دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۹:۰۰
۰ نفر

عید نوروز و تعطیلات تمام شد. آن همه جنب و جوش، سفر، مهمانی و هیجان و بازی و البته گاه بی‌حوصلگی رفت؛

هفته‌نامه‌ی همشهری دوچرخه شماره‌ی 645

ورودی اول:

اما بهار ماند. پس در این روزهای رخوت بعد از تعطیلات طولانی، کمی هم به بهار فکر کنیم که به بهانه‌اش سال عوض شده و یادمان باشد که زیر امضاهایمان دیگر 90 ننویسیم.

ورودی دوم:

 هنوز به 90 نوشتن عادت نکرده بودیم که 91 آمد.

هنوز به نوروز خو نگرفته بودیم که نوروز رفت.

بهار هم می‌رود. پس هی به بهانه‌ی‌ِ بهار چرت نزنیم، بیاییم نگاهش کنیم. راستی چرا در بهار که همه‌ی طبیعت بیدار می‌شود ما خوابمان می‌گیرد؟

متن اول:

نگاه کردن فقط حظ بردن نیست به گفته‌ی «یوسف سلطانی»، روان‌شناس و مشاورخانواده، بهار فصل معرفت شناسی است و انسان‌ها اگر بخواهند در طبیعت بهاری تفکر کنند، می‌توانند بخشی از رمزهای هستی‌شناسی را به‌دست بیاورند؛ رمزهایی که در فصل‌های دیگر دیده نمی‌شوند یا کمترند. تنوع در طبیعت وجلوه‌های هستی در این فصل زیاد است، آب‌ وهوا تغییر می‌کند، خاک خواص حیات‌بخش جدیدی پیدا می‌کند، آسمان یک‌جور دیگر است و همه‌ی اجزا وعناصر طبیعت با هارمونی جذابی در تابلوی طبیعت آراسته می شوند وانسان را به وجد و تفکر وامی‌دارند.

 ازطرف دیگر، انقلابی که با نگارگری خداوند زیبایی‌ها، درهستی به‌وجود می آید، طبیعت را به نمایشگاه جلوه‌های خداشناسی تبدیل می‌کند؛ به‌طوری‌که وجود خداوند را به وضوح در آرایه‌های طبیعت می‌توان دید.از این نظر، بهار فرصت بسیار خوبی است برای شناخت خداوند و توسعه‌ی عشق و امید در دل و جان هوشیار و تماشاگر این گالری هستی‌شناسانه.

بنابراین بهار می‌تواند انسان‌ساز و درس‌آموز تشنگان معرفت باشد و آدم‌ها هرچه هوشیارتر باشند، درس و درک بهتری از هستی‌شناسی دریافت می‌کنند.

ورودی سوم:

فصل‌ها برای خودشان روان‌شناسی دارند. نه این که بگوییم مثلاً متولدان بهار چه‌طوری‌اند و چه ویژگی‌هایی دارند: نه!

در بهار خلق و خوی آدم‌ها تغییر می‌کند، همان‌طور که در فصل‌های دیگر هم، به شکل دیگری چنین اتفاقی می‌افتد.

یوسف سلطانی از این تأثیر برایمان می‌گوید:«آب و هوا بر شخصیت و روان انسان‌ها تأثیرگذار است.در روان‌شناسی، بیماری‌ای به‌نام افسردگی فصلی داریم که براثر تغییر ترکیبات شیمیایی خون ایجاد می‌شود. در فصل‌های سرد هورمونی در وجود انسان ترشح و وارد خون می‌شود، به‌نام ملاتونین که به آن هورمون خواب هم می‌گویند.

این هورمون انسان را آرام و خسته و تمایلات تحرکی او را کم می‌کند. با ترشح این هورمون، انگیزه‌ی جنب وجوش وتحرک کم‌تر می‌شود و به‌نوعی سستی‌، بی‌انگیزگی و حتی افسردگی درونی را دامن می‌زندکه ممکن است باتوجه شرایط جسمی و روانی افراد، شدت و ضعف آن نیز متفاوت باشد.

این نوع افسردگی به این خاطر افسردگی فصلی نامیده می‌شود که ترشح این هورمون در پاییز و زمستان بالا می‌رود و در بهار و تابستان بر اثر تابش مداوم خورشید کم‌تر وارد خون می‌شود و میل به تحرک در آدم‌ها افزایش می‌یابد.

در زمستان اگر کسی افسردگی فصلی گرفته باشد، توصیه می‌کنیم در معرض آفتاب قرار بگیرد و یا حمام آفتاب بگیرد.به همین لحاظ در فصل بهار این بیماری بسیار کم می‌شود و انسان‌ها تمایل بیش‌تری به خلاقیت، رشد و شکوفایی پیدا می‌کنند. بنابراین، دراین فصل نشاط و شادابی در وجود انسان‌ها گل می‌کند . مثل زنده شدن خاک مرده و طبیعت بی‌جان، انسان هم که بخشی از طبیعت است، سرزنده و امیدوار می‌شود.

آن طور که متخصصان طب سنتی؛ امثال بقراط وجالینوس می‌گویند، در بهاربا نفس گرم طبیعت، خون انسان بیدار می‌شود و خون با دریافت ترکیبات بهتر، موجبات شادابی و تحرک انسان‌ها را فراهم می‌آورد و سستی و افسردگی از زندگی‌ها مهاجرت می‌کند.»

خوب، پس حالا که هورمون ملاتونین کم‌تر ترشح می‌شود، دیگر بهانه‌ای برای افسردگی فصلی و خواب‌آلودگی نداریم!

متن دوم:

تو گفتی که پاییز را دوست داری پاییزی که نارنجی است و جنگل‌ها را رنگارنگ‌ می‌کند، اما نگفتی در پاییز روحیه‌ات بهتر است یا در بهار؟ تو هم گفتی که سپیدی زمستان را دوست داری، اما در نهایت بهار که می‌شود، بیش‌تر دوست داری از خانه بیرون بروی.

این روان‌شناس می‌‌گوید:«یکی از شگفتی‌های بهار، تنوع رنگ‌هاست. رنگ‌ها با خواصی که دارند، بر روان انسان تأثیر‌گذارند. مثلاً آبی که آرامش‌بخش است و سبز که شاداب می‌کند و عزت نفس را بالا می‌برد و زرد که امید را در انسان زنده می‌کند. در بهار جریان انبوه آب‌هاو آسمان،گل‌ها وگیاهان و تابش خورشید، مملو از این رنگ‌های شفابخش و امید آفرین است، با زیاد شدن ترکیب رنگ‌های زنده در طبیعت، یأس و نومیدی کم می‌شود.

 به همین دلیل است که در بهار کم‌تر کسی را می‌بینی که در طبیعت بنشیند و از ناامیدی حرف بزند.از جهت نغمه‌ها هم که بررسی کنی باز می بینی کاروان نشاط و شادابی درحال گستردن بساط خود است. با وزش باد به هیکل سرسبز و پر از برگ درختان، شرشرباران و غرش ابرها و خروش رودخانه‌ها، نغمه‌های زیبایی به گوش می‌رسد. پرندگان سرزنده می‌شوند و نغمه سر می‌دهند و هرکدام از این‌ها نشانه‌‌های سرزندگی و نشاط هستند.»

متن آخر:

 ما خواب‌مان می‌گیرد اما...

همین دیروز در کلاس همه چرت می‌زدیم. آقای سلطانی با وجود این همه سرزندگی چرا ما خواب‌آلودیم؟ این مسئله فیزیکی است یا روانی؟

سلطانی این‌طور پاسخ می‌دهد: «بخشی از این قضیه مربوط به فیزیک انسان است و بخشی از آن روحی است. بهار در عین حال که سرزندگی دارد، آرامش هم می‌آورد. شما ببینید چه کسانی شب نمی‌توانند بخوابند؟ کسانی که اضطراب دارند و این همه سرسبزی و رنگ و نغمه، آرامش می‌آورد و اضطراب را کم می‌کند. آدم‌های شاد، راحت‌تر می‌خوابند. شما اگر اضطراب نداشته باشید، در آرامش به‌سر ببرید و جایی ساکن مدتی لم بدهید، خوابتان می‌برد؛ ولی کسی که آرامش نداشته باشد در این شرایط خوابش نمی‌برد.

البته کسانی که فصل بهار جنب‌و‌جوش دارند و تحرک فیزیکی دارند هم در این شرایط خوابشان نمی‌برد. اما کسانی که در تنهایی یا سکوت‌اند در آرامش این فصل بیش‌تر می‌خوابند.

کد خبر 165564
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز