چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۲
۰ نفر

محمد خجسته نیا*: واقعیت حاکی از آن است که شرکت‌های تبلیغات انحصاری و مرکز محور توانسته اند با همراهی چند شرکت دیگر همان مدل انحصاری و خاص گونه را پی گیری و سهم اقتصادی کافی را نصیب خود کنند.

در بحث ارتباطات و توسعه یکی از مدل‌های واقعی در جامعه جهانی مدل مرکز و پیرامونی است. مدلی که بیشتر سرمایه‌ها و منابع مالی و توان تولیدی و تکنولژیک جهان در دست مراکز عمده و توسعه یافته و قدرتمند جهانی است و بقیه جهان که پیرامون هستند و عمدتاً از کشورهای جهان سوم و در حال توسعه و عقب مانده تشکیل شده‌اند بیشترین پتانسیل و منابع بالقوه را با کمترین خروجی و GNP دارا هستند. این واقعیت بهترین تعریف برای محور این یادداشت می‌توانست باشد. واقعیت صنعت تبلیغات ایران آن است که صنعت تبلیغات ایران امروز در دستان چندین شرکت خاص انحصاری شده است و بقیه شرکت ها نقش پیرامونی را در این زمینه بازی می کنند به طور مثال تاکنون این نسبت شاید نسبت 10 به هزار یا بیشتر باشد. یعنی منابع و گردش مالی و اقتصادی و تولیدی در دست این تعداد شرکت است و بقیه شرکت‌ها با وضعیت معادل و متوسط و اکثر قریب به اتفاق با وضعیت ناخوشایندی روزگار می‌گذرانند.

بـــه طور واقعی برخی از این شرکت‌های مرکز هم بـــر مبنای صلاحیت و توانایی و استعداد رشد نکرده بلکه حمایت‌های رانت گونه و غیرواقعی باعث رشد جهشی سریع آنان شده است. این حمایت‌ها برخی را یک شبه به ره صد ساله سوق داده است. نکته دیگر در خصوص شرکت‌های مرکز، اشتباهات استراتژیک نهادهای توزیع کننده رسانه‌ای پولساز بوده است به طور مثال ایجاد انحصار در کنسرسیوم سازمان صدا و سیما در نیمه اول دهه 80 موجب شد که برخی از شرکت‌ها بتوانند با این انحصار بخوبی رشد کنند و فاصله خود را با دیگران به اندازه کافی متفاوت سازند. یا در حوزه تبلیغات محیطی به طور مثال در شهر تهران برخی از شرکت‌ها در سال گذشته توانستند با ایجاد انحصار در تبلیغات محیطی فضای رسانه‌های محیطی را چند برابر گران و همه مصرف کنندگان خدمات رسانه‌ای محیطی را دچار بهت و تعجب نمایند. در این بین متأسفانه هیچ نهاد ناظری هم به دلیل فقدان تحلیل علمی به این خطر که در نهایت موجب افزایش هزینه های کالاها و خدمات مصرفی مردم می شود ، توجهی نکرد.

این اتفاق همچنین در حوزه تبلیغات مسابقات لیگ برتر فوتبال هم صورت گرفت که متأسفانه رشدی معادل 400 درصدی را در قیمت تمام شده منجر گردید.

نکته سوم دور زدن ضوابط ضد انحصار توسط برخی شرکت های صنعت تبلیغات است. به طور مثال در سازمان صدا و سیما به شرکت ها در حوزه پخش آگهی تلویزیون یک شرکت سقف معینی تعیین شده است که انحصار بازرگانی بوجود نیاید اما واقعیت حاکی از آن است که شرکت‌های تبلیغات انحصاری و مرکز محور توانسته‌اند با همراهی چند شرکت دیگر همان مدل انحصاری و خاص گونه را پی گیری و سهم اقتصادی کافی را نصیب خود کنند. همچنین محدودیت وضع شده برای شرکت در مزایده‌های تبلیغات محیطی که بزودی توسط سازمان زیباسازی شهرداری تهران برگزار خواهد شد این گونه است که شرکت‌های تبلیغاتی حق شرکت در چند باکس تبلیغات را برای ایجاد انحصار نخواهند داشت اما واقعیت آن است که این شرکت ها با خرید سهام سایر شرکت های کوچک با 3 یا 4 برند تجاری شرکت در مزایده ها شرکت و سهم خود را با دور زدن قوانین ضد انحصاری به دست خواهند آورد. در این راه به نظر می‌رسد باید برای جلوگیری از ایجاد انحصار رسانه ای در حوزه تبلیغات طرح جامعی شکل گیرد که امکان نقض قوانین و مقررات ضد انحصاری را از بین ببرد و نظارت دقیق تری از سوی صدا و سیما ، شهرداری‌ها ، وزارت ارشاد و سایر نهادهای مسئول در این حوزه اعمال شود.

* مدیرمسوول سایت کاوشگران روابط عمومی

کد خبر 274884

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار رسانه و روزنامه‌نگاری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha