دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۵ - ۰۹:۴۵
۰ نفر

علی دلدار: کاش فردا که خورشید طلوع می‌کند، زندگی شاهد هیچ بزه و جنایت و زشتی‌ای نباشد.

کاش در آسمان آبی ما، پرنده‌ها در حالی چه‌چه مستانه‌شان را سر دهند که دنیا پر از خوبی و صداقت و زیبایی باشد. کاش فردا چشم به روی صبح که می‌گشاییم، هرم گرمای آفتاب را در حالی بر صورتمان حس کنیم که دیگر هیچ آدم غمگین و افسرده و بی‌روحیه‌ای وجود نداشته باشد. اینها تنها یک رؤیا نیست بلکه آرزویی دست‌یافتنی است، آرزویی که اگر هفت میلیون کودک ایرانی که جامعه فردای ما را می‌سازند، خوب و درست در آن تربیت شوند، به بار خواهد نشست.

دنیای امروز کودکان، آینه تمام نمای فردای جامعه است به تعبیری دیگر، هر آنچه امروز در مزرعه ذهن و روح آنها بکاریم، در فردای دیگر، آن را درو خواهیم کرد.

مگر نه این که ما برای ایجاد بهترین منافع کودکان‌مان تلاش می‌کنیم، پس باید کودک‌مان را برای ورود به دنیایی که خود در آن نقش مهمی را ایفا خواهد کرد، آماده کنیم. امروزه ما در برخورد با کودکان‌مان، دچار نوعی دوگانگی تربیتی شده‌ایم. با یک نگاه کودک را موجودی درمی‌یابیم که لازم است بازی کند و به جنب و جوش بپردازد و نگاهی دیگر این را به ذهن متبادر می‌سازد که با ورود تکنولوژی و صنعت به زندگی، تحرکات کودکان نیز باید بیشتر باشد تا از سطح توانایی‌های بالاتری برای تطبیق خود با دنیای مدرن برخوردار شوند.

یک روانپزشک می‌گوید: «کودکان ما قرار است در دنیایی زندگی کنند که دم به دم دچار تحول و نوآوری می‌شود. ذهن و مغز آنها باید آن قدر پرورش یابد که بتوانند خود را با این تحولات همراه و همگام کنند. محیط کودکان دنیای مدرن باید چنان فراهم شود که بتوانند از تمام توان و استعداد خود بهره جویند. جهان پیرامون کودکان در شرایط فعلی همواره تحریکات پیوسته‌ای بر سیستم عصبی- روانی آنها دارد. ما نیازمند شیوه‌های مدرن تربیتی هستیم که بتواند جوابگوی سیستم‌های تحریک شده باشد.»

دکتر مجید ترابی با اشاره به این که نباید به یکباره منکر شیوه‌های سنتی تربیت کودکان شویم، اظهار می‌کند: «هدف ما باید اصلاح شیوه‌های سنتی باشد. به عنوان مثال شیوه‌هایی که هنوز هم در برخی خانواده‌ها رایج است و والدین با تحکم و زورگویی همواره در نقش والد، فقط به امر و نهی‌کردن می‌پردازند دیگر در سراسر دنیا منسوخ شده است. امروزه، در جهان تلاش می‌کنند تا با اتکا به شیوه‌های نوین، بیشترین سرمایه‌گذاری را روی کودکان انجام بدهند و اتفاقاً در برخی از کشورها از این طریق به نتایج درخشانی هم رسیده‌اند.»

روانپزشک دیگری معتقد است: «درحالی که والدین جوان تلاش می‌کنند فرزندانی موفق و با روحیه تکامل یافته بار بیاورند، اما به دلیل ضعف در آگاهی‌هایشان، گاه به بیراهه می‌روند. باید برای یکسان‌سازی شیوه‌های تربیتی به منظور تربیت و پرورش نسلی خلاق، مفید و مؤثر و متکی به خود و خودکفا و مستقل، همتی همگانی عزم شود.

الهه منزه تصریح می‌کند: «برای پیشگیری از بروز آسیب‌های اجتماعی که برخی از صاحب‌نظران، آن را تهدیدی برای جامعه آینده می‌دانند باید اراده ملی بر این باشد که تربیت نسل نوپا در جامعه ما یکسان و علمی شود.»

کودکان امروز، جامعه فردا را می‌سازند. آنها به زودی در کنار یکدیگر زندگی تازه‌ای را آغاز می‌کنند که ره توشه آن را از کودکی‌هایشان برگرفته‌اند و جای تأسف اینکه، بودجه قابل توجهی برای جنبه‌های مختلف زندگی کودکان زیر هفت سال تخصیص نیافته است. یک تحقیق علمی معتبر نشان می‌دهد هر یک دلار سرمایه‌گذاری در هفت سال اول زندگی کودک، در دوران بزرگسالی 35 دلار صرفه‌جویی به دنبال خواهد داشت.

فرصت دادن به کودک از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند او را به دنیای خیالش پرواز دهد و یکی از مهم‌ترین این راه‌ها، درک کردن کودکی اوست و اینکه باید به او فرصت دهیم کودکی کند و از کودکی خویش لذت ببرد. کودک با بازی‌کردن، کودکی می‌کند، چیزی که امروزه به خاطر سرعت سرسام‌آور زندگی از یک سو و مدرن‌شدن آن از سوی دیگر، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

 این مسأله تا آنجا پیش رفته که نگرانی آموزگاران و دست‌اندرکاران پرورش و رشد کودکان را برانگیخته است. آنها معتقدند باید با درک نادرست از کودکی مقابله شود ضمن این که هشدار می‌دهند، زندگی مدرن، سبب محدود شدن خلاقیت و رشد ذهنی کودکان شده است.

آمارها نشان می‌دهد کودکان ما به خوردن غذاهای آماده، بازی‌های ویدیویی و رایانه‌ای، مصرف‌زدگی عادت کرده‌اند و این شیوه زندگی، آنها را تابع خود کرده است.
سو پالمر نویسنده کتاب کودکی زهرآگین معتقد است: «فرهنگ جامعه ما سریع‌تر از ساختار بیولوژیکی ما رشد می‌کند، کودکان ما از نظر بیولوژیک همان کودکان بیست سال پیش هستند، بنابراین دلیلی ندارد که تصور کنیم آنها امروز نباید مانند قدیم بازی کنند.»

 او حتی پا را از این هم فراتر می‌نهد و می‌گوید: «وسایل الکترونیکی نظیر تلویزیون، کامپیوتر و بازی‌های ویدیویی  از اتاق خواب کودک باید برداشته شود، زیرا این وسایل سرگرمی، سبب انزوای کودک و عدم تمایل به برقراری ارتباط با دیگران می‌شود.»

صرف نظر از تفاوت یا عدم تفاوت کودک دیروز با کودک امروز، آنچه مسلم است کودک باید کودکی کند، یکی از این راه‌ها، بازی کردن است. او باید بازی کند، باید بدود، باید جست و خیز کند، باید بلندبلند بخندد، باید انرژی‌های نهفته در درون خود را تخلیه کند و باید فرصت داشته باشد تا کنجکاوی‌های خود را بروز دهد.

 کودک باید تجربه کند، صرف نظر از اینکه تجربه‌های ما برای کودک‌مان کارساز خواهد بود، اما باید شرایطی را فراهم کرد تا کودک بسیاری از مسائل را تجربه کند. وقتی کودک، نحوه برخورد و مواجهه با مسأله‌ای را شخصاً تجربه کرد، آنگاه مسئولیت آن را نیز خواهد پذیرفت. هر چند دغدغه‌های والدین را نباید از نظر دور داشت، اما نباید با نگرانی‌های خود، فرصت‌های کودکی ‌کردن را از فرزندان‌مان بگیریم.

نامه مربی (نشریه مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا) به نقل از کارشناسان خود آورده است: «دوره کودکی شامل بازی‌کردن کودک می‌شود.  بازی کودک ابتدا با اشیاء است و سپس شامل انسان‌ها می‌شود. از سنین 3 و 4 سالگی کودک به تدریج به بازی‌های گروهی و اجتماعی رو می‌آورد. در این گونه بازی‌ها کودک رفتار با دیگران را تمرین می‌کند و با اصول زندگی جمعی و چگونگی رفتار با دیگران به تدریج آشنا می‌شود و این به رشد اجتماعی و اخلاقی او کمک می‌کند. بازی حس کنجکاوی، ابتکار و خلاقیت کودک را برمی‌انگیزد و به رشد ذهنی او کمک می‌کند.

همچنین بازی از لحاظ جسمی موجب هماهنگی عضلات و اعضای بدن می‌شود و در نتیجه حرکات بدنی طفل را به بهترین وجه ممکن شکل می‌دهد. بازی باعث نیرومندی کامل و رشد صحیح جسمانی می‌گردد. از طریق بازی حواس دیگر کودک مثل لامسه، بینایی، توازن و تعادل به کار افتاده و مهارت‌های لازم را برای کودک ایجاد می‌کند. پس به خاطر داشته باشیم که شغل کودک مخصوصاً از 4 تا 7 سالگی بازی است.»

کد خبر 10694

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز