در حالی که اکثر مجموعه‌های تلویزیونی پس از پایان یا حداقل پخش 10الی 15 قسمت آن مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرد. سؤال اینجاست، چرا این مجموعه با چنین واکنشی مواجه شد؟ اکثر کسانی که راجع به این مجموعه نظر داده‌اند، از نوآوری در مضمون و ساختار آن سخن گفته‌اند، از این که نویسنده این مجموعه با نوع نگاه دراماتیک و مدرن خود وارد حیطه‌ای جسورانه شده است و این که چگونه هوشمندانه همه عوامل کنار هم قرار گرفته‌اند تا ماحصل کار چیزی فراتر از معیارهای معمول تلویزیون بشود و از حضور بازیگران حرفه‌ای و بازی درخشان آنها و تصویربرداری سیال و کارگردانی قابل قبول آن سخن گفته‌اند، و رسانه ملی را مخاطب قرار داده‌اند که چند وقتی است تلویزیون با ساخت مجموعه‌هایی این چنینی، تلاش می‌کند با تکیه بر مضامین تازه، از حدود و انتظار و سلیقه بیننده فراتر رود و مخاطبش را با تمهیداتی جلوی تلویزیون نگه دارد.
و با ساخت و پخش سریال ساعت شنی، ماحصل نهادینه شدن این تفکرات که سازمان صداوسیما در پرداختن به واقعیت‌های موجود جامعه، دلسوزانه و دردمندانه برخورد می‌کند.
و در جای نظرات بی‌شمار مخاطبین و دلسوزان کارآشنا، سازندگان و دست‌اندرکاران صداوسیما را تشویق کردند که:موضوعات مطرح شده در مجموعه ساعت شنی، مسائل مبتلا به جامعه ماست که رسانه ملی به آن پرداخته است و ما دست اندرکاران سازنده ساعت شنی خواستیم، که در رابطه با مسائل موجود در جامعه صریح‌تر با مردم سخن بگوییم و صادقانه دردهای مزمن اخلاقی جامعه را مطرح کنیم و انواع ناهنجاری‌های اجتماعی را به تصویر بکشیم و به خانواده‌ها هشدار لازم را بدهیم.
با قصه‌ای جذاب به دختران جوان «مهتاب‌ها» که به هر دلیل از وضع موجود در خانواده ناراضی‌اند بگوییم، فرار از خانه خطرناک‌ترین تصمیمی است که می‌گیرند. و بگوییم که پدرانی که فرزندانشان را به ازدواج فامیلی و عدم توجه به آزمایشات ژنتیکی مجبور می‌کنند و با تولد بچه معلول از آنان شخصیتی مثل «مینا» را می‌سازند که با رفتارهای هنجار گریزش چه بر سر خود و بچه معلول‌شان و جامعه می‌آورند.
ما با طرح زندگی «منوچهر» گفتیم که اعتیاد، درد خانمانسوزی است که فقط با اراده محکم فرد و همیاری و همکاری دیگران می‌توان از شر آن خلاص شد و در این قصه از خانواده‌ای حرف زدیم که با تحکم و لجاجت پدری چون «خسروخان» و اصرار بر خواسته ناشدنی‌اش چگونه خانواده‌ای را در آستانه فروپاشی قرار می‌دهد.
از زوجی که «ماهرخ –حامد» از نعمت فرزند محرومند و راه‌حل‌های علمی (رحم جایگزین) که از نظر شرع مقدس هم منعی ندارد و برای حل مشکلاتشان گفتیم و از زن آسیب‌دیده‌ای «مهشید» که ناخواسته به دلیل اعتیاد شوهرش مجبور به زندگی با مشکلات خود و خواهر و برادران خود شده و باوجود همه اینها چگونه پاک و مقاوم در مقابل سختی‌ها کمر خم نکرده و به عهده خود پایبند است و شوهری «حامد» که با صبر و بردباری در مقابل همه سختی‌ها و روانپریش‌های همسرش در جهت تحکیم بنیان خانواده خود پای فشاری می‌کند.
ما، در ساعت شنی از وجود مادری حرف زدیم که در عین سالمندی «زهره‌خانم» همچنان در جامعه مفید است، و با برخورد مادرانه و خیرخواهانه نقش موثری در تغییر مسیر زندگی آسیب‌دیدگانی که به او مراجعه می‌کنند دارد و آنان را به سمت خوبی‌ها راهنما می‌کند.
و نشان دادیم که فردی مثل «امیرعلی» در عین رفاه اقتصادی، کمر همت به همیاری و کمک به آسیب‌دیدگان اجتماعی بسته و با همکاری با سازمان بهزیستی به دنبال انجام وظیفه انسانی خود است.
و در پایان به نگاه عمیق و جامع مدیر رسانه ملی می‌پردازیم که:
«ساخت برنامه‌های تاثیرگذار شجاعت می‌خواهد، شجاعتی مبتنی بر تحقیق و پژوهش»
* تهیه کننده سریال ساعت شنی
