مجموع نظرات: ۰
چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۱
۰ نفر

همه ما خوب می‌دانیم که هنوز مشاوره آن‌طور که باید در جامعه ما جا افتاده نیست؛ یعنی هنوز افرادی با سطح تحصیلاتی و فرهنگی قابل قبول هستند که به مشاوره اعتقاد ندارند یا اگر دارند، آن‌قدر عمیق و جدی نیست که وارد مرحله عملیاتی شود و پای آنها را به مراکز مشاوره باز کند.

خانواده

به گزارش همشهری آنلاین، دکتر محمود گلزاری، روانشناس، در مورد لزوم و تأثیر مشاوره در زندگی خانوادگی و مشخصات یک مشاور خوب با شما صحبت‌هایی دارند که در زیر می‌خوانید.

یک انتخاب خوب

هر جا که پای انتخاب به میان می‌آید، ما نیاز به مشورت داریم. یک انتخاب خوب چهار ویژگی دارد و ما باید حداقل به سه مورد از آنها علم داشته باشیم. اینکه ما را به اهدافمان برساند، بادوام و پایدار بوده و عوارض جانبی نداشته باشد. در این سه مورد بحث عقل و علم در میان است. چهارمین فاکتور انتخاب هم این است که خوشایند ما باشد و احساس مثبتی به ما بدهد. اما گاه این احساس مثبت بر ما غلبه کرده و اجازه نمی‌دهد ابعاد عقلانی انتخابمان را در نظر بگیریم.

انتخاب  همسفر همیشگی

این دورنمایی کلی از همه انتخاب‌های انسان است. روشن است که ما در بسیاری از انتخاب‌ها علم کافی نداریم و محتاج مشورت دیگران هستیم؛ حتی مسائل ساده‌ای مثل خرید یک تلفن همراه. اما وقتی پای ارتباط با آدم‌ها در میان است، به خصوص در بحث ازدواج و انتخاب همسر که عمیق‌ترین و طولانی‌ترین رابطه ماست، حساسیت موضوع دوچندان می‌شود. در ازدواج اولا به لحاظ کمیت زمانی ما در طولانی‌مدت و در بخش‌های عمده‌ای از زندگی با همسرمان هستیم. ثانیا ارتباط ما ابعاد بسیار متنوع و گوناگونی دارد: ابعاد عاطفی و احساسی، غریزی، مالی، ارتباط با خانواده‌ها و مسائل متعدد دیگر. به‌علاوه رابطه ما با همسرمان نسبت به تمام روابط دیگر عمق بیشتری دارد.

وقتی پدیده‌ای تا این حد عمیق و درازمدت زندگی ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد، طبیعی است که در انتخاب همسر که همسفر همیشگی ما در مسیر زندگی است، حساسیت‌های لازم را داشته باشیم. اینجا انتخاب ما اهمیتی تعیین‌کننده دارد و باید حتما آن ملاک‌های چهارگانه را در نظر بگیریم. برای این منظور، ما باید علم و تسلط بر هوای نفس داشته باشیم. نباید اجازه دهیم که احساسات و هیجانات جلوی انتخاب عاقلانه ما را بگیرد. این نقطه‌ای است که بسیاری از افراد دچار اشتباه می‌شوند.

وقتی در انتخاب گیج می‌شویم

بیشتر افراد در بحث انتخاب همسر علم ندارند زیرا چیزی نیست که آن را از جایی یاد گرفته یا مثلا در مدرسه و دانشگاه آموخته باشند. منظور از علم به انتخاب ۱- ملاک‌های همسر خوب ۲- راه‌های تشخیص این ملاک‌ها ۳- مراحل تشخیص آنهاست. این ملاک‌ها چیستند؟ مثلا اینکه ظاهر همسرمان برای ما خوشایند باشد، از نظر فکری با ما همسو باشد، از سلامت جسم و روان برخوردار باشد، مشکل اخلاقی نداشته باشد، از نظر خانوادگی و فرهنگی با ما هماهنگ باشد و مواردی از این قبیل. اما افراد از کجا باید این ملاک‌ها را بشناسند.

منابع معرفتی موجود، چه کتاب‌هایی که در زمینه ازدواج وجود دارند و چه بحث‌های رسانه‌ای، دچار کلی‌گویی و ناهماهنگی هستند و پیام‌های متفاوت و گاه متناقضی به مردم می‌دهند. به همین دلیل ما دچار نوعی سرگردانی در ملاک‌های ازدواج و به خصوص راه‌های تشخیص آنها هستیم. فرض کنید ملاک کسی در انتخاب همسر این است که نجیب باشد. اما تعریف عملیاتی فرد نجیب چیست.

راه‌های تشخیص ملاک‌ها مبهم است و وقتی مبهم باشد، افراد به ملاک‌هایی توجه می‌کنند که به سهولت قابل تشخیص است؛ مثل ظاهر، پول یا مدرک تحصیلی و متأسفانه وقتی وارد زندگی می‌شوند، می‌فهمند که چیزهای اساسی‌تری را نادیده گرفته‌اند و به همین دلیل آمار طلاق روز به روز بالاتر می‌رود. خانواده در ایران با بحران‌های جدی روبه‌روست.

درصد خانواده‌های گسسته خیلی بالا رفته است (حدود ۳۰ درصددر تهران) و درصد خانواده‌های آشفته ادامه‌دار از آن هم بیشتر است (حدود ۵۰ درصد).  هیچ پدیده‌ای به اندازه ازدواج نیاز به عقلانیت و کنترل احساسات ندارد و شاید تعجب‌آور باشد که در هیچ کجا هم به اندازه ازدواج، انتخاب‌های غیرعقلانی صورت نمی‌گیرد. البته چندان هم عجیب نیست زیرا انتخاب همسر مساله‌ای است که گذشته از احساسات، غرایز ما را هم درگیر می‌کند. ما در انتخاب همسر چهار محدودیت داریم که ما را اسیر خود می‌کنند؛ اول احساسات و هیجاناتمان، دوم غرایز که عمدتا غریزه جنسی است، سوم حرف و حدیث دیگران که بسیاری از انتخاب‌های ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و بالاخره برخی سنت‌ها و عناصر فرهنگی دیرپا که ممکن است اشتباه باشند. پس انتخاب همسر مساله پیچیده‌ای است که بیش از سایر انتخاب‌ها نیاز به مشورت دارد.

حوادث پس از انتخاب

این مساله پس از ازدواج هم ضرورتی به همین اندازه و بلکه بیشتر دارد. پس از ازدواج ما به طور طبیعی، با هم اختلاف پیدا می‌کنیم. دلیلش این است که همسران در چند زمینه با هم متفاوتند و منشأ اختلافات همین تفاوت‌هاست. تفاوت در جنسیت که دنیای زن و مرد را تا حدودی از هم متمایز می‌کند، تفاوت‌های ژنتیکی و توارثی، تفاوت‌های تربیتی، تفاوت‌های فرهنگی و بالاخره تفاوت در انتظاراتی که از زندگی مشترک دارند.

بسیاری روانشناسان این بحث را مطرح می‌کنند که از این اختلافات تعجب نکنید و جا نخورید. وقتی وارد زندگی می‌شوید، چیزی نمی‌گذرد که تفاوت‌ها رو می‌آید و آشکار می‌شود. زن و شوهر علم به روش‌های حل اختلاف ندارند. احساسات و افکارشان مداخله می‌کند و دچار خطاهای شناختی می‌شوند. برای مثال مساله کوچکی را تعمیم می‌دهند یا از مسائل پیش‌پاافتاده نتایج بزرگ می‌گیرند.

به همین دلیل ما پس از ازدواج هم از مشاوره بی‌نیاز نیستیم زیرا علم به روحیات و ویژگی‌های روانشناختی یکدیگر و مدیریت رابطه نداریم. وقتی به این مسائل علم نداشته باشیم، اختلافات خود را به روش‌های منفی جلو می‌برند؛ با سکوت‌ها و قهرهای طولانی، با توهین‌های لفظی یا احیانا برخوردهای فیزیکی و با مقصر دانستن یکدیگر. در موارد حادتر افراد خانه را ترک می‌کنند و پای خانواده‌ها به میان کشیده می‌شود. دقت کنید که پدر و مادرها دلسوز ما هستند اما آنها هم بعضا ناآگاهند و چون احساساتشان مداخله می‌کند، نمی‌توانند قضاوتی بی‌طرفانه داشته باشند. اما مشاور نه احساسات پدرانه و مادرانه نسبت به شما دارد و نه ناآگاه است. پس ضرورت دارد پس از ازدواج هم یک مشاور خوب برای خود داشته باشید.

زندگی خوب و مشاور خوب

اگر بنا باشد زندگی مشترک بر پایه درستی شکل بگیرد، باید سه ویژگی داشته باشد: ۱- انتخاب مناسب همان‌طور که گفتیم سه شرط دارد. ملاک‌های درست، راه‌های تشخیص این ملاک‌ها و مراحل تشخیص آنها ۲- آموزش مداوم. یعنی پس از اینکه پسر و دختری پیمان زناشویی بستند، از همان ابتدا تا زمان‌های دور راجع به مراحل مختلف زندگی آموزش ببینند ۳- سوم برخورداری از مشاوره به هنگام ضرورت. همان‌طور که وقتی احساس ناخوشی می‌کنیم، به پزشک مراجعه می‌کنیم. در زندگی مشترک هم در مواقع لزوم به جای آنکه پای خانواده‌ها را به میان بکشیم، باید به مشاوری آگاه مراجعه کنیم.

یک مشاور خوب باید نسبت به مساله ازدواج و خانواده علم کافی داشته باشد. جدا از علم آکادمیکی که بین همه روانشناسان کم و بیش مشترک است، باید به مختصات فرهنگی جامعه نیز آگاه باشد زیرا ازدواج پدیده‌ای است که مسائل فرهنگی در آن بسیار دخیل هستند.

مشاوره هم علم عامی نیست و باید متناسب با فرهنگ هر جامعه باشد. از اینها گذشته، ما فرهنگ دینی بسیار غنی‌ای داریم که اشراف به آن می‌تواند در بسیاری از مسائل خانواده راهگشای ما باشد. پس مشاور خوب باید سه ویژگی داشته باشد؛ علم روانشناسی، علم به آموزه‌های اسلامی و شناخت زمینه‌های فرهنگی. این نکته بسیار مهمی است. برای مثال فرهنگ ایرانی-اسلامی ما اجازه تجارب جنسی قبل از ازدواج را نمی‌دهد. یکی از ضرورت‌های مشاوره قبل از ازدواج این است که سلامت جنسی همسر آینده ما را ارزیابی کند. این معضل بزرگی است و درصد بالایی از طلاق‌ها به دلیل مشکلات جنسی اتفاق می‌افتند که ما قبل از ازدواج هیچ ذهنیتی در مورد آنها نداریم. همین نکته به تنهایی در ضرورت مشاوره پیش از ازدواج کافی است.

مشکلاتی که باید حل کرد

متأسفانه در دانشگاه‌های ما در رشته‌هایی که انتظار می‌رود مثل روان‌شناسی، مشاوره، مددکاری و... آموزش‌های لازم برای مسائلی که بیان شدیا وجود ندارد یا منابعی که هست ترجمه غرب بوده و زمینه‌های فرهنگی و دینی ما را لحاظ نمی‌کنند. به همین دلیل ما از یک طرف به خاطر مسائل اقتصادی و اجتماعی با بحرانی جدی در خانواده روبه‌روییم و از طرف دیگر با ضعف علمی و کارشناسی در حوزه‌های دانشگاهی و رسانه‌ای. برطرف کردن این موانع نیاز به یک عزم جدی در میان کارشناسان این حوزه و حمایت وزارت علوم و وزارت بهداشت دارد تا با یک کار پژوهشی قوی و درازمدت، ابهامات موجود برطرف شود.

در کنار مشکلات محتوایی، مشکلات ساختاری و بحث گرانی این خدمات هم مطرح است. بیش از پنج سالی می‌شود که مشاوران، دارای سازمانی قانونی و مصوب مجلس به نام سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران شده‌اند. یکی از کارهای این سازمان نظارت بر دادن مدرک و گواهی به کسانی است که قرار است خدمات مشاوره به مردم ارائه کنند.

بحث دیگر هم بحث هزینه‌هاست. تعرفه‌هایی که این سازمان مشخص کرده برای کارشناسی ارشد حدود ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان و برای دکترا جلسه‌ای ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان است. بسیاری از مردم قادر به پرداخت این هزینه‌ها نیستند و باید یک کار اساسی مثل بیمه خدمات مشاوره انجام بگیرد که تا به حال نگرفته است.

متأسفانه ما متوجه ضرورت این خدمات نیستیم. بسیاری از بحران‌های اجتماعی، اخلاقی و خانوادگی شاید با یک مشاوره خوب قابل پیشگیری باشند. مساله مشاوره از آن مسائلی است که نیاز به سرمایه‌گذاری مستقیم دولت دارد و سود آن نه در درازمدت که در کوتاه‌مدت به جامعه و دولت برمی‌گردد. در حال حاضر شهرداری با افتتاح خانه‌های سلامت گام مثبتی در این زمینه برداشته و کیفیت خدماتش به مرور بهتر شده است.

کد خبر 746840
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha