بارها شنیده‌ایم که فرزند ما آن‌ چیزی که ما می‌خواهیم یا می‌گوییم نمی‌شود، آن‌ چیزی می‌شود که ما هستیم. رفتار والدین، به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر شخصیت و رفتار فرزندان تأثیر می‌گذارد؛ طوری که حتی آینده فرزندان در گرو طرز فکر و در مرحله‌ بعد طرز رفتار پدر و مادر است.

اضطراب

به گزارش همشهری آنلاین،اینکه هر کدام از والدین در موقعیت‌های مختلف چه رفتاری دارند، با همدیگر چطور رفتار می‌کنند و در نهایت برخوردشان با فرزند چگونه است، همه روی شکل‌گیری طرز فکر و رفتار فرزند اثر دارند. پس به عنوان والدینی که دوست داریم فرزندمان آینده بهتری را رقم بزند، ضروری است که در صورت نیاز در مورد نحوه تفکر و رفتارمان بازنگری داشته باشیم. اگر رفتارمان آسیب‌زا باشد، بهترین راه، بالا بردن مداوم آگاهی است؛ هم از راه مشورت با مشاوران کاربلد، هم با گذراندن دوره‌های آموزشی مختلف که به ما دید روشن‌تری نسبت به فرزندمان، خودمان و جامعه‌ می‌دهد. در این مطلب سراغ یکی از این رفتارهای آسیب‌زای والدین رفته‌ایم که خواه ناخواه مستقیم روی کودک اثرگذار است؛ اضطراب. 

 عامل مستقیم اضطراب فرزندان

اولین بستری که فرزند در آن رشد می‌کند، خانواده است. سیاست اصلی خانواده را هم پدر و مادر تعیین می‌کنند. البته این طور نیست که یک روز پدر و مادر بنشینند و قوانینی را تصویب کنند و آگاهانه طبق آن خانواده را مدیریت کنند، بلکه کاملا ناآگاهانه و براساس روشی که آن را استاندارد زندگی می‌دانند، این قوانین را توی ذهن فرزندان حک می‌کنند.

برای مثال اگر پدر خوب بودن، توی ذهن یک مرد این باشد که در مواقع لازم باید سر فرزند فریاد بکشد، در مواقعی که به نظرش لازم می‌آید، سر فرزندش داد می‌زند و فرزند هم این رفتار را به عنوان یک معیار قبول می‌کند و خودش هم در آینده همین رفتار را تکرار خواهد کرد. پس اگر پدر و مادر مضطرب باشند، قانون خانه خواه ناخواه بر مبنای اضطراب شکل می‌گیرد. ریشه اضطراب در ناامن دیدن دنیای اطراف است. اینکه ما تصور می‌کنیم هر رفتاری به احتمال زیاد یک اتفاق خطرناک و بد را رقم خواهد زد، به ما اضطراب می‌دهد. اولین واکنش به اضطراب، تلاش برای کنترل کردن محیط است؛ تلاشی که جلوی رشد روانی فرزند را می‌گیرد.

تشدیدکننده اضطراب

اضطراب یک چرخه‌ معیوب است و تا زمانی که جلوی آن را نگیریم، ادامه دارد و بر شدت آن افزوده می‌شود. چطوری؟ فرض کنید ما به عنوان والدین، دوست نداریم فرزندمان ناکامی را تجربه کند و از تصور این اتفاق مضطرب می‌شویم. مدام می‌خواهیم زیر پروبال فرزندمان را بگیریم و به او در کارهایش کمک کنیم.

این رفتار ما، فرزند ما را یک موجود وابسته بار می‌آورد که اگر بخواهد کاری را به تنهایی به انجام برساند، اضطراب فراوانی را تجربه خواهد کرد و این یعنی ورود به یک زندگی سراسر نگرانی و ابهام که فرد حتی نسبت به توانایی‌های پیش‌پاافتاده و روزمره خودش هم مطمئن نیست. از طرف دیگر پدر مادری که این طور فکر می‌کنند، اضطرابشان زمانی کمی تسکین پیدا می‌کند که فرزند را تحت کنترل خود می‌ببینند و تصور می‌کنند با این کار عوامل خطرساز را دور نگه می‌دارند. اما در دنیای واقعی کنترل صددرصد هیچ‌ پدیده‌ای دست انسان نیست و بالاخره یک روز اتفاقی که نباید بیفتد، می‌افتد. بعد از آن، اضطراب تکرار آن اتفاق جایگزین اضطراب قبلی می‌شود و این یعنی پدر و مادری با این طرز تفکر هیچ‌گاه قرار نیست روی آرامش را ببینند.

تسکین‌دهنده اضطراب

برای خروج از این چرخه، لازم است اول به اضطراب خودمان غلبه کنیم و برای این کار، اولین قدم مراجعه به یک روان‌شناس معتبر و کاربلد است. چرا؟ چون ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری هر کدام از ما اختصاصی خودمان است؛ درست مثل اثر انگشت. پس نمی‌شود با یک نسخه کلی ویژگی‌های رفتاری اشتباهمان را درست کنیم. می‌توانیم تغییر کنیم، ولی شاید لزوماً آن تغییر یک تغییر درست نباشد و آسیب‌های جانبی دیگری به روح و روان خودمان و اطرافیانمان وارد کند. البته برای مواقع ضروری می شود راهکارهای کلی برای بیرون رفتن از حالت اضطراب داد که در ستون‌های صفحه در این باره پیشنهادهایی مطرح کرده‌ایم، ولی استفاده از کمک مستقیم یک روان‌شناس خبره خیلی کارمان را راحت‌تر خواهد کرد.

اگر دچار اضطراب شدید هستیم و روال زندگی روزمره ما مختل شده، لازم است ابتدا با درمان‌های رفتاری و حتی در صورت ضرورت و با تأیید پزشک درمان‌های دارویی، علائم اضطراب را کاهش دهیم. در مرحله بعد بهتر است ریشه‌های اضطرابمان را پیدا کنیم و با کمک مشاور، آن‌ها را یکی یکی کمرنگ کنیم تا به مرور زمان از وجودمان خارج شود. وقتی اضطراب خودمان کمرنگ شد، به چشم خودمان خواهیم دید که رفتارهای اضطرابی فرزندمان هم کم شده است.

علایم اضطراب در فرزندان

بسته به اینکه فرزندمان توی چه سنی باشد، واکنش‌های اضطرابی او متفاوت است. این واکنش‌ها ممکن است جسمانی باشند، مانند یبوست‌های طولانی‌مدت یا ممکن است رفتاری باشند، مانند ترس شدید و اغراق‌شده از بعضی پدیده‌ها. ترس شدید از تاریکی، ترس شدید از حیوانات و حشرات، ترس بیش از حد از افراد غریبه، نمونه‌هایی از رفتار اضطرابی کودکان است. در سن بالاتر ممکن است فرزندمان با ترس از مدرسه و امتحان اضطراب خودش را نشان دهد. به هر شکلی که علایم اضطراب را در فرزندمان می‌بینیم، لازم است اول به رفتار خودمان نگاه کنیم و بعد به محیطی که فرزندمان با آن در ارتباط است مثل مهد کودک، مدرسه یا هر محیط دیگری که فرزندمان در آن حضور دارد. البته قرار نیست ما کنترل کامل محیط را به ‌دست بگیریم، بلکه با ترکیبی از کنترل اضطراب خودمان و کنترل نسبی محیط مهد یا مدرسه، می‌توانیم در کمرنگ کردن علائم اضطراب فرزندمان نقش مهمی ایفا کنیم.

کد خبر 760073
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha