از روزهای آخر چله کوچک زمستان، سنگ‌ها و صخره‌های اطراف کوه ری پر می شد از قالیچه‌های ابریشمی و پشمی شسته و پاکیزه که زیر آفتاب کم‌جان اسفند پهن می کردند و گردشگران از راه دور و نزدیک به چشمه علی می آمدند تا قالیشویی و خانه تکانی اهالی ری را تماشا کنند.

نوروز در ری


همشهری آنلاین - رابعه تیموری:قالیشویی در چشمه علی یکی از رسوم مردم ری کهن در استقبال از نوروز بود و این مردم اصیل و قدیمی با آداب و رسوم فراوانی به استقبال سال نو می رفتند. بسیاری از این آیین‌ها هنوز هم رونق دارد و به روزهای پایان سال مردم این شهر رنگ‌وبویی خاص می بخشد.
‌اول اسفند در چوبی هریک از خانه‌های ری را می‌زدی، دیگ مسی آش جو روی آتش به خاکستر نشسته تنور مطبخ، نرم و آهسته قل می زد. جو این آش با گوشت کله پاچه و دارچین و انواع ادویه‌ها خوش طعم می شد و همسایه‌ها هم از آن سهمی داشتند.

کسانی که فرش‌هایشان رنگ و رخی داشت، آنها را با گاری و چارپا تا پای کوه ری می‌بردند تا با آب چشمه علی بشویند. کسانی هم که فرش‌های نمدی شان قدر و قیمتی نداشت در آب قنات آن را می‌شستند.

بعداز شستن فرش‌ها، نوبت سفید کردن چراغ‌ها و لامپ‌ها و سماور برنجی خانه بود. دیگ و دیگچه‌های مسی هم به مسگر و رویگر سپرده می شد تا آنها را نونوار کنند.

دیوارهای گلی اتاق هم با خاک رس یا خاکی که از زمین زراعتی می آوردند، تعمیر می شد و با دوغابی آبکی آنها را تمیز و براق می کردند. عوض کردن پارچه‌های تور و گلدار روی رف و طاقچه آخرین قسمت خانه تکانی بود که تا شب چهارشنبه سوری به پایان می رسید.



خنچه‌برون نوروزی


٢ -٣ روز مانده به عید، پسران نوجوان ری در کوچه و محل راه می‌افتادند، در خانه اهالی را می زدند و از همان پشت در شعری می‌خواندند که آمدن نوروز و رفتن سال کهنه را خبر می داد. آجیل، حلوا، باسمه، تخم مرغ و... از جمله هدایایی بود که اهالی به پسران می دادند و یکی از آنها که دامنی به تن داشت، هدایا را در دامنش جمع آوری می کرد.

از دیگ آش جو تا مجمعه نوروزی

رسم عیدی بران برای نوعروسان از معدود رسومی بود که اهالی هریک از روستا و محله‌های ری با توجه به آداب و رسوم بومی و محلی خود این رسم را به جا می آوردند. در روستاهایی مانند عمادآور که اغلب مردمانش یزدی تبار هستند، در خنچه‌های عروس وسایلی مانند هل و دارچین، روشور و صابون، اسپند و خرما، لباس و زیورآلات قرار می دادند و با دف‌زنی و قربانی کردن گوسفند به خانه عروس می‌بردند.



آغوز بز و یک دسته
گل نرگس


شب چهارشنبه‌سوری مردان جوان پس از پایان کار روزانه به بیابان‌های اطراف ری می رفتند و به اندازه قدرت و بر و بازوی خود علف و هیزم جمع می کردند. شب با هیزم و شاخه‌های جمع آوری شده، رو به قبله کپه‌های آتش روشن می کردند و از روی آن می‌پریدند.

از دیگ آش جو تا مجمعه نوروزی

سفره هفت سین مردم ری قدیم به سفره‌های هفت سین امروزی شباهتی نداشت و در این سفره که معمولا مجمع‌های مسی بود، تخم مرغ‌های رنگ شده با روناس یا پوست پیاز، یک دسته گل لاله و نرگس، مقداری شیر آغوز بز و مشتی نقل و نبات و یک جلد قرآن خطی قرار می دادند. موقع چیدن مجمعه معمولا اسپند دود می شد و خاکستر آن را در کاسه‌ آب، در گذر می‌ریختند.



یا شاهچراغ


یکی از رسوم جالب آن روزگار این بود که قبل از تحویل سال، مردم در صحن حرم می‌نشستند؛ هر فرد داخل مشتش سک‌های برنجی یا تکه نانی به نشانه تبرک نگه می‌داشت تا در طول سال دستش روزی داشته باشد. تا زمانی که دعای تحویل سال در صحن حرم خوانده و سال نو تحویل می شد، به‌هیچ‌ عنوان مشت خود را باز نمی کردند تا به خانه برسند و مشت را نزد اهل و عیال باز کنند.

از دیگ آش جو تا مجمعه نوروزی

با این کار برکت را به خانه خود می‌بردند تا در طول سال همیشه دستی پر داشته باشند. خادمان حرم همیشه در صف اول بودند. چراغ‌دارهای حرم در ایوان به صف می شدند. دقایقی قبل از تحویل سال، مسئول چراغ‌گردانی با حضور در ایوان بزرگ و با روشن کردن چراغ‌های پیه‌سوز و نفتی فریاد می‌زد «یا شاهچراغ» بعد خادم‌ها جلو می آمدند و چراغ‌های روشن را به داخل صحن می‌بردند. هنوز هم این منظره برای مردم قدیمی ری قشنگ‌ترین صحن‌های است که از آن‌ روزها به خاطر می آورند.

کد خبر 664093

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha