‌  از کودکی هر صدایی را تقلید می‌کرد تا جایی که اگر روزی می‌خواست غیبت کند و بر اثر شیطنت به مدرسه نرود، صدای پدرش را از پشت تلفن برای معلمش تقلید می‌کرد و می‌گفت که احمد امروز به دلیل بیماری به مدرسه نمی‌آید. حالا از آن روزها سال‌ها می‌گذرد و او یکی از کسانی شده که در محافل مختلف تقلید صدا می‌کند.

با هم بخندیم، به هم نخندیم

همشهری آنلاین - منیر گرجی: او هم اکنون علاوه بر تقلید صدا به صداسازی هم مشغول است و گاهی هم شعر می‌گوید و با قدرت تخیل خوبی که دارد نویسندگی هم می‌کند. «احمد گوهریان» یکی از هنرمندان ساکن محله نارمک است که ۱۷ سالی می‌شود زندگی در این محله را به خاطر آب و هوای خوب آن انتخاب کرده است. کسی که در بیشتر اعیاد صدا و تصویرش را از جعبه جادویی زیاد می‌شنویم و می‌بینیم. گفت‌وگوی ما را با او بخوانید.  

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

گویا شما از کودکی استعداد تقلید صدا داشته‌اید، چگونه به این استعداد پی بردید؟  

زمانی‌که به مدرسه می‌رفتم به تئاتر علاقه داشتم و در گروه تئاتر مدرسه بودم. آن زمان بود که حس کردم می‌توانم تقلید صدا داشته باشم. صدای معلم، ناظم و پدرم را به خوبی تقلید می‌کردم، آن زمان بیشتر برای خندیدن و شوخی کردن با دوستانم بود تا وقتی که بزرگ‌تر شدم و دیدم که می‌توانم صدای برخی از خواننده‌ها را مانند خودشان در بیاورم، به آن بیشتر و جدی‌تر پرداختم. کم‌کم در مناسبت‌های مختلف در خانه و مدرسه و بین دوستانم این کار را انجام دادم و تیپ‌ها و صداهای مختلف هم به آن اضافه کردم و پس از آن بود که با تشویق‌هایی که شدم آن را به‌عنوان یک شغل انتخاب کردم.

پس این هنر را از کسی آموزش نگرفتید و خودتان این استعداد را داشتید؟  

شاید این هنر یکی از هنرهایی باشد که قبل از اینکه خود فرد متوجه استعدادش شود، نمی‌توان آن را آموزش دید. برخی از هنرها باید غریزی در وجود انسان باشد و پس از آن این غریزه توسط استعداد شکوفا شود. حنجره برای این هنر باید قابلیت داشته باشد، اگر دقت کنید می‌بینید که هنر خواندن و خوانندگی چقدر افزایش پیدا کرده، اما تقلید صدا به تعداد اندک یافت می‌شود البته ناگفته نماند من در برخی از شهرستان‌ها که برای اجرا رفته‌ام استعدادهای قوی و بی‌نهایتی را دیده‌ام که باید آنها را کشف و جذب کرد.  

برای تقلید یک صدا چقدر زمان می‌گذارید؟

تقلید صدا تنها کاری است که باید شنوایی خوبی داشته باشیم و پس از آن تمرکز اولویت دارد، شاید برای تقلید یک صدا لازم باشد که ۵۰ بار صدا را بشنویم و تمرین کنیم و من در اینجا باید از همسرم تشکر کنم که شرایط خانه را به گونه‌ای برای من امن و آرام مهیا کرده تا من با آرامش و بی‌دغدغه به کارهایم و تمریناتم را انجام دهم.  

تاحالا شده برای رسیدن به هدفی صدای کسی را تقلید کنید؟  

بله. یادم هست دوران مدرسه صدای پدرم را به خوبی تقلید می‌کردم. روزی به جای پدرم تلفنی به معلمم گفتم که به مدرسه نمی‌روم یا یک بار هم تلفنی با مادر و عمه‌ام به جای پدرم حرف زده‌ام. یادش بخیر همه اینها برای شوخی و خنده بوده و البته قصد سو استفاده نداشته‌ام.

آیا تاکنون برایتان پیش آمده که صدای هنرمندی را تقلید کنید و واکنشی از سوی او ببینید؟

من در برنامه‌هایی که داشته‌ام فقط سعی کرده‌ام مردم و بینندگان را بخندانم و خدای ناکرده‌کاری نکنم که به دیگران بخندیم. عقیده من هم این است که با هم بخندیم نه به هم بخندیم. روزی برای هنرمندان صدا و سیما و برنامه‌ای اجرا می‌کردم و قرار بود کسانی که من کارها و صدایشان را تقلید می‌کردم هم حضور داشته باشند، وقتی بالای صحنه بودم به‌صورت تک تک کسانی‌که صدایشان را در می‌آوردم، دقت می‌کردم و خدا را شکر همگی جز خنده و تشویق واکنش دیگری نشان ندادند.

دوست دارید صدای چه کسی را تقلید کنید؟

خب من به واسطه شغلم دوست دارم هر صدای آشنایی را که مردم می‌شناسند برای آنها تقلید کنم.  

تا به حال به این فکر کرده‌اید که خدای نکرده اگر روزی حنجره‌تان آسیب ببیند، چه می‌کنید؟

سؤال تکان‌دهنده‌ای پرسیدید چون تا به حال به این مسئله فکر نکرده بودم. اما حالا که فکر می‌کنم می‌بینم که من می‌توانم شعر بنویسم و با قدرت تخیل خوبی که دارم و داستان‌های زیادی هم نوشته‌ام، می‌توانم این کار را ادامه دهم. اما همواره خدا را در کنار خودم دارم و از این بابت نگران نیستم.

فرزندانتان چقدر ادامه‌دهنده راه پدر هستند؟

۲ فرزند دختر و پسر دارم، پسرم که علاقه به موسیقی دارد و کلاس‌های موسیقی را می‌گذراند، اما دخترم صدای خوبی دارد و به بازیگری علاقه دارد و به او گفته‌ام که از راه تحصیل می‌تواند به علاقه‌اش برسد.

چه برنامه‌ای تا به حال اجرا کرده‌اید که حال خوبی به شما دست داده است؟

من در همه اجراهایم پا به پای مردم می‌خندم، اما در برنامه‌ای که برای یکی از مراکز نگهداری معلولان جسمی و ذهنی داشتم به سختی خودم را برای اینکه اشک‌هایم سرازیر نشود، کنترل و سعی کردم که در چهار چوب کاری، برنامه مفیدی داشته باشم و آن برنامه وقتی به اتمام رسید حس کردم چقدر انرژی از آن محیط گرفته‌ام.

سال‌هاست که ساکن محله نارمک هستید، کمی هم از محله برایمان بگویید.

بله. مدت ۱۷ سال ساکن این محله هستم و این محله را هم بسیار دوست دارم، وجود چند ایستگاه مترو و اتوبوس‌هایی که می‌توان به راحتی سفرهای درون‌شهری داشته باشیم، سینما و مراکز فرهنگی خوبی در این محل وجود دارد و از لحاظ آب و هوایی که دیگر برای من خیلی دوست داشتنی است. این میان وجود صد میدان که حکم صد بوستان را هم دارد و از درختان و فضای سبز پوشیده شده و سبب لطافت هوا می‌شود، از مزایای دیگر این محله است. همچنین مردمان سنتی و اصیل در همسایگی ما هستند و در میان افراد محل احساس غریبی نمی‌کنم.

اگر روزی یکی از مجمو عه‌ها و فرهنگسراهای محله از شما بخواهند که برای آموزش هنرتان با آنها همکاری کنید، قبول می‌کنید؟

صددرصد قبول می‌کنم، اما قبلاً هم گفتم استعداد ذاتی و غریزی باید در وجود فرد باشد تا من هم بتوانم آن را با تجربیاتی که دارم و در اختیارشان می‌گذارم تقویت کنم.  

-------------------------------------------------

منتشر شده در همشهری محله منطقه ۸ به تاریخ ۱۳۹۳/۳/۵

کد خبر 755187

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha