یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۴:۳۶
۰ نفر

سعیده وحید‌نیا: کاشی‌کاری هنری است ماندگار که از دیرباز بر مساجد و اماکن قدیمی کشورمان و نیز اماکن مذهبی جهان نقش بسته است.

 به‌کارگیری انواع مختلف کاشی در تزئینات بناهای مذهبی و مساجد، بیانگر نوعی تقدس است که در روح هنرهای اسلامی- ایرانی متجلی است. اوج هنر کاشی سنتی که قدیمی‌ترین سبک آن در مسجد کبود تبریز به کار رفته در زمان صفویه بوده است که امروز در شهرهایی چون مشهد، شیراز و تهران نیز آثاری از این هنر به‌چشم می‌خورد. هم‌اکنون نیز عمده هنرمندان این رشته در اصفهان هستند.

اما یکی از معروف‌ترین این افراد نوه حاج‌حسین خاک‌نگار مقدم (هنرمند مشهور کاشی‌کار در زمان قاجار و پهلوی) ، سعید خاک‌نگار مقدم  است که از هنرمندان مشهور و بنام این دوره است.

او در تهران ساکن است. آثار این خاندان در تمام شهرهای ایران به‌چشم می‌خورد و این هنر در خانواده آنها موروثی است.

کاشی‌ها انواع مختلف دارند و هر نوع آن دارای کاربردی ویژه است. کاشی مخصوص کتیبه یک نوع آن است که در بدنه ساختمان‌ها و ایوان و گلدسته‌های مساجد استفاده می‌شود. کاشی تزئینات جلو ی محراب و انواع شبکه‌ها و استفاده در نورگیری از دیگر انواع مختلف کاشی سنتی است.

چند تن از هنرمندان کاشی‌ساز اصفهانی کاشی‌کاری‌های موجود از زمان قاجاریه را در ساختمان‌های قدیمی تهران و کرمانشاه از کارهای هنری زبده کاشی می‌دانند. اما سعید خاک‌نگار مقدم براین عقیده است که به‌طور کلی در دوره صفویه، معماری در ایران پا می‌گیرد و ترقی می‌کند که یکی از تبعات هنر معماری آن دوره، رشد صنعت کاشی‌کاری بوده است. از مهم‌ترین بناهایی  که این مجموعه و هنر را به طور کامل در خود جای داده می‌توان به، میدان نقش‌جهان اصفهان اشاره کرد. سپس در دوره زندیه هم این هنر ادامه داشت تا اینکه در دوره قاجار همین کاشی‌کاری با سبکی مخصوص به این دوره به کار خود ادامه داد.

خاک‌نگار مقدم طرح و رنگ‌آمیزی دوره قاجار را خاص می‌داند و می‌گوید: 90درصد طرح‌های این دوره از روی نقاشی، طراحی و رنگ‌آمیزی‌ای که کاملا با دوره‌های قبل متفاوت بوده کشیده می‌شده است. یعنی از گل‌هایی که به طبیعت نزدیک‌تر بود. در اصطلاح کاشی‌کاری به این کارها «بوته فرنگی» یا «کار فرنگی» می‌گفته‌اند چون نقش‌هایی که استفاده می‌شد بیشتر از کارهای غربی اقتباس شده بود ضمن آنکه استفاده زیاد از رنگ قرمز خوشرنگ و زرد در این دوره بسیار زیاد شد. در دوره‌های قبل بیشتر از رنگ‌های لاجوردی و فیروزه‌ای استفاده می‌شد. از نمونه‌های کاشی‌کاری دوره قاجار می‌توان به کاخ گلستان اشاره کرد.

این هنرمند درخصوص معرفی هنر کاشی‌کاری می‌گوید: این هنر را می‌توانیم نقاشی روی کاشی یا کاشی‌کاری بنامیم که همانند هنرهایی مثل معرق و... همگی از یک هنر سرچشمه می‌گیرند و آن هنر تکامل‌یافته سفال است؛ سفال یکی از قدیمی‌ترین صنایع بومی ایران بوده و به‌عبارتی مهد سفالگری در ایران بوده  است.

یکی از نخستین جاهایی که به‌صورت خیلی ابتدایی نقاشی روی سفال را آغاز کرد، فلات ایران بوده است تا اینکه کم‌کم به شیوه امروزی درآمد. کاشی هم یکی از زیرشاخه‌های سفال است. کاشی پس از خارج‌سازی از قالب به‌صورت خام، پخت می‌شود و سپس کار لعاب‌دهی آن در رنگ‌های مورد نظر انجام می‌گیرد. به‌دنبال لعاب‌‌دادن، پخت مجدد صورت می‌گیرد که با این کار کاشی با یک رنگ ساده به‌دست می‌آید.

دسته دیگری از هنرمندان اصفهانی اصیل‌ترین سبک کاشی‌کاری را در طرح سلجوقی می‌دانند و پس از آن طرح‌های عباسی، اسلیمی، قاجاری و گل‌و‌بوته را از لحاظ اصالت در مرحله بعدی قرار می‌دهند. کاشی‌سازی و کاشی‌کاری در کشورهای ترکیه، ایتالیا، مراکش و یونان نیز رایج است که سبکی متفاوت از سبک ایرانی دارد و ایران در این هنر به‌خصوص در کار معرق اصالت خود را حفظ کرده است. یک هنرمند معرق‌کار نیاز به کاشی الوان، نقشه صحیح، ابزار کار و خطاط دارد، به همین دلیل است که هیچ کارگاه کاشی‌سازی را نمی‌توان دید که در آن نقاش و خطاط وجود نداشته باشد و به همین سبب کارگاه کاشی‌سازی با مشارکت 2 یا چند تن از هنرمندان این هنرها ایجاد می‌شود.

صنعت کاشی‌‌سازی و کاشی‌کاری بیش از همه در تزئین معماری سرزمین ایران و به‌طور اخص بناهای مذهبی به‌کار گرفته می‌شد البته اغلب نیز بر سردر ورودی منازل و مقداری هم در داخل بنا و حوضخانه‌ها به کار می‌رفت. خاک‌نگار مقدم در این‌خصوص می‌گوید: در قدیم معماران در کارهای خود از مقداری کاشی‌کاری هم استفاده می‌کردند. مثلا در سردر منازل یا نمای بیرونی ساختمان که در خیابان‌ها بود، نمونه‌هایی در ساختمان‌هایی که از دوره‌های قبل در خیابان سعدی، فردوسی و  انقلاب فعلی هنوز هم وجود دارد، می‌توان دید.

این هنرمند برجسته می‌افزاید: پدر‌بزرگم که یکی از کاشی‌سازان و کاشی‌کاران بنام دوره قاجار و پهلوی بود در این‌خصوص همیشه می‌گفت: در آن زمان که شهردار تهران بوذرجمهری بود از مردم می‌خواست که در صورت ارائه جواز ساختمان‌سازی باید از کاشی‌کاران بخواهند که نمای بیرونی ساختمان را کاشی‌کاری کنند. به همین دلیل ساختمان‌ها در آن دوره از زیبایی خاصی برخوردار بوده است؛ به دلیل آنکه معماران این دوره خود را ملزم به استفاده از  از کاشی در ساختمان می‌کردند، اما معماران و مهندسان فعلی خود را ملزم به رعایت چنین نکاتی نمی‌دانند.

البته شاید کاشی‌کاری با طرح‌های امروزی، همخوانی نداشته باشد هرچند اگر معماران امروزی ذوق و حوصله به‌خرج دهند، می‌توانند با معماری امروزی هم این کار را تلفیق کنند که نه‌تنها به زیبایی ساختمان لطمه نزند بلکه ساختمان را شکیل‌تر هم بکند. البته استفاده از کاشی در برج و امثال آن به‌نظر من اصلا کار جالبی نخواهد بود. به هر حال در روزگار فعلی و عصر حاضر در مکان‌های عمومی نظیر مدارس، دانشگاه‌ها، مساجد، محراب‌ها و... از کاشی‌کاری استفاده می‌شود.

امروزه افراد مطابق سلیقه خود به کاشی‌ساز‌ها مراجعه می‌کنند تا برایشان کاشی‌کاری انجام دهند اما در نهایت اصل کار کاشی‌سازان امروزه سفارش برای سردر دانشگاه‌ها، مدارس و مساجد است.

اصولا وقتی یک نفر دارنده چیزی باشد، بعداز مدتی آن فعل برایش حکم یک کار روزمره و  عادی را پیدا می‌کند، درخصوص هنر کاشی‌کاری هم باید به همین نکته اشاره کرد که همه ما از بچگی در جاهای مختلف با این هنر آشنایی داشته‌ایم. مثلا  مساجد، سردرخانه‌ها و حتی پلاک خانه‌ها دارای کاشی‌کاری بوده‌است به همین دلیل این هنر دیگر آن جاذبه‌ای را که برای یک خارجی می‌تواند داشته باشد، برای ما ایرانی‌ها ندارد. اما با این حال باز هم افراد زیادی هستند که مشتاقانه درصدد تلاش برای یادگیری این هنر هستند. اما در راه رسیدن این افراد مشتاق و علاقه‌مند به این هنر سدی نهفته است و آن هم نبود کلاس‌های آموزش هنر کاشی‌سازی و کاشی‌کاری است.

سعید خاک‌نگار مقدم، استاد بنام هنر کاشی‌کاری در کارگاه‌ خود تنها می‌تواند به آموزش دانشجویان رشته‌های صنایع دستی و... بپردازد و همین استاد فرهیخته و دلسوز از متولیان وزارت ارشاد گله‌مند است و می‌گوید: تنها متولی این کار وزارت ارشاد است که متأسفانه هیچگونه کلاسی برای آموزش کاشی‌کاری برگزار نکرده است. من نیز امکاناتم بسیار اندک است و نمی‌توانم برای افراد عادی و علاقه‌مند کلاس آموزشی برگزار کنم. ما در ایران همه کلاس‌های آموزشی مختلف صنایع دستی از خاتم‌کاری و خطاطی گرفته تا زردوزی و تذهیب و ترصیع و... را داریم الا همین هنر اصیل ایرانی که باید بگویم این هنر با بی‌مهری مسئولان مواجه شده است. استقبال مردم  برای آموزش این هنر زیاد است و این استقبال می‌تواند برای ازبین نرفتن و فراموش نشدن این هنر نوید خوبی باشد اما حیف که با نبود چنین کلاس‌هایی برای آموزش افراد، ممکن است این هنر مسیر خود را به سمت فراموشی عوض کند.

این هنر و صنعت از گذشته‌های بسیار دور در نتیجه مهارت، ذوق و سلیقه کاشی‌ساز در مقام شیئی ترکیبی متجلی شده، بدین‌ترتیب که هنرمند کاشی‌ساز با کاربرد و ترکیب رنگ‌های گوناگون و با در کنار هم قرار دادن قطعات ریزی از سنگ‌های رنگین و طبق نقشه‌ای از قبل طراحی شده، به اشکالی متفاوت و موزون از تزئینات بنا دست یافته است. و در همه حال نیز مهارت هنرمند و صنعتکار در نقش‌دادن به طرح‌ها و  هماهنگ‌ساختن آنها، بارزترین موضوع مورد توجه بوده است.

این نکته را نیز باید یادآور شد که مراد کاشی‌کار و کاشی‌ساز از خلق چنین آثار هنری هرگز رفع احتیاجات عمومی و روزمره نبوده، بلکه شناخت هنرمند از زیبایی و ارضای تمایلات عالی انسانی و مذهبی، مایه اصلی کارش بوده است. مخصوصا اگر به‌یاد آوریم که هنرهای کاربردی بیشتر جنبه کاربرد مادی دارد، حال آنکه خلق آثار هنری نمایانگر روح تلطیف‌یافته انسان است. همچنان که «پوپ» پس از دیدن کاشی‌کاری مسجد شیخ‌لطف‌الله در «بررسی هنر ایران» می‌نویسد: «خلق چنین آثار هنری جز از راه ایمان به خدا و مذهب نمی‌تواند به‌وجود آید.» باشد که در راه ماندگاری این هنر اصیل و ایرانی کوشاتر باشیم.

کد خبر 108547

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز