چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۸۷ - ۱۰:۰۹
۰ نفر

تینا صفاهیه: «نمی‌دانستم هنر را بیشتر دوست دارم یا ریاضی را. ولی چون در دبیرستان، رشته ریاضی خوانده بودم، در همان رشته برای کنکور ثبت‌نام کردم.»

 مونا رتبه خوبی در کنکور ریاضی آورده است، اما می‌گوید حتی اگر در انتخاب اولش قبول شود، باز هم کاملا راضی نخواهد بود؛ «از اینکه ممکن است به رشته‌ام علاقه نداشته باشم، نگرانم.» با این حال هنوز هم مردد است و نمی‌داند که اگر به سال پیش برگردد برای کنکور هنر درس می‌خواند یا نه. ولی نگاه دوستش به این قضیه با او متفاوت است؛ «در هر رشته‌ای که قبول بشوم درس می‌خوانم و اگر علاقه نداشتم می‌روم سراغ یک شغل دیگر.» البته او هنوز درباره شغل مورد علاقه‌اش تصمیم نگرفته و امیدوار است که در دانشگاه بتواند به نتیجه برسد. با اینکه از مرحله اعلام رتبه‌ها و انتخاب رشته عبور کرده‌ایم، دغدغه‌های کنکوری‌ها همچنان ادامه دارد.

هر سال با اعلام رتبه‌های کنکور سراسری بحث انتخاب رشته داغ می‌شود. موسسه‌ها و آموزشگاه‌های مختلف جلسات مشاوره فردی و گروهی برگزار می‌کنند و راهنمایی‌ها و پیشنهاداتی ارائه می‌دهند. بعضی به داوطلبان توصیه می‌کنند که دانشگاه‌های شهر خودشان را در اولویت قرار دهند. برخی دیگر روی درآمد بالا و بازار کار خوب رشته‌ها تاکید دارند. ولی آنچه که در سال‌های اخیر اهمیت بیشتری یافته و توجه موسسه‌ها و مشاوران را جلب کرده است، انتخاب رشته براساس علاقه است. «رشته تحصیلی شما فقط یک رشته نیست. تمام زندگی شماست.» این توصیه را در جلسات مشاوره، کتاب‌های راهنمای انتخاب رشته، تابلوهای تبلیغاتی، مطبوعات و رادیو و تلویزیون زیاد می‌بینیم و می‌شنویم.

در چند سال اخیر بحث انتخاب رشته جای خودش را در تمام رسانه‌ها باز کرده است. با این حال باز هم بسیاری از دانشجویان سال اول به فکر تغییر رشته خود هستند و حتی عده‌ای تمایل دارند که گروه رشته تحصیلی‌شان را هم تغییر دهند که منجر به انصراف از دانشگاه و شرکت مجدد در کنکور می‌شود. بسیاری از دانشجویان سال‌های بالاتر هم رشته دانشگاهی خود را دوست ندارند. این بی‌انگیزگی منجر به مدرک‌گرایی و کاهش پژوهش و خلاقیت در دانشگاه‌ها و مشکلات روحی برای جوانان می‌شود. 

نکته‌ای که در زمینه انتخاب رشته براساس علاقه اهمیت فراوان دارد، تشخیص علایق فردی است. شخصی که خانواده و اطرافیانش کاملا او را آزاد گذاشته‌اند تا به میل خودش رشته‌ای را انتخاب کند، فقط با این مسئله روبه‌رو است که رشته مورد علاقه‌اش را بیابد.

اما علایق و استعدادهای یک فرد چیزی نیست که با چند ساعت مشاوره و یا خواندن یک کتاب 500 صفحه‌ای درباره رشته‌های مختلف مشخص شود. کشف استعدادهای افراد فرآیندی تدریجی است که باید از سنین کودکی و در طول 9 سال تحصیل قبل از انتخاب رشته دبیرستانی و یا دست‌کم قبل از ثبت‌نام برای کنکور انجام شود. متاسفانه در مدارس ما امکان تجربه زمینه‌های مختلف برای دانش‌آموزان بسیار کم است. همیشه بعضی درس‌ها پررنگ‌تر هستند و به برخی مانند هنر و ورزش اهمیتی داده نمی‌شود.

 از سوی دیگر حجم درس‌هایی مثل ریاضی، علوم و دروس انسانی، که نزد دبیران از اهمیت بیشتری برخوردارند، به قدری زیاد است که فرصتی برای پژوهش و تفکر برای دانش‌آموز باقی نمی‌ماند و این درس‌ها به یک‌سری مبانی نظری صرف تبدیل می‌شوند. به همین دلیل زمانی که دانش‌آموز به مرحله انتخاب رشته دبیرستانی و دانشگاهی می‌رسد، آگاهی کافی از علایق و استعدادهایش ندارد.

«زنگ هنر و ورزش زنگ تفریح بود.» این را از زبان خیلی از دانشجویان و کارشناسان می‌شنویم. در بیشتر مدارس این دو درس مظلوم‌ترین‌ها هستند. ساعات کمی را در طول هفته به آنها اختصاص می‌دهند و معمولا همین دو،سه ساعت هم قربانی کمبود وقت و جلسات فوق‌العاده سایر درس‌ها می‌شود، گاهی هم معلم‌های دیگر از این ساعت‌ها برای امتحان گرفتن استفاده می‌کنند.

در بهترین حالت، اگر زنگ هنر و ورزش به خود این درس‌ها اختصاص داشته باشد، معلم‌هایی را برای  تدریس در نظر می‌گیرند که معمولا از تخصص کافی برخوردار نیستند گاهی هم دبیرهای دیگر که در آن ساعت بیکار هستند به کلاس می‌آیند. البته فرصت به قدری کم است که شاید عملکرد یک دبیر متخصص با دیگران تفاوتی نداشته باشد. نتیجه این می‌شود که معلم یا می‌گوید: هر کاری دلتان می‌خواهد انجام دهید و خودش استراحت می‌کند و یا با شیوه‌ای غیرعلمی به تدریس می‌پردازد. این درحالی است که علم امروز به روش‌های جدیدی برای آموزش این دروس رسیده است.

برای مثال آموزش طراحی برای هر مقطع سنی باید با روش‌های خاص خودش صورت گیرد و شیوه‌های نادرست بر استعداد کودک و نوجوان تاثیرات منفی دارد. همچنین در مورد درس تربیت‌بدنی روش‌های نادرست نه‌تنها مانع کشف توانایی بچه‌ها در زمینه‌های مختلف می‌شود، بلکه برای آنها مشکلات جسمانی هم ایجاد می‌کند.

 این همه در حالی است که هم‌اکنون در کشورهای پیشرفته دنیا ساعات دروسی مثل هنر و ورزش برابر و یا گاه بیشتر از درس‌های پایه مثل ریاضی و علوم است. در کشور ما هم می‌توان  با  صرف هزینه‌های نه چندان زیاد رشته‌های مختلف هنرهای تجسمی و مبانی موسیقی و رشته‌های گوناگون ورزشی را آموزش داد. آموزش هنر می‌تواند به صورت کارگاهی انجام شود و حتی با بردن بچه‌ها به طبیعت همراه باشد و در کنار طراحی و نقاشی، که معمولا تنها رشته هنری در مدارس است، کلاژ، کاردستی، مجسمه‌سازی، نمایش و... هم آموزش داده شوند.

کد خبر 62408

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز