سه‌شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۲
۰ نفر

گروه بین‌الملل - محمدکرباسی: ۲۰ سال قبل در چنین روزهایی خیابان‌های رواندا پر از خون بود، اسامی کسانی که باید کشته می‌شدند در رادیو خوانده می‌شد و مردم دوست و همسایه خود را تکه‌تکه می‌کردند.

خبر اوگاندا

مردم به کشتار هم تشویق می‌شدند و هوتوها جمعیت اقلیت توتسی را هدف قرار داده بودند. مردان حتی همسران توتسی خود را به قتل می‌رساندند، دوست، دوستش را و همسایه‌، همسایه‌اش را با کاردهای بزرگی که روانداهایی در خانه‌هایشان نگه می‌دارند به قتل می‌رساندند. در تاریک‌ترین فاجعه انسانی در نیم قرن گذشته حتی دیگر کلیسا هم خانه مقدس و امن نبود و راهبه‌ها و کشیش‌ها مردمی که به کلیسا پناه برده بودند را قتل‌عام می‌کردند. حالا 20سال از آغاز آن قتل عام ۱۰۰ روزه که طی آن ۸۰۰ هزار تا یک میلیون نفر کشته شدند می‌گذرد اما داغ آن برای مردم رواندا هنوز تازه است. از مجموع ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار زنی که در جریان این نسل کشی مورد تجاوز قرار گرفته‌اند حالا ۲۰ هزار نفرشان فرزندانی ۲۰ ساله از آن روزهای تاریک و خونین دارند که از آنها متنفر هستند. فرزندانی که روزهای سیاه را به یاد مردم رواندا می‌آورند.

سالگرد جنجالی یک نسل کشی

نمایندگان دولت فرانسه پس از آنکه رئیس‌جمهور رواندا اعلام کرد که این کشور در این نسل‌کشی دست داشته است در مراسم سالگرد شرکت نکردند. آنها نمی‌خواهند دیگر کسی حرفی از آن روزهای تلخ بزند اما مگر می‌شود خون‌های ریخته شده، کسانی که زنده زنده در خانه‌هایشان سوختند و کاردهای بزرگ و سنگینی که هم‌وطنی را تکه‌تکه می‌کرد به فراموشی سپرده شوند؟

واقعیت دنیای امروز این است که از آوریل تا ژوئیه سال ۱۹۹۴ سازمان ملل و کشورهای دیگر جهان ساکت نشستند و به قتل عام رواندا فقط نگاه کردند. پل کاگامه، رئیس‌جمهور رواندا در حرف‌های تازه خود تأکید کرده که دولت‌های بلژیک و فرانسه هر دو در آماده‌سازی‌ زمینه‌های سیاسی برای نسل کشی در رواندا «نقش مستقیم» داشتند. در‌واقع مردم رواندا به‌خاطر بازی سیاست و رقابت قدرت کشورهای خارجی در این کشور به‌ویژه میان فرانسه و آمریکا قربانی قتل عام شدند و به جان هم افتادند. نسل کشی رواندا در ۷ آوریل سال ۱۹۹۴ و به‌دنبال سقوط هواپیمای حامل «جونال هابیا ریمانا» رئیس‌جمهور وقت رواندا از قوم هوتو شروع شد.

از زندگی در صلح تا نسل کشی

نزدیک به 85درصد از مردم رواندا هوتو‌ها هستند اما آنها پیش از رسیدن استعمارگران آلمانی در کنار اقلیت توتسی کنار هم به خوبی و خوشی زندگی می‌کردند. آلمان در سال ۱۸۹۴ رواندا را مستعمره خود کرد اما در سال ۱۹۱۸ بلژیک کنترل رواندا را در دست گرفت. استعمارگران در‌واقع سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» را در پیش گرفتند تا در این کشور کوچک آفریقا جای پای خود را مستحکم کنند. استعمارگران برای منافع خود با سیاستی که در پیش گرفتند کاری کردند که اقلیت توتسی که نسبت به اکثریت هوتو ثروتمند‌تر بوده و پوست روشن تری داشتند از امکانات بهتر زندگی و قدرت بیشتری برخوردار شوند.

حتی مبلغان مسیحی کلیسای کاتولیک روم که از قرن نوزدهم در رواندا حضور داشتند هم همین سیاست تفرقه را پیگیری کردند. در واقع توتسی‌ها که درجه یک حساب می‌شدند با هوتوها که درجه 2 به‌حساب می‌آمدند رفتار ارباب و رعیتی داشتند و همین مسئله آتش اختلاف‌ها و نفرت میان این دو قوم را که پیش از حضور استعمارگران زندگی آرامی داشتند هر روز شعله‌ور‌تر کرد.

استعمارگران حتی اقدام به صدور کارت شناسایی برای مردم رواندا کردند؛ کارت‌هایی که در آنها افراد به 3 نژاد هوتو، توتسی و توآ تقسیم‌بندی شده بودند. به همین‌خاطر هوتوهای ثروتمند خودرا به یک توتسی تغییر می‌دادند تا از احترام و امکانات بیشتری بر خوردار شوند. در سال ۱۹۵۹، هوتوها حکومت توتسی را سرنگون کردند و ده‌ها هزار توتسی به کشورهای همسایه ازجمله اوگاندا فرار کردند. توتسی‌های در تبعید گروهی شورشی موسوم به «جبهه میهنی رواندا» را تشکیل دادند که در سال ۱۹۹۰ به رواندا حمله کرد. جنگ تا سال ۱۹۹۳ و تا زمانی که توافقنامه صلح امضا شد ادامه داشت. اما شب ششم آوریل ۱۹۹۴ در حادثه‌ای مرموز به هواپیمای حامل جونال هابیا ریمانا رئیس‌جمهور وقت رواندا و سیپرین نتاریامیرا رئیس‌جمهور بوروندی که هر دو از قوم هوتو بودند شلیک شد. هواپیما سقوط کرد و همه سرنشینان آن کشته شدند تا آتش نسل کشی روشن شود.

قتل عام مقابل چشمان اروپا

هوتوهای افراطی، «جبهه میهنی رواندا» را متهم به این اقدام کردند و رادیوهای آنها با پیام‌هایی مانند «علف‌های هرز و سوسک‌ها را ریشه‌کن کنید» مردم را به کشتن توتسی‌ها تشویق می‌کردند. نفرت آنقدر بالا گرفته بود که خیابان‌ها بسته می‌شدند تا توتسی‌ها را پیدا کنند و به قتل برسانند. بیشتر قربانیان مردان، زنان، کودکان و نوزادانی بودند که توسط همسایه‌ها، همکاران و دوستان سابق خود کشته می‌شدند.

فرانسه و بلژیک که آتش اختلاف‌ها را دامن زده بودند هم کاری نمی‌کردند و حتی فرانسه با عاملان قتل عام همکاری می‌کرد و آنها را آموزش می‌داد. بلژیک و بیشتر نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، بعد از آنکه 10سرباز بلژیکی در رواندا کشته شدند این کشور را ترک کردند. فرانسه که از متحدان دولت هوتو بود، نیرویی را برای تشکیل یک منطقه امن به رواندا فرستاد اما این نیروها هیچ کاری برای توقف نسل کشی نکردند. یک کمیسیون تحقیق در رواندا در سال ۲۰۰۸ گزارش کرد که فرانسه از آماده شدن قبیله هوتو برای نسل‌کشی توتسی‌ها آگاه بوده و شبه‌نظامیان هوتو را که قتل عام‌ها را مرتکب شده‌اند، آموزش داده است. فعالان صلح هنوز سازمان ملل متحد و جامعه جهانی را مقصر اصلی این نسل کشی می‌دانند.

دولت فرانسه تاکنون دست داشتن در نسل کشی را نپذیرفته و تنها نیکلا سارکوزی، رئیس‌جمهور وقت در سفر خود به رواندا گفت: ما اعتراف می‌کنیم که در جریان نسل‌کشی رواندا اشتباهاتی جدی از جانب فرانسه و دیگر کشورها رخ داده است. رئیس‌جمهور رواندا اما گفته است که فرانسه در مقطعی با عاملان این قتل عام همکاری داشته و شبه نظامیان هوتو در زمان ارتکاب قتل عا‌م‌ها تحت حمایت سربازان فرانسوی بودند.

سازمان ملل با وجود درخواست‌های مختلف نه‌تنها نیروهای حافظ صلح خود را در رواندا افزایش نداد بلکه عده‌ای از آنها را هم خارج کرد. کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد در این‌باره گفته است:در لحظه‌ای که مردم رواندا به‌شدت نیازمند کمک جامعه‌جهانی بودند، دنیا از رواندا روی برگرداند. یکی از حوادث تلخ آن روزها را خیلی‌ها به یاد دارند:نیروهای سازمان ملل متحد در مدرسه‌ای به 2هزار توتسی پناه داده و از آنها محافظت می‌کردند اما آنها دستور تخلیه رواندا را دریافت می‌کنند.

پس از ترک نیروهای سازمان ملل، توتسی‌ها در آن مدرسه سلاخی می‌شوند. بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل حالا بعد از ۲۰سال گفته است که این سازمان هنوز از آن واقعه خجالت زده است. سازمان ملل حتی در ابتدا از پذیرش این ماجرا به‌عنوان نسل‌کشی خودداری کرد و به همین‌خاطر به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت و بحث تغییر ساختار آن بار دیگر در رسانه‌ها شدت گرفت.

حدود ۷۰ درصد از ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار‌زنی که طی ۱۰۰ روز نسل‌کشی رواندا مورد تجاوز قرار گرفتند با ویروس اچ‌آی‌وی(ایدز) هنوز دست و پنجه نرم می‌کنند، اما بسیاری از عاملان این قتل عام هنوز برای خودشان به راحتی زندگی می‌کنند. مردم رواندا با سیاست تفرقه کشورهای اروپایی و بی‌تفاوتی فرانسه و جامعه بین‌الملل سلاخی شدند. خارجی‌ها به خانه‌های راحت خود بازگشتند اما آتشی که آنها در یک کشور کوچک و فقیر آفریقا به‌خاطر منافع‌شان برافروختند هنوز دل مردم این کشور را می‌سوزاند تا آنها هر روز یک دنیا فریاد باشند.

کد خبر 255226
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز