دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۰ - ۰۶:۰۱
۰ نفر

ترجمه - آرش پورابراهیمی: در حال حاضر در بیشتر شهرهای چین آلودگی هوا از 10سال پیش کمتر شده و حس احترام به محیط‌زیست و مسئولیت‌پذیری شهروندی در میان مردم افزایش یافته است.

اسکله - واردات و صادرات

 در شهرهای بزرگ چین می‌توان زیرساخت‌ها و تسهیلاتی در سطح جهانی مشاهده کرد. لکوموتیو این کشور اکنون مانند قطار اقتصاد جهان عمل می‌کند. چین در حال وارد‌شدن به دامنه وسیعی از روابط اقتصادی مانند سرمایه‌گذاری‌های جدید، جریان سرمایه و یکپارچگی بیشتر است.

می‌توان ادعا کرد که اصلی‌ترین عامل آشوب‌های خاورمیانه و شمال آفریقا بیش از هر چیزی عوامل اقتصادی و کمبود فرصت‌های اقتصادی به‌خصوص برای نسل جوان است، بنابراین باید به دولتمردان چینی حق داد که چشم‌انداز خود را ایجاد یک جامعه هماهنگ قرار بدهند؛ جایی که پیشرفت تنها با رشد تولید ناخالص داخلی و افزایش درآمد ملی سنجیده نمی‌شود بلکه افزایش سعادت مردم، ایجاد فرصت‌های شغلی در میان همه افراد و گسترش توازن اجتماعی هم از اهداف اصلی به حساب می‌آید. به‌نظر می‌رسد که خاورمیانه هم نیازمند چنین دیدگاهی است و تحقق این اهداف نیازمند همکاری‌های گسترده و یکپارچه در سطح بین‌المللی است.

مشخص است که تلاش چین برای ایجاد جامعه‌ای هماهنگ باعث پررنگ شدن لزوم وجود منابع انرژی کافی برای این کشور است. چین هم مانند دیگر اقتصادهای قدرتمند جهان به‌دنبال امنیت انرژی و حفظ توسعه پایدار و متوازن اقتصادی و حفاظت از محیط‌زیست از طریق استفاده از انرژی‌های جایگزین و تجدیدپذیر به همراه سوخت‌های فسیلی است. زغال‌سنگ منبعی بومی برای انرژی در چین به حساب می‌آید که حدود 70درصد انرژی مصرفی این کشور را تأمین می‌کند و حتی اگر چین به سمت منابع انرژی کم کربن متمایل شود باز هم به‌نظر می‌رسد که زغال‌سنگ برای چند دهه جایگاه خود را در بازار انرژی چین حفظ کند.

چین به شدت تلاش می‌کند تا از طریق بهبود عملکرد به کار بردن زغال‌سنگ به‌وسیله بالابردن کارایی و کاهش آلودگی کارخانه‌هایی که از زغال‌سنگ استفاده می‌کنند، عواقب زیست‌محیطی به کار‌بردن آن را کاهش دهد. همچنین تمایل چین به استفاده از گاز طبیعی پاک و به‌خصوص به‌دست آوردن گاز طبیعی از طریق منابع نوین مانند پالمه سنگ گازدار(shalegas) رو به افزایش است. این کشور از منابع زیاد پالمه سنگ گازدار برخوردار است و از آنجا که انتظار می‌رود مصرف گاز چین امسال 20درصد افزایش یابد، انگیزه چین برای بهره‌برداری از این منابع افزایش یافته است. منابع تجدیدپذیر انرژی هم اگرچه در حال توسعه هستند اما باید نسبت به نقش فعلی آنها واقع‌بین بود. در حال حاضر منابع بدون کربن کمتر از یک‌درصد نیاز انرژی چین را برآورده می‌کنند.

بنابراین انتظار می‌رود که سوخت‌های فسیلی مانند زغال‌سنگ، گاز طبیعی و نفت تا آینده‌ای نه چندان نزدیک منابع محوری تأمین انرژی چین به حساب بیایند. نفت به تنهایی نزدیک به یک پنجم نیاز چین به انرژی و عملا تمام انرژی صنعت حمل‌ونقل و پتروشیمی این کشور را تأمین می‌کند. بنابراین نفت بخشی اساسی از بازار انرژی چین را تشکیل می‌دهد. تخمین زده می‌شود که به‌زودی تقاضای نفت این کشور از 9میلیون بشکه در روز فعلی به 12میلیون بشکه در روز برسد.

همانطور که چین به اعتماد خود به نفت برای برآورده کردن نیاز در حال افزایش به انرژی متکی است، صنعت نفت هم به چین به‌عنوان اصلی‌ترین عامل روند رو به رشد تقاضا می‌نگرد. این رابطه متقابل که برای هر دوطرف منافعی در پی دارد باعث افزایش اهمیت روابط میان چین و کشورهای تولیدکننده نفت شده است. افزایش تقاضای چین باعث جبران کاهش تقاضا از سوی کشورهای توسعه یافته می‌شود که این مسئله برای تشویق سرمایه‌گذاری در بخش استخراج، تولید، پالایش و انتقال صنعت نفت ضروری است و باید در نظر گرفت که چنین سرمایه‌گذاری‌هایی در نهایت به نفع همه مصرف‌کنندگان نفت تمام خواهد شد.
چین سرمایه‌گذاری هنگفتی را در مناطق غنی جهان از لحاظ منابع انرژی و همچنین در بخش‌هایی از منابع طبیعی که برای ساخت و ساز و ایجاد زیرساخت‌ها لازم هستند انجام داده است. سرمایه‌گذاری چین در منابع طبیعی دیگر کشورها نه تنها باعث صنعتی شدن، افزایش درآمد، ایجاد شغل و رشد اقتصاد این کشورها می‌شود بلکه بازارهای جدیدی را هم برای کالاها و خدمات چینی ایجاد می‌کند.

همچنین چین با تلاش برای کاهش موانع قانونی مبادرت به جذب سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی مانند شرکت عربستانی آرامکو در صنایع نفت خود کرده است. چنین سیاست‌هایی می‌تواند باعث تقویت سود و استقلال دو طرف شود، همکاری و یکپارچگی در اقتصاد جهان را ارتقا دهد و به ایجاد جهانی متوازن‌تر بینجامد.

دولت چین بخش زیادی از درآمد مازاد خود را در بازارهای مالی جهانی سرمایه‌گذاری می‌کند در حالی‌که ممکن بود این مبالغ سوددهی بیشتری به همراه داشته باشد. اگر دولت چین این درآمدها را به شیوه‌های خلاقانه‌تری مانند مشارکت در پروژه‌های توسعه تولید و خدمات در سطح جهان سرمایه‌گذاری می‌کرد، می‌توانست نقش یک سرمایه‌گذار جهانی را به‌خوبی ایفا کند چرا که علاوه بر برخورداری از سرمایه کافی، ملت چین توانایی خود در مهندسی، توسعه تکنولوژی، خدمات صنعتی و مدیریت پروژه را به اثبات رسانده‌اند. به‌همین خاطر انتظار می‌رود که در آینده‌ای نزدیک چین از یک واردکننده خالص سرمایه‌گذاری خارجی، تکنولوژی و خدمات مهندسی به صادرکننده آن تبدیل شود.

همچنین میزان حضور دانشجویان چینی در دانشگاه‌های دیگر کشورها برای کسب دانش و مهارت در حال افزایش است که این باعث رشد ارتباطات انسانی بین مردم چین و دیگر کشورها می‌شود. عمیق‌تر شدن چنین روابطی می‌تواند برای آینده چین بسیار مفید باشد.مطالب بیان شده دارای 4پیام مشخص است؛ اول اینکه چین بازاری بزرگ برای انرژی به حساب می‌‌آید که در این بازار در درجه اول سوخت‌های فسیلی حائز اهمیت هستند. دوم اینکه جدا از اهمیت امنیت منابع انرژی، افزایش تقاضای چین باعث لزوم سرمایه گذاری در بخش نفت شده است. سوم اینکه افزایش و متنوع کردن سرمایه گذاری چین در دیگر کشورها به افزایش همکاری کشورها و ایجاد شراکت‌های جدید در سطح بین‌المللی خواهد انجامید و بالاخره اینکه ایجاد روابط بین مردم کشورها باعث عمیق‌تر شدن همکاری‌های جهانی خواهد شد.

منبع: MEES

کد خبر 132004

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار اقتصاد‌ جهان

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز