شنبه ۱ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۵:۴۷
۰ نفر

عفیفه عابدی: در ماه‌های اخیر مسائل مربوط به روابط دوجانبه ایران و روسیه از موضوعات اصلی اخبار و گزارش‌های رسانه‌های داخلی و حتی خبرگزاری‌های بزرگ بین‌المللی بوده است.

 این مسائل، به‌ویژه با تحولات جدیدی که در مسئله هسته‌ای ایران از یک‌سو و روابط روسیه و غرب از سوی دیگر روی داده - حاکی از نوعی همگرایی مبتنی بر حل اختلافات و ایجاد تعاریف جدید امنیتی و مشارکتی است-  با وسواس بیشتری پیگیری می‌شود. گزاره‌ محوری اغلب تحلیل‌های ارائه‌شده در این‌باره «سردی روابط دو کشور» است و در اکثر موارد برای اثبات این شرایط (سردی روابط) به عباراتی اشاره می‌شود که در ماه‌های اخیر به‌طور مکرر در اخبار مربوط به روابط دو کشور شنیده می‌شود؛ عباراتی مانند عدم ‌اجازه جمهوری اسلامی به جنگنده روسی برای پرواز از حریم هوایی ایران،‌پاسخ منفی ایران به طرح پیشنهادی آژانس مبنی بر ارسال اورانیوم 5/3 درصد به روسیه و در مقابل، موافقت با واسطه‌گری ترکیه، اعلام رئیس‌جمهوری ایران مبنی بر لزوم دریافت غرامت جنگ جهانی دوم از زورگویان جهانی، تاخیر در اجرایی‌کردن قرارداد تحویل سامانه‌های پیشرفته موشکی اس -300 به ایران و... .

روابط ایران و روسیه اینک مستلزم یک نگاه و بررسی براساس چشم‌اندازهای بلندمدت منافع ملی دو کشور است. در واقع ترسیم فضای کنونی روابط تهران - مسکو تنها بخشی از یک بررسی استراتژیک از شرایط روابط دو کشور است؛ همانگونه که نگاه تاریخی نیز چنین حکمی دارد.

 به‌رغم فراز و فرودهای فراوان در روابط ایران و روسیه، در یک رویکرد واقعگرایانه و استراتژیک از سوی تحلیل‌گرایان دو کشور، استقبال از سردی روابط و دامن‌زدن به اختلافات به همان اندازه اشتباه است که برخی در سال‌های اخیر از ایران و روسیه به‌عنوان متحدان استراتژیک یاد می‌کردند و با رفتارهای منفعلانه در شرایط دشوار در رؤیای پیشگامی روسیه به نفع منافع ایران مانده بودند.

البته این بدان معنا نیست که این ملاحظات مقطعی را نادیده بگیریم بلکه در ترسیم فضای کلی روابط میان تهران و مسکو در کنار ملاحظات مقطعی باید ملاحظات کلان هر یک از دو طرف، حساسیت‌های حاکم در موقعیت ژئوپلیتیک دو کشور،  سناریوهای احتمالی در روابط دو کشور در شرایط آینده منطقه و نظام بین‌الملل و نقش طرف‌های سوم (یعنی آمریکا، اسرائیل و اروپا) را نیز درنظر گرفت.

در روابط ایران و روسیه باید شرایطی را که ملاحظات مقطعی هر یک از کشورها و همین‌طور شرایط حاکم بر مسئله، به روابط تحمیل می‌کند، از شرایطی که ملاحظات کلان و الزامات منطقه‌ای و بین‌المللی ایجاب می‌کند، تفکیک کرد. به بیان دیگر آنچه اینک در روابط ایران و روسیه مشاهده می‌شود،  ناشی از شرایط مقطعی است که نباید به یک رویه یا قاعده در روابط دو کشور تبدیل شود.

در واقع هر دو طرف باید متوجه این موضوع باشند که فراز و نشیب‌های مقطعی در روابط دو کشور، متفاوت از ضرورت‌های استراتژیک برای همکاری‌های بیشتر میان دو کشور به‌عنوان قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است.

دغدغه‌های متقابل ایران و روسیه

سخنی که در سال‌های اخیر اغلب در ایران شنیده می‌شود این است که روسیه قابل اعتماد نیست؛ این همه آن چیزی است که ایران را نسبت به روسیه دلسرد کرده است.
جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی انقلاب اسلامی با موانع زیادی برای پیشرفت داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی روبه‌رو بوده و اینک در ادامه سیاست‌های 31‌سال گذشته درصدد توسعه و رشد جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی خود است.

در این میان یکی از اهداف میانبرد ایران استفاده از حق مشروع پیشرفت علمی و استفاده از فناوری هسته‌ای بوده که برای دستیابی به این هدف از سال 1995 با روسیه وارد همکاری شده است.

 با این حال روسیه در مقاطع مختلف هر بار به‌گونه‌ای انجام تعهدات خود را به تعویق انداخته و حتی در تصویب قطعنامه‌های 1696 مورخ 31 ژوئیه 2006، 1737 مورخ 23 دسامبر 2006، 1747 مورخ 24 مارس 2007 ، 1803 مورخ 3 مارس 2008،  1835 مورخ 27 سپتامبر 2008 مشارکت داشته است.

این در حالی است که با گذشت 2دهه از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه همچنان با مشکلات سیاسی و اقتصادی خاص خود روبه‌روست و در برابر فشارهایی که به این کشور وارد می‌شود از ظرفیت مقاومت محدودی برخوردار است، به‌ویژه اینکه براساس اولویت‌های کرملین در سیاست خارجی، ایران تنها موضوع در سیاست خارجی روسیه نیست.

از این‌رو مسکو ناگزیر از آن است که در جمع‌بندی اولویت‌های دیگر به مسئله ایران بپردازد. به همین دلیل مسکو به‌دلیل ملاحظات سیاسی و اقتصادی خود به‌دنبال تنش‌زدایی در روابط خود با غرب نیز هست.

ضرورت‌های جدید

در مجموع با ذکر برخی از دلایل و نشانه‌های سردی روابط روسیه و ایران، در ترسیم چشم‌انداز آتی آن باید گفت: شرایط کنونی روابط دو کشور از سویی حاصل رفتارهای هر یک از طرفین است و از سوی دیگر حاصل شرایطی است که از طرف محیط بین‌المللی تحمیل شده است. در واقع سردی روابط نه خواست روسیه و نه ایران است و نه مبتنی بر محاسبات استراتژیک هر یک از دو کشور بلکه مسائل زیادی وجود دارد که در ملاحظات دو کشور از قلم افتاده است.

مهم‌ترین مسئله این است که هر سناریویی را که درباره فرجام مسئله هسته‌ای ایران درنظر بگیریم، دو کشور به‌عنوان دو بازیگر بین‌المللی، به‌دلیل همجواری منطقه‌ای و به‌عنوان دو بازیگر تاثیرگذار، به همکاری‌های فنی و سیاسی هم نیازمند هستند؛ در حول و حوش مسائل دیگر، از جمله همکاری‌های دوجانبه در مسائل منطقه‌ای در آسیای مرکزی، در قفقاز، در خاورمیانه و خلیج‌فارس.

در واقع هر سناریویی را برای امنیت منطقه درنظر بگیریم، تهران و مسکو در راستای منافع خود بی‌نیاز از همکاری همدیگر نیستند؛ هرچند هر یک از مناطق یادشده برای دو کشور دارای بار امنیتی مشترک نیست. در واقع ارزیابی و جمع‌بندی نهایی از شرایط کنونی این است که دولت‌های ایران و روسیه ‌باید به بازتعریف مثبت روابط و تنظیم یک راهبرد مؤثر در چارچوب ملاحظات کلان دو کشور بپردازند. شاید در ظاهر امر از این نظر چنین تصور شود که منظور، تکرار شرایط گذشته است.

منتقدین این نظریه معتقدند نگاه ویژه روسیه به افزایش روابط با ایران، اساسا در گرو دگرگونی در رویکردها و اولویت‌های سیاست خارجی این کشور در ارتباط با روندها و چالش‌های بین‌المللی است. روسیه با توجه به ملاحظات کلی خود نسبت به ایران،  در هر شرایطی در مسئله هسته‌ای ایران و حتی مسائل دیگر در روابط دوجانبه، خود را ذی‌حق می‌داند؛ از طرفی تمایل دارد یک نقش تعدیل‌کننده یا در نهایت یک نقش حل‌وفصل‌کننده نهایی را بر عهده بگیرد و در چنین شرایطی اگر ایران با طرف‌های ذی‌ربط به سمت توافق گام بردارد، روسیه خواستار توافقی است که نقش مسکو به‌عنوان کاتالیزور نه‌تنها مورد چشم‌پوشی قرار نگیرد بلکه مورد توجه بیشتری واقع شود.

 از سوی دیگر هم چنانچه مذاکرات ایران و طرف‌های غربی به سمت بروز مشکلات جدی پیش رفت، بر خلاف انتظار ایران، چه بسا بار دیگر روسیه در تنظیم و تدابیر تحریم‌ها علیه ایران مشارکت بیشتری داشته باشد و به سمت اولویت‌های مهم‌تر خود قدم بردارد. بسیاری بر این باورند که ایران نباید از یاد ببرد که اگر نیروگاه بوشهر و سامانه‌های موشکی اس- 300 را نماد همکاری‌های راهبردی تهران و مسکو درنظر بگیریم، در هر دو مورد، روس‌ها بارها به وعده‌ها و توافق‌های خود عمل نکرده و عملا دستیابی به این همکاری‌ها را ناکام گذارده‌اند و در مقابل در همین زمینه‌ها وارد قراردادهای کیفی‌تر و با تعهد بیشتر با رقبای منطقه‌ای ایران شده‌اند.

در پاسخ باید گفت نباید این سوی معادله را فراموش کرد که ایران و روسیه رقبای محض همدیگر نیستند و بازی‌های حاکم در روابط دو کشور بازی برد و باخت نیست. ایران در رویکردهای خود به سوی روسیه در واقع فضای بازیگری مستقل خود در منطقه و نظام بین‌الملل را بازتر کرده است. رویکردهای مشترک ایران و روسیه بر خلاف رویکردهای آمریکا با متحدین خود چون اروپا و اسرائیل که به مثابه اندام جدا با سر مشترک هستند، نیست. در بسیاری از موارد تشریک مساعی دو کشور، می‌تواند در رویکردهای مستقل و با اهداف مستقل پیگیری ‌شود.

ریشه‌یابی مواضع اخیر روسیه درباره ایران

موافقت ضمنی چین با پیش‌نویس تحریم‌های جدید علیه ایران تحلیل‌های فراوانی را در دنیا به همراه داشت.

شبکه تلویزیونی دویچه وله آلمان در گزارشی در این باره با پرداختن به راهبرد خارجی جدید روسیه، اولویت دادن مسکو به کسب فناوری‌های نوین و پیشرفت اقتصادی را دلیل اصلی نزدیک‌تر شدن روسیه به غرب و به تبع آن کاهش مناسبات استراتژیک این کشور با ایران دانست.

به گزارش مهر، دویچه وله در تحلیل خود می‌نویسد: جمهوری اسلامی ایران تاکنون می‌توانست در رابطه با تشدید تحریم‌ها علیه ایران روی «نه» روسیه که عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل است، حساب کند. اما اکنون با تغییر استراتژی جدید روسیه و نزدیک‌ترشدن آن به غرب، روابط این کشور با ایران تغییر خواهد کرد.

به نوشته این شبکه خبری، به‌نظر می‌رسد که دولت روسیه دیگر به موضع پیشین خود در رابطه با برنامه‌ هسته‌ای ایران پایبند نیست. در همین رابطه رئیس‌جمهوری روسیه در ماه‌های گذشته بارها از ایران خواسته تا موضع خود را در زمینه‌ انرژی هسته‌ای تغییر دهد.

کد خبر 107893

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز