دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۶:۳۶
۰ نفر

آیدا ابوترابی: اینجا مرکز ایران است! منطقه‌ای کویری در شرق کاشان و در 50 کیلومتری شهر آران و بیدگل؛ مکانی با جاذبه‌های دیدنی و تاریخی، که همه ساله در فصل بهار علاقه‌مندان و دوستداران تاریخ و طبیعت ایران را به خودش جذب می‌کند.

اینجا همان جایی است که می‌گویند ستاره‌ها را می‌توان در مشت گرفت، ساعت‌ها در سکوت و زیبایی، روی تپه‌های شنی قدم زد و مدتی ناباورانه به سفیدی دریاچه نمک خیره شد. اینجا «کویر مرنجاب» است.

تپه شن های روان - چه آرامشی دارد این کویر زیبا! - عکس  از فارس

اگر خسته راه هستی و می‌خواهی بعد از سفر چند ساعته، کمی استراحت کنی، به کاروان‌سرای مرنجاب، که یکی از کاروان‌سراهای معروف جاده ابریشم است، برو و در یکی از اتاق‌هایی که دور تا دور محوطه داخلی کاروان‌سرا قرار دارد آرام بگیر.

کاروان‌سرایی که گفته می‌شود سال 1012 هجری قمری، پس از شبیخون ازبک‌ها  به آران و بیدگل ساخته شده است. همان‌جایی که سال‌ها پیش، تاجران و مسافران زیادی در آن رفت و آمد می‌کردند و برای حفظ جان و مالشان همیشه نگهبان‌هایی در یکی از چهار برج دیده‌بانی آن مراقب حمله احتمالی راهزن‌ها بوده‌اند.

همان‌جایی که استخری زیبا و پر آب دارد و تو را، که فکر می‌کردی همه جای کویر خشک و بی‌آب است، شگفت زده می‌کند.

کاروان سرای مرنجاب؛ سرپناهی برای خسته ها و در راه مانده ها - عکس از میراث خبر

اگر به دنبال دیدن یکی از زیباترین منظره‌هایی که در دنیا وجود دارد باشی، چند کیلومتر از کاروان سرا فاصله می‌گیری و به سمت دریاچه نمک می‌روی. دریاچه‌ای که از دور بی شباهت به دشتی پر از برف نیست و وقتی به راحتی روی آن راه می‌روی، از خوشحالی سر از پا نمی‌شناسی!

دریاچه‌ای که حاصل چندین هزار سال ورود آب شور رودها و سیلاب‌هایی است که نمک خاک شور منطقه را در خود حل کرده و پس از تبخیر در این دریاچه برجای گذاشته است. تعجب تو بیشتر می‌شود اگر به میان این دریاچه بروی و سری هم به جزیره سرگردانی که در دل آن است بزنی.

اشتباه نکن ، این برف نیست ، نمک است؛ دریاچه نمک-عکس از فارس

بعد از دیدن آن همه سپیدی دریاچه نمک، رفتن به جایی گرم و دلپذیر خالی از لطف نیست. مدتی پیاده‌روی می‌کنی و از تپه‌ای بالا می‌روی. همین‌طور که نفس‌نفس می‌زنی و جلوی پاهایت را نگاه می‌کنی تا در شن‌ها فرو نروی، ناگهان با صحنه عجیبی روبه‌رو می‌شوی. تپه‌های شن روان در آفتاب مطبوع  کویر برق می‌زند و مانند میزبان مشتاقی، مهمانش را دعوت به ورود می‌کند.

 کفش‌ها را در می‌آوری و روی شن‌های نرم راه می‌روی، می‌دوی، غلت می‌زنی و فریاد می‌کشی . سکوت و آرامش کویر تو را در بر می‌گیرد و احساس می‌کنی که می‌توانی ساعت‌ها آنجا بنشینی و به تمام چیزهای زیبایی که در دنیا وجود دارد فکر کنی، یا حتی چرت کوتاهی بزنی.

قبل از غروب با تپه شنی خداحافظی می‌کنی و به طرف یکی دیگر از شگفتی‌های کویر مرنجاب می‌روی. «چاه دستکن» که در دل این نمکزار بزرگ قرار دارد و آب شیرین و گوارای آن بی تردید تو را حیرت‌زده خواهد کرد.

شب شده است. تا چشم کار می‌کند تاریکی و تاریکی است. اما کافی است سرت را بالا بگیری و نگاهی به لحاف پر نگین آسمان بیندازی. آن وقت است که با دیدن هزاران ستاره، سرما و ظلمات را فراموش می‌کنی.

آن قدر ستاره هست که اگر تا صبح هم آنها را بشماری تمام نمی‌شوند. دستانت را دراز می‌کنی و ستاره‌ای را در دست می‌گیری. دلت می‌خواهد این لحظه را با تمام وجود احساس کنی و به خاطر بسپاری. چشمانت را می‌بندی و در فکر فرو می‌روی. بی خود نیست که می‌گویند: «کویر دنیای دیگری است!»

سلام ، شترهای صبور مهربان ، چه قدر، چه قدر راه می روید!خسته نمی شوید؟

باورت می شود این گل در شوره زار روییده باشد-عکس  از آیدا ابوترابی

مراقب باش ! در کویر که راه می روی ، آرامش ساکنانش را به هم نریزی-عکس از آیدا ابوترابی

کد خبر 49405

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز