در راه اردو دخترم گفت: «بابا، این دفعه آخریه که به اردو می‌رویم. من دیگه نمی‌رم...» چند لحظه بعد گفت:«بابا شما می‌ترسیدی بری مدرسه؟»

«آره عزیزم، یه ذره می‌ترسیدم.»/ «از چی می‌ترسیدی؟»/ «یادم نیست، تو هم می‌ترسی؟»/ «آره، یک ذره»/ «از چی؟»/ «من نمی‌دونم اونجا چه‌خبره»،«مدرسه چه جور جاییه، اونجا چه کار می‌کنن؟»

آیا این صحبت‌ها به نظرتان آشنا نمی‌آید؟ شما هم ممکن است با مواردی شبیه به این گفت‌وگو در آستانه سال تحصیلی مواجه شوید.

بسیاری از بچه‌ها درباره اولین روز مدرسه نگران هستند و ما دلیلش را نمی‌دانیم بعضی از بچه‌ها نمی‌ترسند و یا مقاومت نمی‌کنند. اما برای بچه‌های بین سن 5تا8سال کاملا طبیعی است که در این مورد سؤال کنند یا بترسند، بچه‌ها ترس‌شان را به گونه‌های مختلفی نشان می‌دهند.

حالم خوب نیست، نمی‌خوام برم مدرسه، چرا باید برم مدرسه؟ من مامانمو می‌خوام، منو تنها نذار. ترس و مقاومت در مورد رفتن به مدرسه به خصوص طی دوره کودکستان، وقتی معلم و یا کلاس درس تغییر می‌کند و یا بچه‌ها به یک مدرسه جدیدمی‌روند، بسیار طبیعی است.

بچه‌ها به چند دلیل در مورد رفتن به مدرسه مقاومت می‌کنند:

  • از اینکه از والدین‌شان جدا شوند، می‌ترسند.
  • از محیط‌های جدید و ناشناخته وحشت دارند.
  • نگران برخورد بچه‌های دیگر هستند.
  • و یا آنها شدیداً رفتار متضاد دارند.

بچه‌هایی که رفتار متضاد دارند به طور طبیعی در مقابل راهنمایی و نصیحت مقاوم هستند. والدین چگونه می‌توانند به ترس بچه‌ها واکنش نشان بدهند؟

این مقاله قصد دارد چند راه حل پیشنهاد کند:

- از دیگران کمک بخواهید. با والدین دیگر درباره تجربیات‌شان صحبت کنیدو در مورد ترس و نگرانی‌های بچه‌ها و اینکه آنها چگونه فرزندان‌شان را کنترل کرده‌اند، از آنها مشورت بخواهید. قبل از شروع مدرسه و حتی بعد از آن درباره رفتن به مدرسه فرزندتان صحبت کنید.

با علاقه، به آنچه می‌گوید گوش دهید و اطلاعاتی درباره آنچه اتفاق خواهد افتاد، به او بدهید. ترس‌های اولیه و تجربیات مثبت خود را در مورد اولین‌باری که به مدرسه  رفته‌اید، برایش تعریف کنید.

به او بگویید، شما درک می‌کنید که او چه احساسی دارد اما نگویید که نباید این احساس را داشته باشد. گاهی اوقات بچه‌ها نیاز دارند که با صدای بلند فکر کنند تا نهایتا ترسشان از بین برود.

کتابی در خصوص موضوع مورد بحث بخوانید؛ یک کتاب در مورد مدرسه رفتن بچه‌ها؛ بدین‌ترتیب اطلاعات زیادی به دست خواهید آورد. ضمنا این کار به درک احساس فرزندتان و تلاش برای کم کردن ترسش کمک می‌کند. حتی ممکن است بچگی خودتان را به یاد بیاورید.

شما می‌توانید در کنار فرزندتان با رسم تصاویر، داستانی درباره مسائل مربوط به مدرسه بسازید. این داستان باید شامل مراحل آماده‌شدن برای رفتن به مدرسه، خداحافظی از افرادخانواده، فعالیت‌های کلاسی،‌ پیداکردن دوست و همبازی، برگشتن به خانه و تعریف اتفاقات برای شما باشد.

به خاطر داشته باشید که بعضی از بچه‌ها ترس‌شان را با عبارات مشابهی مانند «دلم درد می‌کند» بازگو می‌کنند که کاملا طبیعی است. حتی اگر گفته‌هایشان را قبول ندارید به آنها توجه کنید و درجه حرارت بدنشان را کنترل کنید!

این رفتار تسلی‌بخش است و به بچه‌ها اطمینان دوباره می‌دهد و اگرچه مطمئنید که حال فرزندتان خوب است حتی‌المقدور او را تا مدرسه همراهی کنید.

وانمود کنید شما هم به مدرسه می‌روید. با اجرای بازی، برنامه منظم زود از خواب بلند شدن، خوردن صبحانه، پوشیدن لباس، در دست گرفتن کیف یا کوله‌پشتی را اجرا کنید.

همچنین به او کمک کنید در خانه یک کلاس برپا کند و در نقش معلم آنچه را  معمولا در مدرسه رخ می‌دهد، برایش بازگو کنید.

آنها را در تجربیات دیگران سهیم کنید؛  از یک نوجوان بخواهید با فرزند شما درباره تجربیات مثبتش از مدرسه صحبت کند و واضح است اگر با خلق و خوی او آشنا باشد با عبارات مناسب‌تر سخن می‌گوید و این جلسه موثر خواهد بود.

- تماشای تلویزیون را محدود یا کنترل کنید. بعضی از بچه‌ها صبح‌ها وقتی از خواب بلند می‌شوند تلویزیون تماشا می‌کنند. تلویزیون را در صبح‌های مدرسه محدود یا از آن اجتناب کنید.

این رویه را قبل از شروع مدرسه به کار بگیرید. تلویزیون را در پایان یک برنامه خاموش کنید نه در مابین آن، چون بچه‌ها وقتی یک برنامه را نگاه می‌کنند تمام حواس‌شان متوجه آن است و اگر بی‌مقدمه تلویزیون را خاموش کنید، آزرده خاطر می‌شوند.

- آنها را عادت بدهید که با دیگران باشند. بعضی از بچه‌ها عادت ندارند که از والدین‌شان دور باشند. برای بچه‌ها امکان یک تجربه مثبت مستقل بودن را به وجود بیاورید. آنها را وادار به انجام فعالیتی در خانه دوستان‌شان کنید و وقتی که سرگرم شدند، آنها را ترک کنید. (البته تحت نظر والدین‌شان که شما آنها را می‌شناسید و می‌دانید که مطمئن هستند.)

تقریبا تمام بچه‌ها در آغاز تا اندازه‌ای از مدرسه می‌ترسند و نسبت به آن بی‌میل هستند.

آنها نهایتا بر این ترس غلبه می‌کنند؛ پس در مقابلشان عصبانی نشوید و اگر می‌گویند بیمارند، اگر کج خلق می‌شوند یا شروع به گریه می‌کنند،‌خونسرد باشید.

به آنها گوش بدهید و صدایتان را بلند نکنید. بگویید که دوست‌شان دارید و یادآوری کنید که تمام بچه‌ها باید به مدرسه بروند.

بعد از اینکه مدرسه شروع شد، بچه‌ها معمولا زمزمه نرفتن به مدرسه را ادامه می‌دهند. این برخورد، یک قسمت طبیعی از رفتارشان است. قبلا به آنها بگویید که هر روز باید به مدرسه بروند و اگر تا مدرسه همراهی‌شان می‌کنید به یک خداحافظی کوتاه بسنده کنید؛

چرا که خداحافظی طولانی آنها را احساساتی‌تر می‌کند و باعث آزردگی خاطرشان می‌شود.بعضی از بچه‌ها به طور فیزیکی در مورد رفتن به مدرسه مقاومت می‌کنند. اگر شما رفتار قابل درکی داشته باشید آنها از رفتار خود دست می‌کشند.

اگر فرزندتان خصمانه و ستیزه‌جویانه رفتار می‌کند، به مدرسه زنگ بزنید و با معلم و مشاور او مشورت کنید زیرا این امر می‌تواند بسیار موثر باشد.

لادن نصیری

کد خبر 32020

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز