شنبه ۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۹:۵۵
۰ نفر

حامد فرحبخش: «کلاهبرداری مثل آب خوردنه، بهشون بگو پول مفت می‌دی، بعد همه‌شونو سرکیسه کن»، این را متهم جوانی که به اتهام کلاهبرداری به بهانه ثبت نام خودروهای لیزینگی با نصف قیمت و با اقساط عجیب و غریب و باورنکردنی، دستگیر شده بود، چند سال قبل به من گفت

life

او اموال صدها نفر را به راحتی آب خوردن بالا کشیده بود و حالا صدها شاکی منتش را می‌کشیدند تا پولشان را پس بدهد و او هم با خنده به آدم‌هایی نگاه می‌کرد که هزار و یک بهانه می‌آوردند که پولشان را لازم دارند، تمام ایل و طایفه‌شان را قسم می‌خوردند که بچه مریض دارند، یا اینکه ماشین را برای بچه بیکارشان می‌خواسته‌اند.

که زنش دارد طلاق می‌گیرد و.... اما مرد جوان فقط لبخند می‌زد چون خیلی از پول‌ها را خرج عیاشی کرده بود و پول‌ها دود شده بود رفته بود به هوا... او می‌گفت اینها که امروز عجز و ناله می‌کنند، تا چند روز یا چند ماه قبل همه‌شان فکر می‌کردند که من یک بچه مایه دار هستم که از بی‌عقلی دارم تمام اموالم را بذل و بخشش می‌کنم و به آنها می‌دهم اما من زرنگ‌تر از آنها بودم و بهشان رودست زدم، آنها می‌خواستند از من کلاهبرداری کنند اما من این کار را زودتر انجام دادم...

در این سال‌ها هر بار که خبرهای کلاهبرداری‌های جدید و خصوصا خبر کلاهبرداری‌های وامی را می‌خوانم، یاد حرف‌های آن جوان کلاهبردار می‌افتم، اینکه چقدر راحت می‌شود سر خیلی از مردم کلاه گذاشت. تنها با گفتن اینکه قصد داری بهشان پول مفت بدهی.

امروز باز هم خبر یک کلاهبردار وامی را در صفحه‌مان کار کرده‌ایم، یک مرد جوان که اگر تا حالا از کشور خارج نشده باشد زیاد طول نمی‌کشد که با چاپ عکسش و تلفن‌های خواننده‌های مطبوعات‌گیر می‌افتد اما این به معنای حل‌شدن تمام مشکلات نیست چرا که تا پس دادن اموال کلاهبرداری شده، راه درازی در پیش است و شاکیان باید مدت‌ها برای پس گرفتن پولشان تلاش کنند و دست آخر هم خیلی از آنها چیز دندان‌گیری نصیبشان نمی‌شود.

به حکم شغلم با شاکیان پرونده‌های کلاهبرداری زیادی گفت‌وگو کرده‌ام، آنها خیلی خیلی شبیه هم هستند، اغراق نمی‌کنم اما بیشتر آنها آدم‌هایی هستند که دنبال پول مفت بوده‌اند، آدم‌هایی که فکر کرده‌اند که دنیا مثل یک فیلم هندی است و از شانس خوب آنها بوده که با یک آدم خیلی مایه دار در داخل تاکسی، در جلوی یک سازمان، در صف نانوایی، از طریق یک آگهی، یا یک پیامک و... آشنا شده اند،

آدم خوبی که بهشان قول داده می‌تواند برایشان وام میلیونی بگیرد و یا آنکه راهی را برای پولدار شدن به آنها نشان داده که می‌توانند با دنبال کردن آن به جزیره گنج برسند، بدون آنکه فکر کنند که یک آدم غریبه چرا باید هوس کند که این طوری به آنها کمک کند که اگر به همین سؤال ساده و پیش پا افتاده جواب می‌دادند حالا خیلی از این آ دم‌ها این طوری پولشان را به باد نداده بودند.

در همین پرونده امروز اگر تنها برای یک لحظه، مالباختگان فکر کرده بودند که چطور کسی که آنها را نمی‌شناسد و تنها برایشان یک پیامک ارسال کرده است حاضر است بدون داشتن ضامن به آنها وام‌های چند میلیون تومانی بدهد؟ در این مخمصه نمی‌افتادند، اما آنها حتی یک لحظه این فکر به ذهنشان خطور نکرد و آن‌وقت در چاهی افتادند که خودشان به خاطر حرص و طمعشان آن را کنده بودند.

کد خبر 112730

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز