محله‌ای صاحب هویت و اصالت که آغوشش محل بالیدن شخصیت‌هایی نامدار همچون رجبعلی خیاط و پهلوان تختی بوده است، مدتی است بار آسیب‌های اجتماعی گوشه و کنارش را بر دوش می‌کشد.

كار آفرينان

همشهری آنلاین_فاطمه عسگری نیا:  خبر خوش اما این است که محله هرندی این روزها میزبان مهربانانی است خوش‌فکر و خوش‌ذوق که آمده‌اند تا غبار را از چهره محله کنار بزنند و شادابی و نشاط را دوباره به این نام بلند هدیه کنند. همه این افراد خیر و دلسوز را بعد از یک سال کار مطالعاتی و نشست‌های صمیمی، دکتر «علیرضا نبی» دور هم جمع کرده‌ است. همان کارآفرین مشهوری که شرط استخدام در کارخانه‌های تولیدی‌اش داشتن سوء‌پیشینه است. کسی که معتقد است چاره رفع آسیب‌های‌اجتماعی در جامعه، ایجاد اشتغال و تأمین نیازهای مادی افراد است. او حالا هر ماه با تیمی از متخصصان علم اقتصاد و تولید و... و. . به هرندی می‌آید تا پایه‌های ایجاد ۲ کارگاه تولیدی را برای زنان و مردان آسیب‌دیده این محله بنا کند.  

سال‌هاست ساماندهی معضلات و آسیب‌های اجتماعی هرندی از اولویت‌های فعالان حوزه اجتماعی بوده است، اما فعالیت‌های جزیره‌ای صورت‌گرفته در هرندی برای کاهش آسیب‌ها هنوز به سرمنزل مقصود نرسیده، نام این محدوده را با آسیب‌هایش بر سر زبان‌ها انداخت و کاستی‌ها بیش از کارهای انجام‌شده برجسته شد.

در عین حال، برنامه‌های اجراشده هم محک خورد و نواقص و ایرادها نمایان شد. در این میان، عده‌ای به زبان نقد می‌گویند که حالا هرندی مانده است و حجم انبوه تشکل‌های مردم‌نهاد که به بهانه خوب کردن حال هرندی بساط فعالیت‌هایشان را در گوشه و کنار این محله پهن کرده‌اند. جریان منتقد می‌گوید جز تعدادی از تشکل‌ها که با راه‌اندازی کارگاه‌های تولیدی کوچک بستر کسب درآمد را برای اهالی فراهم کرده‌اند، دیگر تشکل‌ها نتوانسته‌اند در این محله چنان که باید و شاید موفق عمل کنند.  
درست یک سال پیش بود که زمزمه‌های حضور دکتر علیرضا نبی در محله هرندی به گوش رسید. او خودش هم بزرگ‌شده یکی از محله‌های پایین شهر مشهد، مانند هرندی، است. او به خاطر همین تجربه، روحیات این مردم را خوب می‌شناسد: «محله‌های قدیمی در شهرهای بزرگ شناسنامه آن شهر هستند. هرندی هم یکی از این محله‌هاست که متأسفانه امروز اهالی‌اش، در کنار تمام معضلات و مشکلات پیش رو، با یک چالش بزرگ دست و پنجه نرم می‌کنند و آن بیکاری یا همان ناتوانی در تأمین هزینه‌های زندگی است.»

  • یک سال در هرندی مطالعه کردیم

مشکل هرنـدی با توزیع غذا حل نمی‌شود!

او حالا بعد از گذشت یک سال از مطالعات جامع و کاملی که در هرندی دنبال کرده است، تیم متخصصان و کاربلدهای خود را در بخش‌های مختلف اقتصادی، تولیدی، صنعتی و حتی اجتماعی به هرندی آورده تا ضمن بازدید از محله و آشنایی با وضعیت مردمش، با کمک همین دوستان پایه‌های واحدهای تولیدی ویژه زنان و مردان را در هرندی بگذارد: «ریشه تمامی معضلات اجتماعی در محله‌های پایین شهر فقر و بیکاری است. تعدد مراکز کاهش آسیب اعتیاد در هرندی خوب است، اما برای ریشه‌کنی مشکلات این محله چاره‌ساز نیست، چراکه بهبودیافته‌های اعتیاد نیازمند محلی برای تأمین هزینه‌های زندگی هستند.»
به اعتقاد او، تکثر تشکل‌های مردم‌نهاد در هرندی و تزریق پول و امکانات در این محله به بهانه رفع آسیب‌ها خودش به یک معضل بزرگ تبدیل شده است: «هرندی برای اصلاح وضعیت و بهبود کیفیت زندگی مردمش نیازمند ساماندهی تشکل‌های خیرخواهانه و فعالیت‌های داوطلبانه است. دردی از دردهای آسیب‌دیده‌های این محله با گرفتن ۴ پرس غذا در طول یک شب درمان نمی‌شود، اما اگر پول این همه غذای توزیعی در محله صرف ایجاد یک فرصت شغلی شود می‌توان زندگی را به آنها هدیه کرد.»
دکتر نبی بعد از اعلام فرخوان جذب کمک‌های مردمی برای ایجاد واحدهای تولیدی در محله هرندی با حجم انبوه درخواست‌ها از طرف ایرانی‌های خارج از کشور روبه‌رو می‌شود: «روند کاهش آسیب‌های اجتماعی در هرندی با پروژه‌های دولتی راه به جایی نمی‌برد؛ باید کار را به مردم سپرد.»

  • تابیدن نور امید به دل اهالی خانه امن شوش

دکتر نبی به همراه اعضای تیم همراهش سری به خانه امن شوش می‌زنند. بازدید چندباره‌اش از این مرکز، نور امید را به دل اهالی این خانه تابانده؛ دل همه زنانی که آخرین پناهشان خانه امن شوش است. ملک یکی از این بانوان است. می‌گوید: «فکر کنم بهار امسال ۴۳ ساله می‌شوم.» اما صورت تکیده‌اش سن و سالش را بیشتر نشان می‌دهد: «سال‌های سال است از کرمانشاه به تهران آمده‌ام. قبلاً اعتیاد داشتم. چندین و چند بار ترک کردم، اما بالاخره موفق شدم برای همیشه از شر اعتیاد خلاص شوم. هیچ جایی برای زندگی کردن ندارم جز خانه امن.»
سرش را پایین می‌اندازد و صدای قیژقیژ چرخ خیاطی در فضای سالن پراکنده می‌شود: «اگر این خانه و کارگاه نبود، من هنوز هم همان زن کارتن‌خواب معتاد بودم که برای تأمین هزینه‌های زندگی مجبور بود به هرکاری دست بزند.» برق امید در چشم زنان و دختران ساکن در خانه امن شوش با دیدن این تیم می‌درخشد. امیدوارند آنها هم بتوانند یک روز روی خوش زندگی را ببینند. می‌گویند: «دلمان می‌خواهد گذشته را جبران کنیم، اما کسی باورمان ندارد.»
مریم یکی از دختران جوان است که شب‌ها برای خواب به این مرکز می‌آید: «۳ سال است از خانه فرار کرده‌ام. جای خواب ندارم. خیلی تلاش کردم سرکار بروم و روی پای خودم بایستم، اما اسیر اعتیاد شدم. اگر کسی ما را باور می‌کرد ممکن بود ما هم تجربه زندگی خوب را داشته باشیم.» او وقتی می‌شنود قرار است کارگاهی برای زنان و دختران آسیب‌دیده در هرندی ایجاد شود از شوق دست‌هایش را به هم می‌کوبد و می‌گوید: «لازم باشد، برای ساختن ساختمان کارگاهش همه پایه‌ایم.»

  •  اشتغال؛ رمز مبارزه با اعتیاد

مشکل هرنـدی با توزیع غذا حل نمی‌شود!

«سپیده علیزاده» مسئول خانه امن شوش، با تأکید بر ضرورت ایجاد بستر اشتغال برای جامعه بهبودیافته از اعتیاد می‌گوید: «درمان اعتیاد یک بخش است، اما نگهداری فرد بهبودیافته و جلوگیری از برگشت به دوره مصرف تنها با ایجاد اشتغال برای او امکان‌پذیر است.»
او با اشاره به اشتغال تعداد محدودی از بانوان بهبودیافته در کارگاه کوچک خیاطی خانه امن شوش می‌گوید: «این تعداد محدود امروز از چرخه زنان معتاد خارج شده‌اند و به زندگی عادی خود در مرکز ادامه می‌دهند.

ما باید این فضاهای اشتغال را افزایش دهیم.» به گفته او، مرکزی که در انتهایی‌ترین نقطه پارک شوش واقع شده تنها خانه امید زنان و دختران بی‌خانمان است؛ محل امنی که اگر نباشد آسیب‌های حوزه زنان بیشتر و بیشتر می‌شود. او هر شب در این خانه پذیرای بالغ بر ۱۰۰ زن بی‌خانمان، آزاردیده و... و. است، اما معتقد است تأمین سقفی برای استراحت این زنان در شب به تنهایی دردی از آنها درمان نمی‌کند؛ باید با کمک خیّران و تولیدکننده‌ها زمینه اشتغال زنان فراهم شود تا از حجم آسیب‌ها کاسته شود.  سپیده علیزاده ۱۶ سال است در حوزه اعتیاد، کارتن‌خوابی و اچ‌آی‌وی کار می‌کند و تجربه به او ثابت کرده اگر کاهش آسیب‌ها با افزایش اعتماد به نفس افراد آسیب‌دیده و پذیرش اجتماعی آنها صورت بگیرد، بخش قابل توجهی از آسیب‌های اجتماعی به مرور ریشه‌کن می‌شود.  

کد خبر 590977

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha