شنبه ۱ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۶:۵۱
۰ نفر

ترجمه امید جعفرنژاد: خالد خواجا، فرمانده بازنشسته نیروی هوایی پاکستان و یک مقام اطلاعاتی سابق آن کشور است.

 وی که دوست نزدیک اسامه بن لادن، رهبر گروه القاعده در طول فعالیت نیروهای مقاومت در افغانستان علیه نیروهای شوروی در دهه 1980 میلادی به شمار می‌رود، در چندین پیام ویدئویی توضیح  داده است که چگونه در ماموریتی برای رسیدن به توافق میان شبه نظامیان و ارتش پاکستان، نقش یک واسطه را ایفا کرده است.

خواجا همچنین در پیام‌هایش نحوه دستگیر شدنش را  از سوی شبه نظامیان و اینکه چگونه یکی از رهبران گروه‌های افراط‌گرا را با فریب به دام انداخته است شرح می‌دهد؛ این اعتراف‌ها در نوع خود کم‌نظیر به حساب می‌آید. خواجا در اواخر دهه 1980 میلادی، از نیروی هوایی پاکستان اخراج شد و مقامات اسلام‌آباد دریافتند که وی روابط نزدیکی با بعضی از گروه‌های شبه نظامی دارد.خواجا در واقع در پشت پرده، نقش مهمی را در سیاست‌های منطقه‌ای و ملی پاکستان داشت.

پیش از حمله ایالات متحده به افغانستان در اواخر سال 2001 میلادی، او بخشی از دیپلماسی پشت پرده میان آمریکا و طالبان به شمار می‌رفت که به‌طور تحقیر‌آمیزی با شکست روبه‌رو شد. افشاگری‌های خالد خواجا در 5پیام ویدئویی انجام شده که توسط گروهی از شبه نظامیان منطقه قبیله‌نشین وزیرستان شمالی به رسانه‌ها ارسال شده است. این پیام‌ها زیاد ویرایش شده و بعضی از جملات خواجا که به زبان اردو صحبت می‌کند، حذف شده است. بعضی اوقات هم به‌نظر می‌رسد  وی که اوایل دهه  ششم عمر خود را می‌گذراند، ضعیف شده و تحت فشار قرار دارد.

خواجا در تاریخ 25 مارس 2010 میلادی به وزیرستان شمالی سفر کرد تا با سراج‌الدین حقانی و ولی‌الرحمان محسود از فرماندهان طالبان مصاحبه کند. اسد قریشی، مستند‌ساز مستقل و گزارشگر کانال 4 پاکستان و سرهنگ امیر سلطان طرار که مدت‌های زیادی از مقام‌های سازمان اطلاعات پاکستان(آی‌اس‌آی) و کنسول این کشور در هرات افغانستان بود، خواجا را در این سفر همراهی می‌کردند.

شبه نظامیان، طرار رابا نام مستعار «سرهنگ ‌امام»خطاب می‌کردند؛ به‌دلیل آنکه وی نقش مؤثر و مفیدی در کمک به پرورش و پیشرفت شبه نظامیان طالبان داشت. در واقع سرهنگ امیر سلطان طرار، ملا عمر،  فرمانده کنونی طالبان و دیگر رهبران ارشد افغان از‌جمله گلبدین حکمتیار و احمد‌شاه مسعود رهبر کشته شده ائتلاف شمال را آموزش داده است. «سرهنگ امام» در میان بسیاری از نیروهای شبه نظامی به‌عنوان «پدر نیروهای طالبان» شناخته می‌شود. از تاریخ 25مارس 2010 میلادی تاکنون، خبری از این 3 نفر در دست نیست.

اندکی پس از ناپدید شدن آنها، شبه نظامیان پنجاب که خودشان را «ببرهای آسیا» می‌خوانند، پیامی ویدئویی به رسانه‌ها فرستادند و در آن پیشنهاد آزادی اسد قریشی و ملا برادر و منصور داد‌الله از فرماندهان طالبان در مقابل خواجا و سرهنگ امام به همراه دریافت مبلغ 10میلیون دلار را مطرح کردند.

نیروهای طالبان افغانستان هرگونه

دست داشتن در این آدم ربایی را رد کردند و ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان افغانستان در این رابطه اظهار داشت که آنها برای آزادی ملا برادر و منصور داد‌الله تلاش می‌کنند.

خواجا در پیام‌های ویدئویی به توطئه‌ای برای سرنگونی یک جنبش افراطی که اطراف مسجد لعل(سرخ)در اسلام آباد پایتخت پاکستان متمرکز شده بود، اعتراف کرده است. این جنبش در اواسط سال2007 میلادی بسیار ستیزه‌جو و متخاصم شده بود.

خواجا تصریح می‌کند که وی مولانا عبد‌العزیز امام و پیش‌نماز مسجد لعل و برادر قاضی عبد‌الراشید که اداره مسجد لعل را بر عهده داشتند، به دام انداخته است.

خواجا در اعترافاتش می‌گوید که او در تماس تلفنی با مولانا عبد‌العزیز، وی را به محل مورد نظر کشاند و او را به دام انداخت اما راشید در اثر یورش نظامیان ارتش پاکستان به مسجد که در جریان آن، هزاران شبه نظامی هم به قتل رسیدند، کشته شد.

خواجا در یکی از پیام‌های ویدئویی خود می‌گوید: رسانه‌ها و توده‌های مردم، من را به‌عنوان فردی کاملا متشخص و با فرهنگ می‌شناسند اما در حقیقت من جاسوس سازمان‌های‌ای اس‌آی و سیا(سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا)بودم. من هنوز هم اجساد سوخته شده پسران و دختران بی‌گناه مسجد لعل را به یاد می‌آورم. من با مولانا عبد‌العزیز تماس گرفتم و او را مجبور کردم تا در حالی که روبنده  و لباس زنانه پوشیده، از مسجد خارج شود و به این صورت وی دستگیر شد.

حادثه مسجد لعل موقعیت ویژه‌ای در تاریخ اخیر پاکستان به حساب می‌آید که منجر به کاهش قدرت پرویز مشرف، رئیس‌جمهوری پیشین پاکستان شد.  وی در آگوست 2008 میلادی از مقام خود کناره‌گیری کرد. این حادثه واکنش سخت شبه نظامیان علیه دولت پاکستان را به همراه داشت.

خواجا در پیام‌های ویدئویی خود تصریح می‌کند که تعدادی از فرماندهان ارشد شبه نظامیان در واقع نمایندگان سازمان اطلاعات پاکستان بودند و می‌توانستند آزادانه سرمایه‌ها و بودجه‌ها را جمع‌آوری کنند.

از این فرماندهان می‌توان به مولانا فضل‌الرحمان خلیلی که پایه جبهه اسلام بین‌المللی را در سال1998 میلادی با بن‌لادن بنا نهاد، مولانا مسعود ازهر، رهبرجیش محمد و عبدالله شاه مظهر، فرمانده ارشد سابق جیش محمد اشاره کرد.

وی می‌گوید: من فهرستی از 14نفر از این فرماندهان را آوردم تا آبرویشان را در میان گروه‌های شبه نظامی بریزم و آنها را بد نام کنم. خواجا مدعی شده است که عبدالله شاه مظهر، فضل الرحمان خلیلی، مسعود ازهر و گروه‌های شبه‌نظامی مانند لشکر طیبه، البدر، جیش محمد، حرکت المجاهدین، جماعت المجاهدین و گروه‌های دیگر، با کمک‌های مالی سرویس‌های مخفی پاکستان فعالیت می‌کنند و به آنها اجازه داده شده است تا سرمایه‌های خود را در داخل آن کشور جمع‌آوری کنند.

خواجا بلافاصله پس از عملیات مسجد لعل دستگیر شد و چند ماه را در زندان سپری کرد.
وی در مذاکرات با دولت پاکستان به‌منظور جلوگیری از حرکت ارتش آن کشور به سوی مسجد لعل نقش داشت و به دولت اسلام‌آباد اطمینان داده بود که این موضوع را بدون خشونت حل و فصل کند.

با این وجود، دولت پاکستان جلوی بعضی از پیام‌های خواجا که به‌صورت علنی از مردم داخل مسجد می‌خواست تا تسلیم ارتش نشوند را گرفت و وی به عنوان یکی از عوامل همدست در عملیات مسجد لعل دستگیر شد.

هنگامی که اسلام آباد در جنگ به‌اصطلاح با تروریسم از واشنگتن حمایت کرد، خواجا یکی از منتقدان شناخته شده ، از عوامل سازمان‌های اطلاعاتی پاکستان به‌شمار می‌رفت.
وی یکی از معــدود افــراد مشهور و شناخته شده‌ای بود که به خانواده‌هایی که مردانشان در تهاجم آمریکا به افغانستان در سال2001 میلادی دستگیر یا کشته شده بودند، به‌صورت آشکار کمک می‌کرد.

خواجا در زمانی که ناپدید شده بود، برای یافتن افراد گمشده و مفقود‌الاثر تلاش می‌کرد اما به‌دلیل ارتباطات پیشین او با نیروی هوایی پاکستان و سازمان اطلاعات آن کشور، فرماندهان القاعده با شک و تردید به وی نگاه می‌کردند.

پس از آنکه خواجا نامه‌ای به ژنرال ضیاء الحق، رئیس‌جمهوری وقت پاکستان نوشت و او را به‌دلیل تقویت نکردن پایه‌های شریعت در آن کشور یک ریاکار خواند، در اواخر دهه1980 میلادی از نیروی هوایی پاکستان کناره‌گیری کرد. وی سپس به افغانستان رفت و در کنار بن‌لادن مبارزه کرد.

خواجا مامور استخدام و مربی شبه‌نظامیان پاکستانی برای مقاومت علیه نیروهای شوروی بود.

نام خواجا فوریه سال2002 میلادی در ارتباط با آدم ربایی، شکنجه و قتل دنیل پرل، گزارشگر آمریکایی توسط شبه‌نظامیان، بار دیگر به تیتر اول روزنامه‌ها تبدیل شد.ادعا شده بود که وی به دستور سازمان اطلاعات پاکستان در آدم‌ربایی‌ها نقش دارد.

خواجا مصاحبه‌هایی انجام داد و این موضوع که وی چگونه دیدار میان بن لادن و نواز شریف، رهبر وقت حزب مخالف پاکستان در عربستان سعودی را در اواخر دهه1980 میلادی ترتیب داده بود تا دولت بی‌نظیر بوتو را سرنگون کند، فاش کرد. دولت بوتو در سال1990 میلادی سقوط کرد و نواز شریف به‌عنوان نخست‌وزیر پاکستان انتخاب شد. خواجا همچنین فاش کرد که وی در اواخر دهه1980 میلادی، پول‌ها و سرمایه‌ها را از بن لادن به شیخ راشید، وزیر پیشین دولت پاکستان منتقل می‌کرده است تا برای عملیات آموزش جدایی‌طلبان کشمیری صرف شود.

هنوز اما مشخص نشده است که چرا خواجا، سرهنگ امام را با خود به وزیرستان شمالی برده است. وی در این پیام‌های ویدئویی می‌گوید: به‌دلیل آنکه ارتش پاکستان در میان یک درگیری به سختی گرفتار شده بود و نمی‌توانست از آن خلاص شود، من از طرف ارتش آن کشور به منطقه وزیرستان شمالی اعزام شدم. من به آن منطقه رفتم که میان ارتش پاکستان و شبه نظامیان صلح و سازش برقرار کنم. خواجا در تلاش بوده است که با شبه‌نظامیان برای ایجاد راه عبوری امن به توافق برسد تا نیروهای ارتش بتوانند از این منطقه خارج شوند.

آسیا تایمز آنلاین

کد خبر 107895

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز