مجید رضایی: آسیای مرکزی به لحاظ موقعیت جغرافیایی و برخورداری از منابع انرژی، از مناطق حساس جهان در معادلات بین‌المللی محسوب می‌شود. این منطقه پس از فروپاشی شوروی به نوعی حیات خلوت روسیه محسوب می‌شود.

آمریکا - پایگاه نظامی


طی سال‌های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا با سرمایه‌گذاری اقتصادی و تبلیغات فراوان، سعی کرده است تا دامنه نفوذ سیاسی خود را در این منطقه افزایش دهد. سلطه بر منابع عظیم انرژی و مسیر‌های انتقال صادرات نفت و گاز از مناطق آسیایی و اروپایی حوزه دریایی خزر، به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از مسائل محوری آمریکا در دوران پس از جنگ سرد است.

برخورداری کشورهای منطقه از انرژی غنی و بازارهای دست‌نخورده از یک سو و اهداف سلطه‌جویانه آمریکا نسبت به مسیرهای خطوط انتقال انرژی منطقه و تسلط بر منابع راهبردی آسیای مرکزی و قفقاز از سوی دیگر، واشنگتن را ناگزیر از تقویت بنیان‌های همکاری امنیتی در منطقه ساخته است.

از سوی دیگر، واقع شدن این منطقه در همسایگی 3کشور مهم چین، روسیه و ایران که همگی دارای سیاست‌های جهانی مستقل از آمریکا هستند، اهمیت این منطقه را برای آمریکا دو‌ چندان کرده است.

اخیرا، آمریکا برای تقویت حضور خود در منطقه آسیای مرکزی، درصدد ایجاد مراکز آموزشی- نظامی در تاجیکستان و قرقیزستان بر آمده است.

در سال گذشته نیز درخصوص طرح‌های آمریکا در این منطقه اخباری منتشر شد که در آن زمان، این موضوع سر و صدای زیادی به پا کرد.

ظاهرا، آمریکا قصد ندارد خود را محدود به قرقیزستان کند و درصدد ایجاد مراکز نظامی در خاک تمامی 5کشور منطقه است.
سخن از انتقال بخشی از زیرساخت‌های آمریکا و ناتو در افغانستان به آسیای مرکزی و قزاقستان و توسعه ساخت و ساز‌های نظامی ناتو در این منطقه است. این موضوع روسیه را به‌شدت نگران کرده است.

آمریکا قصد دارد علاوه بر آسیای مرکزی، نیروهای خود را در قفقاز جنوبی نیز مستقر سازد؛ سخن از استقرار رادارهایی در خاک گرجستان است.

ممکن است علاوه بر رادارها، پنتاگون 2پایگاه برای نیروی زمینی و یک پایگاه نظامی دریایی را با ظرفیت حدود 25هزار سرباز در گرجستان مستقر سازد.

در نهایت، پنتاگون برای عملیات‌های ویژه درصدد ساختن مجموعه‌ای در خاک افغانستان در نزدیکی مرز ازبکستان به ارزشی تا سقف 100میلیون دلار است.

این مجموعه 6هکتاری در شهر مزار شریف، در 275کیلومتری شمال غرب کابل و 56کیلومتری جنوب شهر ترمذ ازبکستان ایجاد خواهد شد.

در طول یک سال و نیم باید مرکز واحد عملیاتی، خوابگاه، خط ارتباطی، مرکز عملیات‌های تاکتیکی، انبار‌ها، مجموعه تمرینی، مرکز کمک‌های پزشکی، مرکز تعمیر ادوات، مرکز عملیات لجستیک، مرکز تجهیز فنی، سلف غذا خوری، منطقه استراحت و مرکز نگهداری سگ‌ها ایجاد شود.

آمریکایی‌ها قصد دارند تا پایان 2011 و آغاز 2012 این مرکز را به بهره برداری برسانند. همچنین، فرماندهی مرکزی آمریکا قصد دارد طی سال‌های 2016-2012، مبلغ 8/3میلیارد دلار برای ساخت مراکز نظامی در خاک کشور‌های خاور نزدیک و آسیای مرکزی هزینه کند.
آمریکا در نظر دارد تا بعد از خروج نیروهای خود از افغانستان در سال2011، با استقرار بخشی از نیروهای ویژه و نیروهای دیگر و نیز، تجهیزات جاسوسی در آسیای مرکزی و قفقاز، حضور نظامی خود را در «حیات خلوت روسیه»، در نزدیکی مرزهای شمالی ایران و مرزهای غربی چین تثبیت ‌کند.

آمریکا همچنین قصد دارد شبکه جاسوسی ویژه‌ای را برای کنترل شرایط در نقاط مهم اوراسیا ایجاد کند.
در این میان، ایران، روسیه و چین کشورهایی هستند که حضور آمریکا را تهدیدی برای منافع خود در منطقه می‌دانند.

اگرچه در دو سالی که دیمیتری مدودف بر مسند ریاست‌جمهوری روسیه نشسته است، این کشور نشان داده که سیاست همگرایی با غرب و به‌خصوص آمریکا را در پیش گرفته، اما در مناقشه گرجستان، مسکو ثابت کرد که از منافع خود در این منطقه به هیچ وجه چشم‌پوشی نخواهد کرد.

روس‌ها از همان ابتدا و حتی با وجود عدم‌مخالفت با حضور آمریکا در منطقه در جریان جنگ با طالبان، بارها بر ضرورت موقتی بودن این حضور تأکید کرده‌اند. برای مثال، ایگور ایوانف، وزیر خارجه وقت روسیه در گفت‌وگو با روزنامه «ایزوستیا» در جولای 2002 خاطرنشان ساخت: حضور آمریکا در آسیای مرکزی اگر مطابق چارچوب زمانی تعریف شده توسط شورای امنیت سازمان ملل برای عملیات ایجاد صلح در افغانستان باشد، قابل توجیه است.

به‌نظر می‌رسد مقامات آمریکایی نظر دیگری دارند. هیلاری ‌کلینتون، ‌وزیر ‌امور ‌خارجه ‌آمریکا ‌و ‌طرفدار ‌روند ‌بازسازی ‌روابط ‌با ‌روسیه، ‌در اظهار نظری تأکید ‌کرد ‌که ‌«ایالات ‌متحده ‌حوزه ‌نفوذ ‌روسیه ‌را در منطقه پساشوروی ‌به ‌رسمیت ‌نمی‌‌شناسد».
کلینتون در این اظهارات، ‌تمام ‌فضای پساشوروی ‌را ‌منطقه ‌منافع ‌حیاتی آمریکا ‌اعلام ‌کرده و تصریح کرد که ‌این ‌فضای ‌جغرافیایی ‌توسط ‌آمریکا ‌«توسعه» خواهد یافت.

این‌گونه اظهارت نشانگر این است که شرایط روابط دو کشور متزلزل است و منافع این دو کشور به‌خصوص در این منطقه، در تقابل با یکدیگر قرار دارد.

جمهوری اسلامی ایران نیز نسبت به تحولات منطقه بی‌تفاوت نیست. موضوع حمایت آمریکا از عبد‌المالک ریگی بار دیگر مخاطرات حضور آمریکا در منطقه را برای ایران آشکار کرد و به همین دلیل، ایران بارها مخالفت خود را با حضور آمریکا و سایر قدرت‌های فرامنطقه‌ای در آسیای مرکزی و قفقاز اعلام کرده و تأکید دارد که امنیت منطقه باید توسط خود کشورهای منطقه تأمین شود.
در این راستا، اتخاذ سیاست همگرایی در منطقه می‌تواند راه‌حل بسیار مناسبی در رابطه با تهدیدات ناشی از حضور آمریکا و متحدینش در منطقه باشد.

جمهوری اسلامی ایران در سال‌های اخیر نشان داده که به‌شدت به‌دنبال همگرایی با کشور‌های منطقه است. اجلاس مشترک روسای جمهوری ایران، افغانستان و تاجیکستان که اخیرا در تهران برگزار شد، شاهدی است بر این مدعا.

احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری ایران در این دیدار از موضوع امنیت به‌عنوان یک «موضوع تأثیرگذار» در گسترش روابط سه کشور نام برد و گفت: غربی‌ها نمی‌پسندند که یک قدرت مشترک در منطقه شکل بگیرد.

تأسیس اتحاد کشورهای فارسی‌زبان در وضعیت کنونی منطقه و جهان، یک امر اجتناب‌ناپذیر و ضروری است که برخاسته از منافع مشترک 3 کشور افغانستان، ایران و تاجیکستان است.

بر این اساس، در سال‌های گذشته جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی خود توجه ویژه‌ای به کشورهای پیرامونی به‌خصوص کشورهای حوزه آسیای مرکزی نشان داده است. در این خصوص می‌‌‌توان به پیگیری طرح احداث مجموعه‌ای از جاده‌ها و خطوط راه‌آهن برای احیای مسیر تاریخی جاده ابریشم اشاره کرد.

کد خبر 115155

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز