دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۷ - ۰۷:۴۷
۰ نفر

منیره پنج‌تنی: تلاش برای دسته‌بندی کردن و کلیت بخشیدن هرچه بیشتر به مفاهیم، از عناصر اصلی و سازنده نظام فلسفی تعداد بیشماری از فیلسوفان است اما واکنش به مفهوم‌سازی از سوی تعداد دیگری از فیلسوفان منجر به شکل‌گیری جریان‌های تأثیرگذار فلسفی در تاریخ تفکر غربی شده است.

 کی‌یر‌کگور یکی از فیلسوفانی است که به نظام مفهوم‌سازی فلسفه هگل تاخت. به‌زعم وی فلسفه هگل با تمام عظمت و گستردگی‌اش یک اشکال غیرقابل اغماض دارد که «می‌خواهد همه حقیقت را در تور مفهومی و دیالکتیکش صید کند، درحالی که هستی از خلال سوراخ‌های تور از چنگ هگل می‌گریزد.»

مهم‌ترین چیز برای کی‌یرکگور، در رأس همه امور قرار گرفتن هستی است، زیرا از آنجا که هستی مقوله‌ای کاملاً مربوط به فرد آزاد است، هستی داشتن نیز مترادف با فعلیت بخشیدن به خویشتن از طریق انتخاب آزادانه میان گزینه‌هاست. در فلسفه کی‌یرکگوری به‌رغم فلسفه هگلی که اهمیت با کلیت بود، فردیت آغاز راه رویاروشدن انسان با وضعیت اگزیستانسیال است. سورون اوبوکی‌یر‌کگور در ماه می  1813 در کپنهاگ به‌دنیا آمد.

فضای حاکم خانوادگی‌اش به‌شدت مذهبی و در عین حال مالیخولیایی بود زیرا پدرش که چوپان بود روزی در اثر فشار سرما  و گرسنگی کلمات کفرآمیزی بر زبان آورده بود و همواره فکر می‌کرد خداوند او و خانواده‌اش را نفرین کرده است. حضور این فضای افسرده‌کننده در ذهن کی‌یر‌کگور همیشگی بود و پدرش همواره او را در ترس مذهبی از گناه نگاه می‌داشت، اما وقتی او در سال  1830 به دانشگاه کپنهاگ و رشته الهیات راه‌یافت اعمال دینی را ‌یکباره به کناری نهاد و خود را از هرگونه قید و بند اخلاقی آزاد‌ساخت.

علاقه به فلسفه او را متوجه ناسازگاری فلسفه با مسیحیت ساخت و حتی در سال  1836 بحران‌های روحی‌اش او را به خودکشی ترغیب کرد. 2 سال پس از آن، انقلابی در زندگی‌اش رخ داد که آن را «زمین‌لرزه بزرگ» نامید و دوباره با لذتی وصف‌ناپذیر به‌سوی زندگی دینی و انجام عبادات مذهبی آیین پروتستان روی‌ آورد. او که به اخذ درجه در کلام مسیحی نایل شده بود اولین موعظه‌اش را در سال  1841 در کلیسایی در شهر زادگاهش تقریر کرد و رساله «درباره مفهوم طنز» را نگاشت. در همین دوران بود که با دختری به‌نام «رگین اولسن»‌ نامزد شد اما با گذشت زمان فهمید که برای زندگی زناشویی ساخته نشده است. کی‌یر‌کگور با مسائل چالش‌برانگیزی روبه‌رو بود مثل اینکه «آیا باید با رگین ازدواج کنم درحالی که در خودم غیر از احساس‌های مذهبی‌ام احساس‌های دیگری دارم که همیشه بر آنها چیره نیستم؟

آیا باید با او ازدواج کنم درحالی‌که در همان حال که رگین زن من می‌شده دیگر آن دختر جوان ایده‌آلی که دوستش می‌داشتم نیست و در واقعیت جای می‌گیرد و فقط خاطره او در گذشته برایم گرانبها باقی خواهد ماند؟» تا اینکه بلاخره با بی‌اعتنایی‌های مکرر کی‌یر‌کگور در سال  1842، که در حالی که فیلسوف اگزیستانس در ترس و لرز خود مانده بود این رابطه کاملاً قطع شد. به همین‌جهت او می‌خواست به نوعی با نگارش غیرمستقیم کتاب ترس و لرز، با نامزدش وارد گفت‌وگو شود تا به او نشان دهد که به‌رغم همه گسست‌ها آنها جاودانه به یکدیگر تعلق دارند. کی‌یر‌کگور ترس و لرز را بهترین کتاب خود می‌دانست و معتقد بود این کتاب برای جاودانه کردن نام او کافی است. او در این کتاب مسائل مهمی از قبیل رابطه با امر واقع و زمان را بررسی می‌کند.

هدف اصلی کی‌یر‌کگور یادآوری انسان بودن و هست بودن، به مردمی که آن را فراموش کرده‌اند، بود، چنانکه او در کتاب «ترس و لرز» معتقد بود که «نه فقط در قلمرو داد و ستد بلکه در جهان اندیشه‌ها نیز عصر ما به داروندار خود چوب حراج کوبیده است.» کی‌یر‌کگور برای توصیف انسان به‌سراغ اساسی‌ترین ویژگی‌‌های او می‌رود. تفرد به‌عنوان مهم‌ترین فصل تمایز انسان از سایر موجودات به این معناست که هر انسانی یگانه و با ویژگی‌های منحصربه‌فرد است.

ر این راستا او قائل به 5مرحله اصلی خودشناسی بود که عبارتنداز: 1) خودت باش: یعنی فرد باید چنان رفتار کند که ظاهر و باطنش یکی باشد. 2) خودت را باش: در این توصیه که تفکر فردگرایانه متفکر دانمارکی آشکار است فرد فقط باید نگران سرنوشت خودش باشد و برای سود خودش به جامعه نیز بیندیشد. 3) خودت را بشناس: فرد باید همواره سعی در مطابقت تصویر خودش با امر واقع کند. ویژگی اساسی دیگر اگزیستانس، قدرت او در انتخاب است.وی پس از توضیح مراحل مختلفی که انسان در آنها زندگی می کند او را قادر به انتخاب یکی از آنها می‌داند.

مرحله اول را لذت‌طلبانه می‌نامد و آن زمانی است که همه برنامه‌های زندگی آدمی در راستای لذت‌بردن هرچه بیشتر طراحی شده است. مرحله دوم که اخلاقی نام دارد زمانی است که فرد رعایت مطلق قواعد اخلاقی را وجه همت خود قرار می‌دهد. کی‌یر‌کگور این مرحله را نیز وضعیت اصیل اگزیستانس نمی‌داند چرا که به زعم وی، از آن جا که انسان اخلاقی گناه را نمی‌فهمد، دچار عجب و غرور می‌‌شود و این امر به منزله سقوط اواست. مرحله سوم در نزد وی مرحله دینی یا عاشقانه زیستن است. فرد در این مرحله نه تابع قواعد اخلاقی بلکه تابع امر و نهی الهی است. او وضعیت انسان با ایمان را یک وضعیت پارادوکسیکال می‌داند، زیرا گاه امر و نهی خدا ناقض قواعد اخلاقی است و برای توضیح این مسئله حضرت ابراهیم را مثال می‌زند.

چنانکه وقتی به حضرت ابراهیم فرمان ذبح اسماعیل داده شد، به‌نظر این امر متناقض می‌آمد و کشتن یک فرد اصلاً یک فعل نیک اخلاقی نبود، اما ابراهیم، شهسوار ایمان که برمبنای عشق می‌زیست هیچ‌ اعتراضی نکرد زیرا در چنین رابطه‌ای حکم معشوق یا خداوند بر قاعده اخلاقی ارجحیت دارد. کی‌یر‌کگور یکی از نخستین متفکرانی است که در دوره جدید به‌مفهوم هراس (Dread) توجه کرده است. تفاوت هراس با ترس در این است که ترس (Fear) امری است که هرازگاهی در انسان به‌وجود می‌آید و به‌محض از بین رفتن علت ترس، حالت روانی ترس نیز از بین‌می‌رود، اما هراس حالتی همیشگی است که منشا معینی ندارد و به‌نوعی ریشه در مواجهه انسان با عدم و نیز گناه اولیه انسان که منجر به اخراج آدم و حوا از بهشت شد، دارد.

از دیگر آثار او می‌توان به «یا این- یا آن»، «مفهوم دلهره»، «ترس و لرز» و «پاره‌های فلسفی» اشاره کرد. او بعضی از آثارش را با نام مستعار منتشر می‌کرد چنانکه ترس و لرز را با نام «یوهانس دوسیلنتیو» نوشت.او سعی می‌کرد مسائل مربوط به ایمان مسیحیت را از راه غیرمستقیم و با نام مستعار تبلیغ کند. از سال 1848 به بعد حمله کی‌یرکگور به مسیحیت کلیسای رسمی دانمارک شدت یافت. او اصرار می‌کرد که مسیحیت  کلیسا هیچ نسبتی با مسیحیت حقیقی ندارد. کی‌یر‌کگور پس از درگیری‌های عمیق شخصی‌‌اش با مفاهیمی چون هستی، استیلا بر زمان، تفرد، ایمان، دین، عشق، در 11نوامبر  1855 درگذشت.

کد خبر 67955

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز