سه‌شنبه ۲۸ دی ۱۳۸۹ - ۱۷:۰۶
۰ نفر

گروه حوادث: قاتل شیشه‌ای ادعا می‌کند برای پایان دادن به تهدیدهای زن جوان او را در لانه کبوترها به قتل رسانده و جسدش را به آتش کشیده است.

متهم

این ادعا در حالی مطرح می‌شود که پلیس سرگرم تحقیق درباره ادعای این مرد جوان است.صبح 6 دی‌ماه امسال، ساکنان یک مجتمع مسکونی در جنوب تهران، با مشاهده شعله‌های آتشی که از پشت بام زبانه می‌کشید، با عجله خود را به آنجا رساندند.
آتش‌سوزی در لانه کبوترها رخ داده بود و همسایه‌ها بعد از چند دقیقه تلاش توانستند حریق را خاموش کنند اما با دیدن جسد نیمه‌سوخته زن جوانی که آنجا افتاده بود، ماجرا را به پلیس خبر دادند.

دقایقی بعد، با حضور ماموران کلانتری 119 در محل حادثه و پیدا‌شدن سرنخ‌هایی که نشان می‌داد زن جوان به قتل رسیده است، بازپرس جنایی هم در جریان قرار گرفت و همراه با کارآگاهان پلیس آگاهی، راهی محل جنایت شد. بررسی‌ها نشان می‌داد که مقتول فتانه نام دارد و عامل جنایت بعد از اینکه او را با پارچه‌ای که دور گردنش دیده می‌شد خفه کرده، جسدش را در داخل لانه کبوترها به آتش کشیده است. تعدادی از ساکنان خانه زن جوان را می‌شناختند و او را چندین بار همراه با پسری به نام یونس که در همان ساختمان زندگی می‌کرد، دیده بودند. با انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی، دستور بازداشت یونس به‌عنوان تنها مظنون جنایت صادر شد و او به اداره آگاهی انتقال یافت.

مرد جوان که ابتدا سعی داشت خود را بیگناه جلوه دهد، در ادامه تحقیقات، پرده از راز قتل زن جوان برداشت و گفت: 6 ماه پیش وقتی در پارک مشغول مصرف شیشه بودم، با فتانه آشنا شدم. دوستی ما از همان زمان شروع شد و در این مدت چندین‌بار فتانه را برای مصرف شیشه به خانه‌مان دعوت کردم.

متهم ادامه داد: بعد از گذشت مدتی چون مصرف مواد در داخل خانه سخت بود به پشت‌بام رفتم و لانه‌ کبوترها را تبدیل به محلی برای مصرف شیشه کردم. چند بار هم فتانه را به آنجا دعوت کردم تا اینکه وضعیت مالی‌ام به هم ریخت و دیگر پولی برای خرید شیشه نداشتم. از آن به بعد بود که تصمیم گرفتم به دوستی‌ام با زن جوان خاتمه دهم اما او وقتی از تصمیمم باخبر شد، تهدیدم کرد که اگر دست به این کار بزنم، آبرویم را در ساختمان خواهد برد و به همه خواهد گفت که من شیشه مصرف می‌کنم.

جوان جنایتکار افزود: من که از تهدیدهای او عصبانی شده بودم، شب حادثه وی را به ساختمان دعوت کردم و همراه هم به پشت‌بام رفتیم. وقتی در لانه کبوترها مشغول مصرف شیشه بودم، چشمم به پارچه‌ای افتاد که آنجا بود. در همان لحظه به یاد تهدیدهای فتانه افتادم و نمی‌دانم چطور شد که ناگهان پارچه را دور گردنش انداختم و آنقدر آن را کشیدم تا اینکه او بی‌حال روی زمین افتاد.

وقتی مطمئن شدم دیگر نفس نمی‌کشد، برای اینکه راز جنایت فاش نشود، جسد او و لانه کبوترها را آتش زدم و به خانه برگشتم. چند دقیقه بعد با شنیدن سر و صدای همسایه‌ها، خودم هم راهی پشت‌بام شدم و برای رد گم کردن، با کمک آنها به خاموش کردن آتش پرداختم. سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، با بیان این خبر گفت: بعد از اعترافات متهم برای او قرار بازداشت صادر شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.

کد خبر 126140

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز