اسدالله افلاکی: امسال آتش‌سوزی، نفس جنگل‌ها را برید. نزدیک به 600فقره حریق در جنگل‌های مریوان که از اواخر خرداد ماه امسال تا اوایل آذرماه دامنگیر رویشگاه‌های جنگلی این بخش کشور بود و سرانجام هم با بارش باران خاموش شد، نیز آتش‌سوزی پی درپی در جنگل‌های گلستان و جنگل ابر، بیش از هرچیز نشان داد نه‌برنامه‌ای برای خاموش کردن آتش وجود دارد و نه تجهیزاتی.

جنگل های گلستان - آتش سوزی

 ناگفته نماند که قرق‌بانان و محیط‌بانان از هیچ کوششی دریغ نکردند، نیروهای مردمی هم با تمام توان به کمک قرق بانان و دیگر نیروهای اطفای حریق رفتند اما مگر می‌شود با سطل و بیل به مقابله آتشی رفت که زبانه‌های آن از فراز بلندترین درخت‌های جنگل هم فراتر می‌رود. در این میان، بسیاری از علاقه‌مندان به محیط‌زیست در تماس با همشهری مصرانه تاکید می‌کردند که به داد جنگل‌ها برسید! اما همه ابزار ما مثل سایر رسانه‌ها همان اطلاع‌رسانی بود. البته دعا کردیم که باران بیاید و باد هم نوزد؛ همچنان‌که برای رفع آلودگی هوای تهران هم دعا کردیم که باران ببارد و باد بوزد!! سرانجام آسمان بر بی‌کسی طبیعت گریست و شعله‌های آتش را خاموش کرد؛ اما هنوز دل نگرانیم که اگر بار دیگر آتش دامن جنگل‌ها را بگیرد باز هم سطل و بیل دستی همه ابزار دفع آتش خواهد بود؟ نظرات 2 کارشناس با دو نگاه متفاوت در باره آتش‌سوزی‌های اخیر، محور اصلی گزارشی است که در پی می‌آید.

دلیل این همه آتش‌سوزی چیست؟ دکتر محمد امینی، منتقد منابع طبیعی در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «به‌طور کلی آتش‌سوزی در مناطق جنگلی ذیل دو گروه قابل تقسیم است: طبیعی و مصنوعی. در مواردی آتش‌سوزی طبیعی ناشی از رعد و برق است؛ اما در برخی رویشگاه‌های جنگلی در مناطق گرم در اندام‌های نوع خاصی از گونه‌های درختی، موادی وجود دارد که بسیار زود آتش می‌گیرد این‌گونه‌ها در عرصه‌های جنگلی آمریکای مرکزی، استرالیا، پرتغال و کشورهای مشابه عامل اصلی آتش‌سوزی در جنگل هستند ولی این آتش‌سوزی‌ها در واقع عامل تجدید حیات جنگل هستند به عبارت دیگر، در این مناطق، حیات جنگل وابسته به این آتش‌سوزی‌های دوره‌ای است. اما در ایران آتش‌سوزی طبیعی وجود ندارد البته گاه در ارتفاعات آتش‌سوزی موضعی ناشی از صاعقه اتفاق می‌افتد، این آتش‌سوزی‌ها بسیار محدود بوده و منحصر به همان ارتفاعات است.»

90‌درصد آتش‌سوزی‌ها عمدی است

وی می‌افزاید: «‌بیش از 90‌درصد آتش‌سوزی‌هایی که تا‌کنون رخ داده ناشی از فعالیت‌های انسانی است؛ یکی از عوامل تشدید آتش‌سوزی‌های اخیر هم احداث جاده‌های جنگلی، بدون پیش‌بینی اقدامات حفاظتی و ایجاد واحدهای مراقبت و حفاظت است. در حقیقت وقتی جاده‌ای فقط با هدف دسترسی ایجاد می‌شود بدون آنکه پوشش حفاظتی برای جاده در نظر گرفته شود نتیجه آن می‌شود که هرکسی می‌تواند وارد جاده شود و به هر نقطه و منطقه‌ای که جاده از آن عبور می‌کند دسترسی پیدا کند و هر عملیاتی را انجام بدهد بی‌آنکه قابل ردیابی باشد. به‌عبارت دیگر، افراد می‌توانند از طریق جاده داخل جنگل یا مرتع شوند و خودآگاه یا ناخودآگاه به محیط صدمه بزنند؛ برای مثال، آتش بیفروزند و بی‌آنکه سوء‌نیتی داشته باشند آتش را رها کنند.

براین اساس، ضروری است مناطق خاصی از جاده برای ورود به جنگل و استقرار گردشگر در نظر گرفته شود به‌طوری که این افراد تحت حفاظت ویژه وارد جنگل بشوند. تهیه بروشورهای حاوی اطلاعات لازم برای حضور در جنگل و به‌طور کلی طبیعت و ارائه آن در مبادی ورودی به جنگل می‌تواند در پیشگیری از تخریب و بروز آتش‌سوزی بسیار کارساز باشد ضمن آنکه کنترل و نظارت بر این مبادی، امکان پیگرد و تعقیب افراد متخلف را فراهم می‌سازد. البته در این میان، بخش عمده‌ای از آتش‌سوزی‌ها ناشی از تعمد سودجویان در آتش زدن رویشگاه‌های جنگلی برای توسعه اراضی زراعی و در مواردی تبدیل اراضی جنگلی به مناطق مسکونی است.»

این عضو هیأت علمی در ادامه خاطر نشان می‌سازد: «‌امسال از یک‌سو، خشکی هوا و طولانی شدن زمان آن و از سوی دیگر، شرایط جاده‌سازی‌ زمینه مساعدی را برای آتش‌سوزی فراهم ساخت. بررسی آتش‌سوزی در سنوات گذشته نشان می‌دهد که در سال‌های پیش، اکثر آتش‌سوزی‌ها در سطح بوده و بیشتر لاش برگ‌ها سوخته است؛ اما امسال به‌دلیل آمادگی جنگل و کاهش ماموران حفاظتی، آتش به تنه درختان هم سرایت کرد و مناطق وسیع‌تری را در برگرفت.»

این دانش‌آموخته جنگل‌داری، کمبود امکانات و تجهیزات و نیروی انسانی را عامل دیگری در گسترش آتش‌سوزی‌های اخیر می‌داند و خاطر نشان می‌سازد: «‌در حال حاضر، با کمبود و خلأ نیروهای دیده‌بان و گشت‌هایی که باید مناطق مختلف جنگلی را رصد کنند مواجهیم. این افراد وظیفه دارند به محض وقوع آتش، مراتب را به اطلاع افرادی برسانند که مسئولیت خاموش کردن آتش را بر عهده دارند. علاوه براین، سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور هم از نظر نیروهای متخصص اطفای حریق و هم از نظر تجهیزات و امکانات آتش‌نشانی در مضیقه است ضمن آنکه اداره‌ای که متولی این کار باشد در ساختار سازمانی این نهاد وجود ندارد.»

امینی می‌گوید: «آنچه بر مشکلات موجود می‌افزاید بازنشستگی و نبود مجوز برای جایگزینی نیروهای ویژه حفاظت است. به همین دلیل روز به روز از شمار این نیروها که تحت عنوان قرق‌بان و محیط‌بان در سازمان محیط‌زیست و جنگل‌ها و مراتع مشغول خدمت هستند کاسته می‌شود بی‌آنکه نیروی جدید جای آنها را بگیرد. این شرایط سبب تعطیلی شماری از جنگل‌داری‌های کشور شده و بدیهی است اگر چاره‌ای اندیشیده نشود تا پایان سال آینده تمامی جنگل‌داری‌های کشور تعطیل خواهند شد.»وی، با اشاره به تعلل در اطفای آتش در مناطق جنگلی یاد‌آور می‌شود: «‌برای تسریع در امر اطفای حریق در رویشگاه‌های جنگلی ضروری است همه دستگاه‌ها و دوایری نظیر نیروی انتظامی، بسیج، آتش‌نشانی و ستاد حوادث غیرمترقبه به محض وقوع آتش در عرصه‌های طبیعی، براساس یک فرایند تعریف شده و قانونمند وارد عمل شوند و با حضور در صحنه به دفع حریق بپردازند بدیهی است ارتباط مستمر بین این نهادها می‌تواند بسیاری از موانع احتمالی در مقابله با آتش را برطرف کند؛ متأسفانه در حال حاضر، این ارتباط وجود ندارد.»

رسوب داری در کف دره‌ها

مهندس کاظم نصرتی نصرآبادی، رئیس جامعه جنگلبانی ایران از زاویه دیگری به آتش‌سوزی‌های اخیر نگاه می‌کند. وی پیش از ورود به بحث، یادآور می‌شود: «‌کشور ما در شمار کشورهای کم باران و خشک با پوشش گیاهی اندک است. از سوی دیگر، خشکسالی‌های پی در پی، یکی از ویژگی‌های اقلیمی کشور است. این شرایط ضرورت توجه به جنگل‌ها و مراتع و حفاظت از این منابع حیاتی را ضروری می‌سازد. حداقل این است که باید وضع موجود را حفظ کنیم؛ اما متأسفانه آتش‌سوزی‌ها نشان داد ما نه تنها برای حفاظت از عرصه‌های طبیعی گام برنداشته و توانایی حفاظت از این منابع را نداریم که از مسیر اصلی مدیریت این منابع تا حدودی منحرف شده‌ایم.»

وی در ادامه با اشاره به اینکه در سال‌های اخیر اولویت جنگل‌ها و مراتع از دستور کار خارج شده و مدیریت منابع به مسیر دیگری هدایت شده است، تصریح می‌کند: «مدت‌هاست که ما نه تنها جنگل‌داری و مرتع‌داری و آبخیزداری انجام نمی‌دهیم بلکه دقیقا در کف دره‌ها رسوب‌داری می‌کنیم این ناشی از این است که بیش از 80‌درصد اعتبارات و امکانات سازمان جنگل‌ها به سمت رسوب‌داری هدایت شده و این روند همچنان ادامه دارد در نتیجه همان اندک توانایی حفاظت را از دست داده‌ایم.»

اما مشکل به همین جا ختم نمی‌شود. نصرتی به خلأهای دیگری اشاره می‌کند: «‌در حال حاضر سازمان جنگل‌ها و مراتع با کمبود شدید نیروی متخصص و متبحر مواجه است این درحالی است که مدیریت منابع طبیعی و جنگل‌ها نیازمند مدیریت‌های حرفه‌ای و تخصصی است. در کنار مدیریت حرفه‌ای و تخصصی باید کادر اجرایی متخصص و کار آزموده هم وجود داشته باشد، اما به‌دلیل انحراف اولیه هرگز تلاشی برای جبران این کمبودها صورت نگرفته و نمی‌گیرد. این کمبودها در حال حاضر به مشکلات سازمان جنگل‌ها و مراتع دامن زده و آن را با چالش بزرگی مواجه ساخته است.»

نصرتی معتقد است: «سازمان جنگل‌ها و مراتع به‌عنوان یک سازمان حرفه‌ای باید ابزار مورد نیاز را داشته باشد ولی از آنجایی که این سازمان کادر تخصصی ندارد ابزار حرفه‌ای هم در اختیار ندارد؛ از همین روست که وقتی عرصه‌ای آتش می‌گیرد یا وقایع مشابه اتفاق می‌افتد دچار سردرگمی می‌شویم و در نتیجه به‌دلیل ناتوانی در مقابله با مشکل، بیشتر به شعار دادن می‌پردازیم، کد انحرافی و آدرس غلط می‌دهیم.»

وی می‌گوید: «‌مشکل دیگری که در سال‌های اخیر بروز کرده و درگذشته وجود نداشت اینکه در گذشته مردم جنگل‌نشین در اطلاع دادن و اطفای حریق پیشگام بودند، حتی روزهای متوالی در ارتفاعات و مناطق صعب‌العبور با کمترین امکانات با نان و خرمایی می‌ساختند و از مقابله با‌آتش دریغ نمی‌کردند؛ اما در حال حاضر، اطفای حریق به نوعی پولی است. یگان حفاظت برای اطفای حریق اعتباری خاصی در اختیار دارد و به کسانی که به اطفای حریق می‌پردازند دستمزد روزانه می‌دهد این شیوه بر ناکارآمدی سیستم موجود افزوده و باعث حذف مشارکت مردمی شده است.‌»

کد خبر 124168

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز