سه‌شنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۹ - ۱۹:۴۵
۰ نفر

علیرضا سلطانی : 1- اقتصاد جهانی به تازگی پدیده جدیدی را تجربه می‌کند که به اعتقاد کارشناسان و نهادهای بین‌المللی، از پیامدهای زودهنگام بحران اخیر اقتصاد جهانی‌ است.

تداوم رکود اقتصادی و نمایان‌شدن مشکلات اجتماعی که در دوران اوج بحران اقتصادی در سال 2009 نیز پیش‌بینی می‌شد، کشورهای بزرگ اقتصادی و صنعتی جهان را به توسل به ابزار یا سیاست ارزی برای احیای رونق اقتصادی و کاهش هزینه‌های اجتماعی واداشته است.

این مشکلات که امروزه در کشورهای صنعتی به‌طور ویژه در افزایش بیکاری و کاهش اعتماد مصرف‌کننده تجلی پیدا کرده بار دیگر خطر گرایش به سیاست‌های حمایت‌گرایانه در اقتصاد جهانی را تقویت کرده است؛ سیاست‌هایی که نقطه مقابل روند تجارت آزاد جهانی مطلوب نظام سرمایه‌داری‌است.

اما نکته مهم در این قضایا که به جنگ جهانی ارزی هم موسوم شد، گرایش قدرت‌های اقتصادی مانند آمریکا، چین، اتحادیه اروپا و دیگر قدرت‌های نوظهور اقتصادی به کاهش ارزش پول ملی در مقابل ارزهای خارجی است؛ سیاستی که نزدیک به 2دهه از سوی کشورهایی مانند چین اعمال شده و نقش مهمی در توسعه‌اقتصادی آنها داشته‌است.

تداوم این سیاست و ناتوانی کشورهای توسعه‌یافته در واداشتن کشورهای نوظهور به توقف اجرای این سیاست، باعث شده تا قدرت‌های اقتصادی‌ای همچون ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپایی برای احیای رونق اقتصادی و جلوگیری از تعمیق مشکلات اجتماعی به سیاست استفاده از ابزار کاهش ارزش پول ملی در مقابل ارزهای خارجی متوسل شوند. این شرایط هرچند در نهایت به نفع نظام اقتصاد سرمایه‌داری نیست و تداوم نیز نخواهد داشت اما واقعیت امروز اقتصاد جهان است که تقریبا عمومیت یافته است.

2-تعیین نرخ ارز در ایران و قدرت برابری ریال در مقابل ارزهای معتبر خارجی اخیرا نقل محافل اقتصادی و تصمیم‌گیری شده است. بازار ارز در ایران پس از چند سال ثبات ناشی از مدیریت دولتی، تحرکات و نوسانات جدی را در یک ماه اخیر تجربه کرد و نشان داد که قیمت ارز در سال‌های گذشته به‌صورت مصنوعی و به دور از واقعیت‌های اقتصادی کشور مدیریت می‌شود چه اینکه با کاهش تزریق ارزهای دولتی، تب بازار به‌شدت افزایش می‌یابد.

انتظار عمومی این بود که پس از این نوسانات و واکنش‌های بازار ارز، دولت در نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی به بهانه حمایت از تولید و صادرات تجدید نظر کند اما سخنان اخیر رئیس‌جمهور و درخواست وی برای واقعی کردن نرخ ارز از طریق کاهش آن، همه معادلات تنظیم شده را دگرگون کرد. به اعتقاد کارشناسان مبنای کارشناسی این درخواست و کاهش نرخ ارز و افزایش قدرت پول ملی در شرایط سند چشم‌انداز 20 ساله مشخص نیست. همچنین معلوم نیست دولت با چه منطق و چه هزینه‌ای می‌خواهد نرخ ارز را کاهش دهد.

3- به‌نظر می‌رسد 2اتفاق متفاوت در یک زمان در ایران از یک سو و اقتصاد جهانی از سوی دیگر در حال تجربه است. درحالی‌که اکثر کشورها در تلاش برای افزایش نرخ ارز و کاهش قدرت پول ملی برای تقویت و تشدید رونق اقتصادی و افزایش صادرات هستند، ایران در رویه‌ای متفاوت در پی کاهش نرخ ارز است.

با فرض اینکه سیاست کنترل نرخ ارز، یکی از ابزارهای دولت برای مدیریت اقتصادی است اما این سؤال مطرح می‌شود که ریشه‌های تجربه رویه‌های متفاوت در اقتصاد ایران نسبت به اقتصاد جهان چیست؟ در نگاه اول، فاصله و تعامل ضعیف اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی پاسخ این سؤال است اما سؤال دیگری که مطرح می‌شود این است که این فاصله و تعامل ضعیف تا چه زمانی می‌تواند تداوم یابد و چگونه می‌توان هزینه‌های بی‌شمار آن را جبران کرد؟

کد خبر 119821

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز