مریم معترف * جمعه 24 دی ماه سال 1389 هجری شمسی؛ 23 روز است که قهرمانان «قصه‌های من و تو و شاهنامه» هر روز ساعت 19 روی صحنه تالار هنر جان می‌گیرند و با بچه‌ها ارتباط برقرار می‌کنند.

theater

روزهای اول به‌علت عدم اطلاع‌رسانی و زمان نامناسب برای اجرا (هنگام امتحانات بچه‌ها یعنی مخاطبان اصلی نمایش) و همچنین ساعت 7 عصر که چندان وقت مناسبی برای کار کودکان نیست، تماشاگران نمایش اندک بودند، ولی کم‌کم خبررسانی به وسیله تماشاگرانی که راضی از سالن نمایش بیرون می‌رفتند، انجام گرفت و با تمام معضلات موجود و برف و باران در روزهای پایانی، استقبال بیشتر شد؛ به‌طوری‌که در روزهای پایانی هفته شرمنده لطف کسانی می‌شدیم که از راه دور می‌آمدند ولی صندلی خالی برای آنها وجود نداشت.

با همه اینها پس از 23 اجرا ناچاریم با صحنه تالار هنر وداع کنیم و پرونده نمایش قصه‌های من و تو و شاهنامه را در این مقطع ببندیم؛ چرا؟ چون گروه بعدی آماده اجراست.نمایش «گوشه‌نشینان آلتونا» را در سال 82 در سالن چهارسو روی صحنه بردم و در سال 86 «دیوار چین» را در تالار مولوی، و هردو نمایش در حالی با صحنه وداع کردند که تماشاگر برای دیدن آن نمایش‌ها ساعت‌ها در صف می‌ایستاد و اگر بلیت نصیبش نمی‌شد، بازهم شب بعد و شب‌های بعد شانس خود را برای دیدن نمایش آزمایش می‌کرد، ولی همیشه گروه بعدی آماده اجرا بود و البته آن گروه هم حق داشت. مشکل کار در کجاست که یک گروه تئاتری پس از چند ماه تلاش و تمرین و صرف هزینه دکور و لباس، حتی یک ماه هم نمی‌تواند روی صحنه باقی بماند؟! بی‌تردید کمبود شدید سالن نمایش در تهران.

تمام هویت تئاتر پایتخت میلیونی ما خلاصه می‌شود در چند سالن معدود، ازجمله مجموعه تئاتر شهر، تالار سنگلج، خانه نمایش، تالار مولوی، تماشاخانه ایرانشهر و چند سالن دیگر(مانند سالن‌های فرهنگسراها) که مناسب اجرای تئاتر نیستند و با این حال می‌شود به آنها هم دل‌خوش کرد.

تعداد سالن‌ها آنقدر کم است که سالی یکبار هم نوبت اجرا نمی‌رسد. چرا به فکر ساختن سالن‌های جدید نیستیم؟ در بیشتر شهرهای دنیا، شهرداری به فعالیت‌های فرهنگی کمک می‌کند، در ایران هم در این چندسال اخیر چنین بوده ولی بازهم به سالن جدید نیاز داریم. چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی تئاتر کشور است در این زمینه کاری نمی‌کند؟

شهرداری نشان داده که در این زمینه‌ها آماده همکاری است؛ وزارت ارشاد باید با کمک شهرداری در هر منطقه از مناطق 22گانه تهران، یک سالن ساده تئاتر ایجاد کند؛ شهرداری زمین بدهد و ارشاد آن زمین را تبدیل به یک سوله آبرومند کند و با کمترین هزینه سالن تئاتری بسازد که چندین گروه تئاتری در آن بتوانند کار کنند و برنامه رپرتوآر داشته باشند. مرکز هنرهای نمایشی هم به جای بستن قرارداد برای چند اجرای محدود، به هر گروه تئاتری مبلغی به‌عنوان یارانه تخصیص دهد و بقیه هزینه گروه از فروش گیشه تامین شود و هر کاری به نسبت استقبال تماشاگر روی صحنه باقی بماند.

اینگونه، گروه‌های تئاتری تلاش می‌کنند تا کار بهتری برای بقای نمایش خود انجام دهند تا گروه بتواند از این راه امرار معاش کند و سالن خود را پررونق و مستمر سازد. تئاتر ما، تالار وحدت دوم نمی‌خواهد (که همان اولی هم برای تئاتر ساخته نشده است)؛ تئاتر ما سالن‌های ساده و کم هزینه با صندلی‌های متحرک و امکانات نور و صدا می‌خواهد. تئاتر ما می‌خواهد به راحتی قابل دسترس تماشاگر باشد؛ یک سالن ساده با حدود 100 تا 200 صندلی، اتاق گریم، اتاق نور، صدا و یک پشت صحنه ساده.

در هر سالن 3 یا 4 گروه را می‌توان جای داد و از آنها خواست برنامه سالانه ارائه دهند و هر روز به‌طور مستمر برنامه داشته باشند. زمانی که این سالن‌ها ساخته شود، نتیجه را خواهید دید؛ رونق بازار تئاتر در تهران که ان‌شاء‌الله به شهرستان‌ها هم سرایت خواهد کرد. در آن صورت دیگر هیچ گروه تئاتری ناچار نخواهد بود در اوج هجوم تماشاگر با صحنه نمایش وداع کند. به امید آن روز.

* کارگردان و مدیر خانه نمایش

کد خبر 125745

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز