چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۵ - ۱۷:۵۰
۰ نفر

نگاهی به برنامه‌های یونسکو و یونیسف برای فراگیرکردن آموزش و پرورش به ویژه در دوره پیش‌دبستانی.

در آخرین روزهای سال2006 و اندکی مانده به سال نو میلادی، گزارش‌های منتشر شده توسط سازمان یونسکو و یونیسف نشان داد سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی منظم برخی از سازمان‌های مسئول چون یونیسف و یونسکو در آمریکای لاتین و جزایر کارائیب، این فقیرترین مناطق جهان از جهت آموزش و پرورش، به ویژه در دوره پیش‌دبستانی و دبستان این مناطق را به مناطقی قابل اعتنا تبدیل کرده و باعث شده تا لقب مناطق «فراموش شده» آرام آرام از ساختار آموزشی این نقاط رخت بربندد؛ اما تردیدی نیست که تا دستیابی به شرایط آرمانی راه زیادی باقی است.

اگرچه براساس آمارها، سرمایه‌گذاری‌های کلانی برای بهبود وضعیت آموزشی و پرورشی کودکان و نوجوانان و به‌طور خاص برای دختران زیر شش سال در بسیاری از نقاط جهان صورت گرفته؛ اما هنوز کاستی‌های فراوانی در این زمینه مشاهده می‌شود.

این نابسامانی تا حدی است که کودکان زیر سه سال از حداقل امکانات آموزشی نیز محروم بوده و آموزش به این رده سنی تقریباً منتفی است و عملاً سرمایه‌گذاری برای آن صورت نمی‌گیرد؛ در حالی که به عقیده بسیاری از روانشناسان، رده سنی زیر 3سال، مهم‌ترین رده سنی آموزش و فراگیری کودکان است.

طرح «آموزش فراگیر دوره پیش‌دبستانی» (UPE) طرحی است که توسط تعدادی از سازمان‌های مسئول در امر آموزش و پرورش تدوین و  به تدریج تا سال2015 میلادی برای آموزش کودکان تا شش سال سراسر جهان به اجرا گذاشته می‌شود؛ طرحی که بسیاری از مسئولان آن را راهی برای حمایت از کودکان زیر شش سال و برنامه‌ریزی بلندمدت برای هموارکردن مسیر آموزش‌های مقاطع بالاتر تحصیلی می‌دانند.

در این مطلب، سعی داریم تا به‌طور خلاصه نگاهی به اجرای برنامه، آمارها و برنامه‌های بلندمدت آموزشی ویژه کودکان پیش‌دبستانی داشته باشیم.

آمارها و ضرورت آموزش

کوجیرو ماتسورا؛ یکی از مشاوران و برنامه‌ریزان آموزشی یونسکو درباره لزوم آموزش کودکان در دوره پیش‌دبستانی معتقد است: «شکی نیست که آموزش اولیه به کودکان به ویژه کودکان متعلق به جوامع آسیب‌پذیر و به طور خاص خانواده‌های آسیب‌پذیر، بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که به هر میزان آموزش به این کودکان از سن پایین‌تری آغاز شود؛ به همان میزان مشکلات آموزشی- پرورشی این گروه نیازمند کاهش می‌یابد. کودکانی که جز آموزش‌های بیرون از منزل، شانس آموزش و فراگیری دیگری ندارند.»

آمارهای یونیسف نشان می‌دهد 62 درصد از کودکان ساکن آمریکای لاتین و جزایر کارائیب در سن ورود به دوره پیش‌دبستانی و قبل از آن قرار دارند که این میزان در کشورهای توسعه یافته آسیای میانه و پاسفیک 35 درصد، جنوب و غرب آسیا 32درصد، کشورهای عربی 16 درصد و کشورهای آفریقایی 12 درصد گزارش شده است؛ که متأسفانه بسیاری از این کودکان حتی برای یک بار نیز قدم به مراکز آموزشی ویژه دوره پیش‌دبستانی نگذاشته و نمی‌گذارند.

این شانس تنها برای کودکان ساکن اروپای غربی وجود دارد که در روسیه نیز پس از فروپاشی شوروی سابق، کودکان شانس حضور در مراکز آموزشی پیش‌دبستانی را یافته‌اند.
با نگاهی به آمارها و فراوانی آمارها به ویژه در مناطق محروم، به راحتی می‌توان به ضرورت آموزش در این مناطق پی برد؛ مناطقی که اغلب کودکان آن آموزش و پرورش واقعی را زمانی آغاز می‌کنند که به مراکز آموزشی راه یابند و خانواده نه تنها نکته‌ای برای آموزش آنها ندارد؛ بلکه در بسیاری موارد رفتار والدین تأثیر منفی نیز بر رفتار کودکان دارد.

سرمایه‌گذاری و آینده

سرمایه‌گذاری‌های کلان برای توسعه آموزش و پرورش و به‌طور خاص آموزش پیش‌دبستانی نشان از افزایش تقاضا برای گسترش آموزش پیش‌دبستانی دارد که شاید دلیل اصلی آن آگاهی بسیاری از سیاستگذاران آموزشی نسبت به تأثیر مثبت آغاز آموزش از سن‌کم باشد. به عقیده این سیاستگذاران، دختران حتی بیش از پسران نیازمند آموزش و پرورش هستند، چرا که با آموزش درست از بسیاری از خطرات مصون می‌مانند.

براساس آمار در سال 1975 میلادی به طور متوسط از هر 10 کودک آماده ورود به دوره پیش‌دبستانی، فقط یک کودک شانس تجربه آموزش را پیدا می‌کرد که این رقم در سال2005 میلادی به یک کودک از هر 3 کودک کاهش یافته است؛ که دلایل اصلی آن را می‌توان نکاتی چون سرمایه‌گذاری‌های متمرکز و کلان، برنامه‌ریزی‌های صحیح و پیشرفت شایان توجه سیاستگذاران آموزشی بسیاری از کشورها و سرمایه‌گذاری کشورهای صنعتی در بخش آموزش کشور خود و کشورهای نیازمند دانست.

بررسی‌ها نشان می‌دهد کشورهای صنعتی نه تنها برای خود که برای بسیاری از کشورهای نیازمند نیز برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری متمرکز و کلانی را تدارک دیده و می‌بینند؛ نمونه این فعالیت‌ها، برنامه‌ریزی آمریکا در سال 1960 میلادی در زمینه آموزش متمرکز به کودکان دورگه آمریکایی- آفریقایی بود که بررسی تأثیر آموزش و پرورش به این گروه نتایج جالبی را به این شرح نشان داد.

در این برنامه کودکان تحت آموزش تا سن 40 سالگی مورد بررسی و نظارت قرار گرفتند و طی این مدت (از دوره پیش‌دبستانی تا سن 40سالگی) چندین بار تحت بررسی‌های مختلف قرار گرفتند. بررسی آزمون‌های این مدت نشان داد این گروه که از 5 سالگی تحت سرپرستی و آموزش‌های ویژه قرار گرفتند؛ مدرسه را با اشتیاق آغاز کرده و با نمرات بسیار بالا وارد دوره راهنمایی شدند و پس از اتمام تحصیلات دوره دبیرستان وارد دانشگاه شدند. اکثراً این افراد رشته‌های تحصیلی بسیار خوبی را برای ادامه تحصیل برگزیدند و پس از فارغ‌التحصیلی از جهت یافتن شغل نیز بسیار موفق عمل کردند.

این گروه نه تنها از جهت تحصیلات، شغل و درآمد در شرایط بسیار مطلوبی قرار داشتند، بلکه از جهت روانی نیز کاملاً متعادل بودند. امکان برقراری ارتباط مطلوب با همسالان، ارتباط صحیح با جنس مخالف و داشتن روابط اجتماعی سالم و موفق از دیگر مهارت‌های این گروه بود.

مطالعه دیگر روی کودکان راه‌یافته به دوره پیش دبستانی در برخی از کشورهای آفریقایی نشان داد با کاهش سن آغاز آموزش، خطر ترک تحصیلی، تکرار مقطع تحصیلی، فرار از مدرسه، دلزدگی از درس یا درس‌هایی خاص، افت تحصیلی، بیکاری پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه به شدت کاهش یافت.

متأسفانه با وجود تجربه‌های موفق بسیار در زمینه آغاز آموزش از سن کم کماکان سرمایه‌گذاری در این زمینه چندان رضایت‌بخش نیست؛ تا حدی که در بسیاری از کشورها، کمترین بودجه (کمتر از 10 درصد) به بخش آموزش به ویژه دوره پیش‌دبستانی اختصاص می‌یابد. در سال 2005 میلادی از 79 کشور سرمایه‌گذار در بخش آموزش پیش‌دبستانی، 65 کشور بودجه‌ای کمتر از 5 درصد را به این بخش اختصاص دادند.

فقر و نیازها

گزارش‌های دریافتی نشان می‌دهد کودکان خانواده‌های فقیر و نیازمند، نخستین هدف‌ نابسامانی‌های خانواده و اجتماع بوده و بیش از بزرگسالان از شرایط نامطلوب رنج می‌برند.
به طور مثال در هند، نابسامانی‌های اجتماعی، نامساعدبودن شرایط زندگی اغلب خانواده‌ها به ویژه خانواده‌های متعلق به محله‌های پایین؛ اختلافات قومی- قبیله‌ای؛ ازدواج زودهنگام دختران (اغلب با هدف کاستن از مخارج خانواده و یا آشتی مجدد دو قبیله متخاصم) کار کودکان و... همگی آفت‌هایی هستند که کودکان را هدف قرار داده‌اند.

این وضع نه تنها در هند که در کلمبیا، کنیا، ونزوئلا، افغانستان و اغلب کشورهای آفریقایی به وضوح دیده شده و کودکان را در شرایط بسیار نامطلوبی قرار می‌دهد.

در کشورهای صنعتی، وضعیت کودکان فقیر به مراتب وخیم‌تر از کودکان برخی دیگر از کشورهاست. به طوری که اغلب کودکان خانواده‌های فقیر به گروه کودکان کار پیوسته و هم‌پا و گاه فراتر از کارگران دیگر کار می‌کنند. دستمزد پایین این کودکان، ترک تحصیل آنها و اختلاف طبقاتی فاحش میان کودکان کار و کودکان متمول کشورهای صنعتی، بی‌هیچ توضیحی شاخص‌ترین میزان سنجش وضعیت نامساعد کودکان فقیر جوامع صنعتی است.

تلاش‌ها و کمبودها

سازمان‌ها و نهادهای مسئول همواره سعی دارند تا به هر شکل ممکن این تفاوت‌ها و معضلات را برطرف کرده و راه را برای تحصیل همه کودکان به ویژه از سن بسیار کم هموار کنند. نگاهی به آمارها و برنامه‌ها شاهد این مدعا است:

* برنامه «فراگیر آموزش پیش‌دبستانی و دبستانی» (UPE) به ویژه برای کشورهای نیازمند یکی از گام‌های مؤثر نهادهای مسئول است. اجرای این طرح باعث شد تا میزان ثبت نام در دوره پیش‌دبستانی در فاصله سال‌های 2005 تا 1999 میلادی در آفریقا تا 27 درصد؛ غرب و جنوب آسیا تا 19 درصد و در کشورهای عربی تا 16 درصد افزایش یابد.

این پیشرفت در مقایسه با رقم صفر درصد سال‌های پیش از این تاریخ برای کشورهای آفریقایی و اعراب، پیشرفت شایان توجهی است. برنامه UPE تا سال 2015 میلادی تکمیل خواهد شد.

* آمارها نشان می‌دهد با وجود اجرای برنامه‌های آموزشی فراگیر، کماکان تعداد زیادی از دانش‌آموزان واجد شرایط ورود به دوره پیش‌دبستانی و سایر مقاطع تحصیلی از حضور در مدرسه محروم‌اند.

به این ترتیب که این رقم از 21 میلیون نفر در سال 1999 میلادی به 77 میلیون نفر در سال 2005 میلادی رسیده است که بیش از سه چهارم از این تعداد فقط در آفریقا و غرب و جنوب آسیا حضور دارند. براساس آمار، چهار کشور نیجریه، پاکستان، هند و اتیوپی؛ 33 میلیون کودک ترک تحصیل کرده را در خود جای داده‌اند.

* گزارش‌ها حاکی از آن است که دو سوم از کودکان به ویژه دختران ساکن در 181 کشور جهان، از نابرابری‌های جنسیتی در رنج هستند و از حداقل خدمات و امکانات به ویژه درباره دریافت خدمات آموزشی – پرورشی و بهداشتی نیز برخوردار نیستند.

اختلاف جنسیتی باعث شده تا دختران کم‌ترین سهم از کلیه خدمات و امکانات را دریافت کنند؛ به طوری که در کشورهایی چون، افغانستان، آفریقای مرکزی، چاد، پاکستان، نیجریه و یمن دختران کمترین آمار تعداد دانش‌آموزان را نشان می‌دهند و در عوض بالاترین آمار کارگران، کودکان کار هستند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد تنها در یک سوم از کشورهای جهان تبعیض‌های جنسیتی دیده نمی‌شود؛ که در این کشورها نیز شرایط به گونه‌ای دیگر برای دختران نامطلوب است. به طور مثال بالاترین آمار سوءاستفاده جنسی متعلق به دختران زیر 18 سال کشورهای اسکاندیناوی است.

* تحت پوشش قرار نگرفتن دانش‌آموزان واجد شرایط ورود به مقطع پیش‌دبستانی، بزرگترین مشکل آموزشی بسیاری از کشورهای جهان است؛ به طوری که در آمریکای لاتین و جزایر کارائیب (با وجود اجرای طرح موفق آموزشی) 83 درصد از کودکان از آموزش‌های پیش‌دبستانی محروم بوده و مدرسه را با حضور در کلاس اول ابتدایی آن هم در شرایط بسیار نامطلوب، آغاز می‌کنند و اغلب نیز برای همان یک سال،  حضور در مدرسه را تجربه می‌کنند.

در بسیاری از کشورهای آفریقایی کمتر از دو سوم از کودکان به پایه‌ای بالاتر از پایه اول ابتدایی راه می‌یابند؛ اما متأسفانه تحصیل آنها در همان سال‌های نخست و حداکثر تا پایان دوره ابتدایی دوام می‌یابد.

* آمار افراد تحصیلکرده کشورهای عربی، جنوب و غرب آسیا و آفریقا کمتر از 70 درصد است که به این ترتیب از هر پنج نفر در جهان، تنها یک فرد بالغ قادر به خواندن و نوشتن است (توجه کنیم که تحصیلات بالا مدنظر نبوده و حداقل توانایی محاسبه شده است!)

چه کرده‌ایم، چه باید بکنیم

سیاستگذاران آموزشی معتقدند چند نکته به عنوان شاخص‌ترین حرکت‌ها جهت رفع معضل تحصیل به ویژه فراهم کردن زمینه مناسب برای شروع آموزش از سن کم و دوره‌های پایین تحصیلی مطرح است:

* تربیت آموزگاران بیشتر و کارآمد؛ آمارها نشان می‌دهد در کشورهای آفریقایی نیازمند رقمی بیش از 4/2 تا 4 میلیون آموزگار زبده برای اجرای دقیق طرح «آموزش فراگیر مقطع پیش‌دبستانی» (UPE) هستند که این میزان نیاز در مناطق دورافتاده آفریقایی بیش از این میزان است.

توجه به تربیت صحیح آموزگاران و افزایش مهارت دانش‌ آموزگاران نکته‌ای بسیار حائز اهمیت است.

* فراهم کردن زمینه مناسب برای تحصیل کودکان با راهکارهایی چون: کاهش هزینه‌های تحصیل، آموزش صحیح مفاهیم درسی، علاقه‌مند کردن دانش‌آموزان به درس و تحصیل به شیوه‌های مختلف، ارایه خدمات بهداشتی به دانش‌آموزان و خانواده‌های آنها برای جلوگیری از ابتلا کودکان و خانواده‌های آنها به انواع بیماری‌ها به ویژه ایدز در کشورهای آفریقایی، تأمین نیازهای اقتصادی – اجتماعی کودکان و خانواده‌های آنها برای جلوگیری از ترک تحصیل کودکان و پیوستن آنها به گروه کودکان کار و... از دیگر فعالیت‌های مهم سازمان‌ها و نهادهای مسئول است.

* افزایش اعتیاد و بودجه به بخش آموزش و پرورش به ویژه آموزش و پرورش از دوره‌های پایین تحصیلی با وجودی که در کشورهای فقیر بودجه اختصاص یافته به بخش آموزش (به طور خاص دوره پیش‌دبستانی و دبستانی) از 8/1 میلیارد دلار در سال 2000 میلادی به 4/3 میلیارد دلار در سال 2005 میلادی (در کشورهای توسعه یافته از 6/2 به 4/4 میلیارد دلار افزایش یافته است) افزایش یافته؛ اما آن‌طور که باید رضایت،  بخش آموزش را فراهم نکرده است.

آخرین آمارها نشان می‌دهد نهادهای مسئولی چون یونیسف و یونسکو قصد دارند تا سال 2010 میلادی این رقم را به 4/5 میلیارد دلار افزایش دهند؛ که این رقم هنوز با رقم یازده میلیارد دلار نیاز سالانه آموزش و پرورش کشورهای فقیر، فاصله فاحشی دارد.

* توسعه سیستم‌های ارتباطی – اطلاعاتی به منظور دستیابی به اطلاعات برتر آموزشی. اکنون از 125 کشور جهان که مجهز به سیستم‌های ارتباطی – اطلاعاتی هستند، 47 کشور اروپایی بوده و سهم اندکی شامل 6 کشور از آمریکای لاتین و جزایر کارائیب، چهار کشور از آسیای مرکزی قادر به دستیابی به اطلاعات روز دنیا و قرار گرفتن تحت پوشش برنامه‌های فراگیر آموزشی هستند و بقیه نیز ارتباطی مستمر و مؤثر با سیستم‌های ارتباطی – اطلاعاتی ندارند.

جمع‌بندی

براساس طرح آموزش UPE، تا سال 2015 برنامه‌هایی به این شرح در بسیاری از نقاط جهان به ویژه کشورهای توسعه نیافته به مرحله اجرا گذاشته می‌شود:

- فراگیر شدن خدمات و آموزش‌های آموزشی – پرورشی و بهداشتی برای همه کودکان و به طور خاص کودکان کشورهای توسعه نیافته.

- فراهم کردن زمینه مناسب برای تحصیل کودکان همه اقشار جامعه؛ در نخستین گام کاهش هزینه‌های تحصیلی و اجرای برنامه‌های متعدد آموزشی تا سال 2015 میلادی مرحله نخست این طرح تا سال 2010 میلادی به مرحله اجرا گذاشته می‌شود.

- اجرای برنامه‌های آموزشی برای ارتقای مهارت‌های زندگی به تاکید خاص بر روی آموزش جلوگیری از ابتلا به بیماری‌ها تا سال 2015 میلادی. آموزش جلوگیری از ابتلا به ایدز به طور ویژه برای دختران به اجرا درمی‌آید.

- اجرای حداقل نیمی از برنامه‌های آموزشی ویژه بزرگسالان تا سال 2010 میلادی.

- از بین بردن تبعیض جنسیتی برای فراهم کردن زمینه مناسب برای تحصیل دختران حداقل تا مقطع دبیرستان (تا سال 2010 میلادی) و ادامه این روند تا سال 2015 برای امکان حضور دختران در دانشگاهها.

- فراهم کردن زمینه مناسب برای برابری‌های آموزشی – پرورشی در همه کشورها بدون در نظر گرفتن جنسیت و نژاد.

- فراگیر کردن شروع آموزش از سن پایین  از مقاطع تحصیلی پیش‌دبستانی و قبل از آن.

منبع: ungei
ترجمه: مهتاب صفرزاده خسروشاهی

کد خبر 13620

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز