چهارشنبه ۲ آبان ۱۳۸۶ - ۱۳:۴۵
۰ نفر

ترجمه زهرا صدری: چند ماه پیش مشاور سابق ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، در یک گفت‌وگوی غیررسمی اظهار داشت: مقامات روسی از مزه نفت و گاز، سرمست شده‌اند.

وضعیت تثبیت شده از یک سو و سرمایه کسب شده ناشی از انرژی از سوی دیگر، شرکت بزرگ گاز پروم را به سمت خرید شرکت انرژی انگلیس سوق داده بود.

همچنین این شرکت به پیشرفتهایی در طرح و برنامه خود در افزایش تسلط بر پایانه‌های گاز و خطوط لوله اروپا دست یافته بود و روسیه گام بزرگی را در ساخت طرح نورد  استریم و خط لوله دریای بالتیک بر می‌داشت که از این طریق گاز مستقیما به اروپا صادر می‌شد و خطوط لوله فرعی نیز به سرعت در اوکراین و لهستان، گسترده شده بود.

کرملین و رهبران سیاسی آسیای میانه در مرحله مهمی گام برمی داشتند و با یکدیگر توافق کردند که کلیه صادرات انرژی به اروپا به جای اینکه از طریق دریای خزر و ترکیه صورت گیرد، باید از مسیر روسیه انجام پذیرد. به هرحال روسیه دارای قدرت بیشتری بود و از منابع مهم خود در راستای پیشرفت برنامه ژئوپلیتیک استفاده می‌نمود.

اما مقامات کرملین، حساب ویژه‌ای روی خود باز کرده بودند. این رفتار جسورانه باعث به صدا در آمدن زنگهای هشدار در جهان شد. اتحادیه اروپا نیز در مقابل این وضعیت، موضع گیری کرد و گام‌هایی را در جهت مخالفت با روسیه و تضعیف برخی از جاه طلبی‌های پوتین برداشت.

خوش شانسی اتحادیه اروپا از دگرگونی انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه در ماه می‌و روی کار آمدن نیکولا سارکوزی آغاز شد.

با وجود این‌که ژاک شیراک – رئیس‌جمهوری سابق فرانسه – در دوران ریاست‌جمهوری اش روابط و همکاری بسیار خوبی با روسیه داشت، اما سارکوزی با میزبانی گرمی که از رئیس‌جمهوری اوکراین به عمل آورد، لزوم تغییر در روابط با روسیه را به‌عنوان یکی از تحولات جدید سیاست خارجی‌اش به مسکو هشدار داد.

وی همچنین طی سفری که 2 هفته پیش به روسیه داشت، به افزایش نگرانی‌ها درخصوص بدتر شدن وضعیت حقوق بشر در روسیه اشاره کرد. اتحادیه اروپا نیز تغییراتی مشابه در روابط با روسیه اعمال نمود.

ترس از جسارت پوتین در استفاده از انرژی به‌عنوان سلاحی در مقابل اوکراین (سال 2005) و بلاروس (سال 2006)، اتحادیه اروپا را وادار به وضع قوانین جدید در ماه سپتامبر 2007 نمودکه طبق آن شرکتهای خارجی را از مشارکت در سامانه‌های توزیع انرژی اروپا و شرکتهای خدماتی چند منظوره مرتبط، منع می‌ساخت.

همچنین رهبران اروپایی پس از سال‌ها بحث و مذاکره توافق کردند تا زمان تأمین منابع جدید گازی از آذربایجان و آسیای میانه که مستقیما به اروپا می‌رود، از خط لوله روسیه (و ایران) استفاده کنند. از سوی دیگر در همان زمان طرح نورد استریم روسیه، بسیار کمتر از آنچه پیش‌بینی می‌کردند، پیشرفت خواهد کرد.

همچنین اتحادیه اروپا از کشور کوچک استونی بابت حفظ استقلال و عدم موافقت با روسیه درخصوص بررسی بستر دریای بالتیک، قدردانی نمود.

قدرت پوتین از توانایی او در افزایش نفوذ در آسیای میانه و اروپای شرقی نشات گرفته بود. اما گویا این قدرت دوام چندانی نداشت. در ماه سپتامبر هواداران غرب (حزب نارنجی) اکثریت کرسی‌های پارلمان اوکراین را تصاحب کردند و دولت جدید را به سمت تحکیم روابط با ناتو و اتحادیه اروپا سوق خواهند داد.

در این ماه نیز اوکراین و همسایگانش برای احداث خط لوله انتقال نفت – که از روسیه می‌گذرد – به توافق رسیدند. که از این طریق منبع مهم و جدید انرژی برای اروپای میانه و شرقی فراهم می‌گردد. در همین حال لهستان که بزرگترین منتقد روسیه است، درصدد تصاحب دوباره جایگاه خود است. اما سیاستهای داخلی لهستان دستخوش تغییراتی شده و با رسوایی در ائتلاف جناح راست، تضعیف شده بود.

دیدگاه‌های خشن ضد اروپایی و ضد آلمانی 2 برادر 2 قلو – رئیس‌جمهوری لچ کازینسکی و نخست وزیر جاروسلاو کازینسکی – باعث کاهش سطح روابط لهستان با اروپا در دوران پس از کمونیسم شده بود.

همان‌طور که نظرسنجی‌ها نشان می‌داد، انتخابات 21 اکتبر در لهستان دولت ائتلافی را پایه ریزی کرد که هواداران اتحادیه اروپا در آن نقش مهمی ایفا می‌کنند. همچنین بازارهای مشترک آزاد میانه رو که باعث تحکیم روابط با اروپای غربی می‌شوند، شکل خواهد گرفت.

حتی ممکن است ترکمنستان نیز در حاشیه آن قرار گیرد. بعد از 16 سال حکومت دیکتاتوری، رئیس‌جمهوری جدید این کشور، قربانقلی بردی محمد اف (که مورد حمایت مقامات انگلیسی است) از علاقه خود در احداث خط لوله انرژی ترکمن از مسیر روسیه، خبر داد.

در آینده نزدیک، این تغییرات، مسکو را عصبانی خواهد ساخت. اما اگر روسیه در مسیر تبدیل شدن به کشوری آرام گام بردارد و سیاستهای خود را در این راستا تغییر دهد، آنگاه رهبران روسیه شاهد جایگاه واقع‌بینانه تری در نظام اقتصاد جهانی، خواهند بود. با این وجود هم اکنون روسیه سالانه 20 درصد از نیاز انرژی اروپای غربی را تأمین می‌کند.

همان‌طور که روسیه برای درآمد به اروپا وابسته است، اروپا نیز جهت تأمین انرژی به روسیه محتاج است.

این تحولات جنگ قدرتی را در اروپا دامن می‌زند که یک سوی آن پوتین با آرمان احیای موقعیت گذشته است و طرف دیگر غرب با سیاست مهار روسیه.

Time.com
20  اکتبر

کد خبر 34841

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار اروپا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز