند: «نصیحت‌ من به نوجوانان و جوانان این است که اگر صدای خوبی دارید، سمت خوانندگی نروید، بروید روضه‌خوان شوید. خوانندگی موضوع دیگری و مداحی معنای دیگری دارد. روضه‌خوانی خالص و ناب است و هیچ‌چیز ناخالصی درونش نیست. متاسفانه یک‌سری از جوان‌ها در داخل مداحی آهنگ می‌گذارند که بدون تردید این نوع مداحی نور و معنویتش را کمرنگ می‌کند.»

وقتی رهبر انقلاب دست نوازش بر سرم کشید

«یک شب در منزل با خودم گفتم یا فاطمه زهرا (س)، من دوست دارم یک عکسی با فرزند شما داشته باشم. بعد گریه‌ام گرفت، حسابی دلم شکسته بود.» پناهی در ادامه خاطره‌ای نقل می‌کند و می‌گوید: «در اوایل شروع هیئت‌های بیت رهبری، یک روز همراه با حاج «اصغر زنجانی» خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم و من نوحه خواندم. یک‌ دفعه در زمان میلاد امیرالمومنین (ع) این سعادت نصیب من شد که در جمع شاعران، در محضر ایشان حاضر باشم. همه دور رهبر انقلاب را گرفته بودند و خیلی شلوغ بود. با خودم گفتم شاید قسمت من نباشد. به یک باره شاعران برای من کوچه باز کردند، رفتم و رسیدم پیش ایشان. حضرت آقا حال مرا پرسیدند، گفتم در حق من دعا کنید و رهبر انقلاب بر سر من دست کشیدند. این لحظه برای من شیرین بود.»

همراه و یاور همیشگی‌ مکتب‌الحسین (ع)

هربار به هیئت مکتب‌الحسین (ع) رفتیم، سادات خانم، همسر کربلایی نریمان‌پناهی همواره یاور و همراهش بوده و البته در امور هیئت‌ فعالیت و مشارکت دارد. پناهی دراین‌باره می‌گوید: «مهم‌ترین علت موفقیت‌ من؛حضور سادات خانم، همسرم، در برنامه‌های مکتب‌الحسین (ع) است. او همیشه در سختی‌ها و مشکلات حامی و یاور من بوده‌ و حقیقتا تصور می‌کنم از طرف اهل‌بیت(ع) برای یاری من انتخاب شده‌اند.»

ماجرای ترک سیگار به خاطر بچه‌محل‌ها

پناهی خاطره‌ای از تلنگر همسرش نقل می‌کند و می‌گوید: «من از زمان جنگ سیگار می‌کشیدم. روزی سادات خانم به من گفت کجایی که خبر نداری جوانان محل می‌گویند ما بعد از هیئت به عشق آقا نریمان سیگار می‌کشیم! 

من به یک باره حال عجیبی پیدا کردم. به خودم گفتم من باید برای این جوانان الگو باشم، اما خودم دچار ناهنجاری هستم. از آن‌ روز دیگر سیگار را کنار گذاشتم و کسی هم حق ندارد جلوی من سیگار و قلیان بکشد. سادات خانم همواره مرا یاری کرده و چندین سال است که در تمام امور خیریه و کارهای هیئت مشارکت می‌کند.»

در پایان یادآوری می‌کنیم که خانواده نریمان پناهی و اعضای هیئت مکتب‌الحسین(ع) سال‌هاست که در امور خیریه و کمک به محرومان و مستضعفان پیش‌قدم هستند اما این قبیل کارها را معامله با خدا می‌دانند و نیازی به بازگویی آن نمی‌بینند.

کد خبر 773569

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha