سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱ - ۱۷:۰۲
۰ نفر

گروه حوادث: سارق شیشه‌ای وقتی خود را در محاصره مردم گرفتار دید، گردنبند مسروقه را بلعید.

او ابتدا وانمود می‌کرد بی‌گناه است ولی پس از اینکه دچار دل درد شدیدی شد به ناچار مجبور شد به سرقت اعتراف کند.
ساعت 19شنبه 15مهر‌ماه سال‌جاری مردی به همراه دو دخترش برای خرید به نازی آباد رفته بود که ناگهان شخصی به سمت دختر هشت ساله وی حمله کرد و در یک چشم برهم‌زدن گردنبند طلای او را قاپید. پدر دختربچه و مردم که شاهد سرقت بودند بلافاصله به تعقیب سارق فراری پرداختند و او را دستگیر کردند.

دقایقی بعد و با تماس شهروندان، مأموران کلانتری 130نازی آباد در محل حاضر شدند و به بازرسی بدنی متهم پرداختند اما گردنبند طلا را پیدا نکردند. مرد مرموز خود را بی‌گناه می‌دانست اما پدر دختر‌بچه و شاهدان اصرار داشتند که وی دست به سرقت زده است. مأموران نیز با احتمال اینکه وی همدستی دارد و یا گردنبند را در خیابان پرتاب کرده است دستگیرش کردند. این مرد 40ساله برای انجام تحقیقات بیشتر با دستور قاضی موسوی دادیار شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران انتقال یافت. وی در بازجویی‌های نخست منکر گردنبندقاپی شد و درخصوص فرار خود از دست مردم گفت:

من روز حادثه از محل کارم به خانه می‌رفتم که یکدفعه دیدم جمعیت زیادی در تعقیب من هستند. آنها درحالی‌که فریاد می‌زدند: دزد، دزد، قصد داشتند مرا دستگیر کنند. من هم از ترسم پا به فرار گذاشتم. با اینکه می‌دانستم آنها مرا اشتباه گرفته‌اند ناچار شدم از دستشان فرار کنم اما مردم سرانجام خودشان را به من رساندند و با وجود اینکه من به آنها گفتم بی‌گناهم و در بازرسی‌ها نتوانستند گردنبند را پیدا کنند باز هم اصرار داشتند که من دست به سرقت زده‌ام. با وجود اظهارات ضد‌و نقیض این متهم، مأموران تحقیقات تکمیلی از وی را آغاز کردند تا اینکه متوجه شدند وی دچار دل درد شدیدی شده است.

دل درد او بدجوری مشکوک بود و متهم وقتی دید دستش به‌زودی رو خواهد شد به ناچار لب به اعتراف گشود و به گردنبند قاپی اعتراف کرد. وی گفت: مدت‌هاست که در دام اعتیاد شیشه گرفتار شده‌ام. روز حادثه درحالی‌که بازهم شیشه مصرف کرده بودم و توهمات عجیبی به سراغم آمده بود یکدفعه چشمم به گردنبند دختر هشت ساله افتاد و با خود گفتم که آن را سرقت کنم. وی ادامه داد:

بعد از قاپیدن گردنبند پا به فرار گذاشتم غافل از اینکه پدر دختر بچه و شاهدان متوجه ماجرا شده و در تعقیب من هستند. من نیز وقتی متوجه این موضوع شدم از ترس دستگیری گردنبند را بلعیدم اما در اداره آگاهی دچار دل درد شدیدی شدم و لو رفتم. بعد از اعتراف این دزد عجیب، وی با دستور قاضی موسوی برای انجام آزمایش‌های رادیولوژی به مراکز درمانی معرفی شد تا اقدامات پزشکی برای خارج کردن گردنبند از شکم دزد شیشه‌ای انجام شود.

کد خبر 187359
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز