شنبه ۶ آبان ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۵
۰ نفر

با نگاهی به رشد چشمگیر جمعیت ایران طی دهه۶۰ به راحتی می‌توان محاسبه کرد که تنها ۳-۲ دهه بعد احتمالا تعداد سالمندان در کشور حول و حوش چه ارقامی خواهد بود.

سالمند

 در نتيجه اين محاسبه نيز ناگفته پيداست كه كشورمان در آن سال‌ها احتمالا با خيل عظيمي از سالمندان مواجه خواهد بود كه طبيعتا نيازها و شرايط خاص ‌خود را نيز به همراه خواهند داشت. از طرف ديگر همين حالا نيز شهر‌هاي ايران براساس استانداردهاي بين‌المللي آنگونه كه بايد پاسخگوي نيازهاي سالمندان و سالخوردگان جامعه نيستند. اين كاستي‌ها در كلانشهري چون تهران به وضوح قابل لمس است و مي‌توان هر روز نمونه‌‌هاي متعددي از اين كمبودهاي خدماتي‌ و زيرساختي را در سطح شهر تجربه كرد. به‌راستي تهران تا چه حد پاسخگوي نيازهاي شهروندان مسن خود است؟ ديگر شهرها چطور؟ اين همه يك ضرورت اساسي را نمايان مي‌سازد و آن اينكه از هم‌اكنون بايد براي آينده‌‌اي نه چندان دور برنامه‌ريزي كرده و شهر‌هاي كشور به‌‌خصوص تهران را براي ارائه خدمات لازم به سالمندان مجهز كرد. در اين زمينه با تني چند از كارشناسان شهري و اجتماعي همراه شديم و نظر هر يك را درباره شهر و سالمندان جويا شده‌ايم.

  • جاي خالي تفريح

شهرها معمولا فقط براي اقشار عادي ساخته مي‌شوند. امكاناتي كه در شهرها تعبيه مي‌شود براي افراد عادي است و تردد در اين شهرها فقط براي افراد عادي راحت است؛ البته اگر بتوان گفت كه اكنون حمل‌ونقل عمومي براي شهروندان عادي نيز مهيا بوده و مي‌توانند به راحتي رفت‌وآمد كنند! به‌طور كلي مي‌توان گفت كه توان‌يابان، سالمندان، بيماران خاص و در كل اقشار خاص، سهمي از زندگي در شهرها ندارند و وقتي شرايط بحراني مي‌شود تازه مسئله توجه به اقشار خاص موردتوجه قرار مي‌گيرد؛ مناسب‌سازي معابر مطرح مي‌شود، وسايل حمل‌ونقل عمومي چالش اساسي اقشار خاص مي‌شود، فضاهاي تفريحي براي اقشار خاص نامناسب مي‌شود و مديريت شهري مي‌ماند و كوهي از مشكلات كه مي‌توانست از اول به‌وجود نيايد. توجه به مسائل سالمندان به‌دليل پيرشدن جمعيت كشور و نيز فعاليت تشكل‌هاي غيردولتي رو به افزايش است اما اين جداسازي سالمندان از ديگر اقشار جامعه لزوما اتفاق خوبي نيست؛ چرا كه جداسازي نشان‌دهنده كم‌توجهي تا امروز به آنها و تلاش براي نمايش توجه به آنهاست. شهر براي همه شهروندان است و بايد براي همه اقشار مناسب باشد اما شهرهاي بزرگ ايران به‌خصوص تهران براي سالمندان، اين قشر خاص مناسب نيست.

حفظ امنيت سالمندان، در شهر اهميت زيادي دارد و يك سالمند بايد بتواند با همه امنيت خود در شهر تردد كند. سهولت دسترسي به امكانات، تجهيزات و ساختمان‌ها نيز مسئله مهمي است كه موردغفلت قرار گرفته است. رعايت حال سالمندان در شرايط خاص و اولويت‌دادن به آنها و توجه‌كردن بايد مورد توجه مديران شهري باشد. درنظرگرفتن امكانات رفاهي ارزان‌قيمت، درنظر گرفتن تخفيفات ويژه براي آنها و تسهيلات خاص نيز مي‌تواند راهگشا باشد. اين نكته حائز اهميت است كه وقتي حرف از سالمندان مي‌شود ناخودآگاه نيازهاي اوليه و ابتدايي آنها پيش چشم مي‌آيد، اين در حالي است كه به‌طور معمول افراد در زمان سالخوردگي نيازمند امكانات رفاهي و تفريحي ويژه هستند و بايد شرايط براي تفريح و گردش و افزايش روحيه آنها فراهم شود.

آلودگي هوا، آلودگي صوتي، سرعت تردد و نامناسب‌ بودن معابر شهر و رعايت‌نكردن ديگر شهروندان، زندگي سالمندان در شهر تهران را دشوار كرده درحالي‌كه زندگي آنها در روستاها و شهرهاي كوچك ساده‌تر است. برنامه‌ريزي براي حل مشكلات سالمندان بايد دقيق باشد به‌طوري كه تمامي نيازهاي آنها را دربر گرفته و همچنين به افزايش سطح كيفي زندگي آنها در ايام سالخوردگي و بازنشستگي اهميت ويژه‌اي بدهد. اين همه تنها زماني رخ مي‌دهد كه تمام نهادهاي مسئول و به‌طور كلي‌تر جامعه ايران اين دغدغه را داشته باشند و به بخش مهمي از جمعيت كشور توجه بيشتري كنند.
محمدعلي الستي

  • راهي براي بازگشت به جامعه

برپايه آخرين پژوهش‌هاي سازمان ملل، آمار مرگ‌ومير در كشورهاي رو به رشد به‌طور چشمگيري كاهش يافته و به تبع آن، تعداد افراد سالخورده و ميزان متوسط عمر فزوني يافته است. از اين‌رو است كه امروزه در بسياري از كشورهاي توسعه‌يافته و در حال توسعه، سازوكارهايي كه موجبات پيوستن سالمندان به جامعه را فراهم مي‌آورند مورد حمايت سازمان‌هاي دولتي و نهادهاي اجتماعي غيردولتي قرار مي‌گيرند، اين در حالي است كه جمعيت افراد بالاتر از 60سال در ايران در آخرين سرشماري 7/2درصد كل جمعيت كشور را تشكيل مي‌دهند. در شهرهاي بزرگ مانند تهران سالمندان هيچ سرگرمي ويژه‌اي جز بوستان‌نشيني و قهوه‌خانه‌نشيني ندارند. حتي هيچ بوستان ويژه‌اي در تهران براي سالمندان ديده نمي‌شود و اين قشر بايد همراه با ديگر شهروندان از امكانات عمومي استفاده كنند آن هم در شرايطي كه اين امكانات شهري براي افراد عادي درنظر گرفته شده است.

وسايل حمل‌ونقل عمومي مناسب سالمندان نيست و آنها مجبور به استفاده از اتوبوس‌ها، متروها و تاكسي‌هايي هستند كه هماهنگي لازم با شرايط آنها را ندارد و مشكلات فراواني براي آنها ايجاد مي‌كند. در كشورهاي توسعه‌يافته در اتوبوس‌ها و متروها صندلي‌هايي ويژه براي سالمندان درنظر گرفته‌شده كه موجبات راحتي اين افراد پا به سن گذاشته را فراهم مي‌كند اما در ايران حتي خيلي‌ها حاضر نيستند سرپا بايستند تا يك سالمند روي صندلي عادي بنشيند. با توجه به نكات گفته ‌شده شهرهاي ايران به‌خصوص تهران دشواري‌هاي زيادي براي سالمندان دارد. با توجه به پيرشدن جمعيت در 20سال آينده ما با موج جمعيت كهنسال مواجه خواهيم شد كه بايد به فكر رفاه، بهداشت، سلامت و سرگرمي آنها باشيم؛ موضوعي كه طبيعتا نياز به برنامه‌ريزي دقيق و هماهنگ از همين حالا دارد. بدين‌ترتيب بايد مجمعي براي اين مهم درنظر گرفته شود و هماهنگي لازم بين نهادهاي ذي‌ربط شكل گرفته و طي جلسات متعدد، برنامه‌هاي بلند‌مدت براي پاسخگويي به نيازهاي جامعه نسبتا كهنسال چند دهه آينده در كشور تدوين شود. مسئله ديگر حفظ شأن و منزلت سالمندان است. با توجه به تأكيدات مكرر دين مبين اسلام بر احترام به سالمندان هنوز در اين زمينه فرهنگسازي نشده و برخورد جامعه با آنها خوب نيست. در اين زمينه به‌طور كلي نوعي شعارهاي كليشه‌اي مكرر تكرار مي‌شوند كه اثر عكس داشته و بيشتر باعث دلزدگي و بي‌حوصلگي جامعه مي‌شود. بدون‌ترديد بدون خلاقيت و نوآوري و توجه به روحيات و نيازهاي روز جامعه نمي‌توان در هيچ امري فرهنگسازي موفقي را انجام داد. اين مهم درباره سالمندان نيز صدق مي‌كند. هم جامعه و نسل‌هاي جوان نيازمند آموزش و تغيير نگرش به موضوع سالخوردگان و كهنسالان هستند و هم خود اين قشر نيازمند آموزش و تعريف‌هاي جايگزين براي شرايط و زندگي خود در اين برهه از عمرشان هستند. از اين‌رو مي‌توان گفت كه رسيدن به شهري مطلوب براي سالمندان نيازمند سال‌ها كار و برنامه‌ريزي و فرهنگسازي است.
مجيد ابهري

  • شهر دوستدار سالمند

در شهرهاي توسعه‌يافته سالمندان به آساني و در كمترين فاصله زماني و مكاني (با استاندارد جهاني حداكثر 400متر) از امكانات شهري لازم بهره‌مند مي‌شوند. نبايد فراموش كرد كه سالمندان به‌دليل وضعيت شغلي و بازنشستگي وقت زيادي براي صرف كردن در شهر دارند. در شهر آرماني براي كهنسالان، پارك‌ها، ميادين، فضاهاي سبز و معابر عمومي، مناسب استفاده سالمندان بوده و داراي مراكز ويژه‌اي براي گذران اوقات فراغت سالمندان هستند و بخش‌هاي خدمات شهري با توجه به نياز و امكانات منطقه، امكانات ويژه‌اي را در اختيار آنها قرار مي‌دهد.
اصولا هر شهر دو دسته نياز را پاسخ مي‌دهد؛ 1- نيازهاي عام شهروندان و 2- نياز گروه‌هاي خاص همچون سالمندان و كودكان و... .

شهر قابل سكونت شهري است كه به نيازهاي ساكنانش پاسخ‌هاي درخور داشته باشد. شهرسازي انسان‌گرا سعي دارد به خواسته‌ها و نيازهاي همه گروه‌ها ازجمله گروه‌هاي خاص (زنان، كودكان و سالمندان، افراد ناتوان و معلول) بپردازد. باتوجه به اينكه برخي نظريه‌هاي تحليل شهر از زمان شكل‌گيري به مفهوم «انبوه تنها» اشاره كرده‌اند اين رشد شهرنشيني موجب ايجاد فاصله اجتماعي بين شهروندان شده و گفته مي‌شود شهر آدم‌ها را از نظر فيزيكي به هم نزديك اما از نظر رواني و اجتماعي دور مي‌كند. شهرنشيني در طول يك قرن اخير از حدود 3-2 ميليون نفر به بيش از 70ميليون نفر، تعداد شهر از 199 به بيش از 1300شهر و نسبت شهرنشيني از حدود 20درصد به 75درصد رسيده است. از سوي ديگر روند سالخوردگي جمعيت كشور طي دهه‌هاي آتي نيز به وسيله كارشناسان جمعيتي مثلا براي سال 2025 حدود 7ميليون پيش‌بيني شده است كه آن ‌را كارشناسان در اصطلاح «خاكستري‌شدن جمعيت» مي‌نامند. شاخص‌هاي جهاني «شهر دوستدار سالخوردگان» نمونه‌هايي از شهرسازي انسان‌گرا و ميزان دسترسي كهنسالان به فضاهاي شهري و خدمات شهري است.

با نگاهي به شهرها در كشورهاي توسعه‌يافته مانند كشورهاي اسكانديناوي كه هم‌اكنون با مشكل سالمندي جمعيت مواجه هستند مي‌توان دريافت كه در عرصه‌هاي شهري و معماري تمهيدات ويژه‌اي انديشيده شده كه موجب افزايش كيفيت زندگي سالمندان در اين فضاها شده است. مديران شهري لازم است به نيازهاي اين قشر خاص توجه داشته باشند و در تدوين ضوابط و مقررات ساخت مسكن، محلات و طرح‌هاي شهرسازي به اين امور دقت لازم را داشته باشند. همچنين طراحان و برنامه‌ريزان شهري بايد بخشي را در مطالعات خود به وضعيت جمعيت سالمندي اختصاص دهند و راهبردها و سياست‌هاي شهري پيشنهادي را بر مبناي شرايط آنها ارائه دهند. نهاد‌هاي مسئول بايد در تدوين ضوابط و مقررات ساخت مسكن، طراحي فضاهاي شهري، ساماندهي محلات و تدوين و بازنگري در طرح‌هاي جامع و تفصيلي شهرها آنها را مدنظر قرار دهند. بنابراين شوراهاي شهري و شهرداري‌ها و ساير دستگاه‌هاي مديريتي بايد در چند حوزه ورود پيدا كنند؛ اول، متناسب‌سازي معابر و فضاهاي شهري براي سالمندان. دوم، تكريم سالمندان در شهر و حوزه خدمات شهري مثلا در شبكه حمل‌ونقل و سيستم‌هاي حمايتي و تأمين‌اجتماعي و سوم، بازنگري مقررات ملي ساختمان و سازمان نظام مهندسي و لحاظ كردن نياز‌هاي سالمندان در قوانين شهرسازي مدرن.
اسداله نقدي

سرشماری جمعیت سالمند

کد خبر 386455

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha