سه‌شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۹:۰۷
۰ نفر

عباس ثابتی‌راد: می‌گویند ایرانیان یکی از پایه‌گذاران هنر گرافیک هستند

نمونه آشکار این ادعا هم حضور طرح‌های مختلف گرافیکی روی سفال‌ها، کاشی‌ها و گچ‌بری‌ها یا فرش‌های منقش و رنگین است که در موزه‌های سراسر جهان وجود دارد. می‌گویند در روزگاران گذشته ایرانیان همواره با استفاده از هنرهای تصویری بر اشیا توانسته‌اند قدرت خود را در عرصه گرافیک بارها به اثبات برسانند.

حتی هنگامی که سخن از گرافیک مدرن است همگان را به اواخر قرن 19 ارجاع می‌دهند؛ زمانی که روزنامه‌های چاپ سنگی در کشور جانی گرفت و هنر گرافیک برای نخستین بار به شکل امروزی ظهور کرد.

حتی طراحی نخستین آگهی در تهران که در یک قرن پیش صورت گرفت نیز نشانه‌ای است بر دیرینه بودن این هنر. اما هنگامی که می‌خواهیم به مناسبت روز جهانی این هنر یادداشتی بنویسیم چه‌ می‌توانیم بگوییم؟ اینکه این هنر نیز به مانند تمامی هنرها هنوز نتوانسته‌است، داعیه‌دار رونقی باشد؛ اینکه هنر گرافیک بیشتر اسیر تجاری‌سازی‌ شده‌است و از رویکرد هنری خود بیش از پیش فاصله گرفته‌است.

تردیدی نیست که گرافیک فصل مشترک جهان صنعتی و هنر است. اما سیطره بازار بر این هنر در کشور، ظهور خلاقیت‌های هنری را واپس‌رانده و کمتر نشانی از آن است.
عمده گرافیست‌های کشور نیز در این سال‌ها بیش از هر چیز نگران رشد گرافیک تجاری و جشنواره‌ای شدن این هنر هستند.

اگرچه بزرگانی همچون مرتضی ممیز و آیدین آغداشلو و خسرو جردی و بسیاری دیگر هر از گاهی خورشید تابان این عرصه می‌شدند و آثار درخشانی از خود به یادگار می‌گذاشتند اما چه اتفاقی افتاده‌است که این‌‌روزها داعیه‌داران وارداتی بودن این هنر گام‌های تندتری به سوی تجارت برداشته‌اند و یادآور جهان افول اسطوره‌های رولان بارت می‌شوند؟ تجاری‌سازی و جشنواره‌ای شدن 2 آسیب جدی هنر گرافیک در این سال هاست؛ 2آسیبی که بیش از هر چیز شکل‌گیری آثار ارزشمند هنری را به عقب رانده‌اند.

شکی نیست که آسان انگاری صاحبان صنایع و مخاطبان یکی از دلایل افول این هنر بوده‌است؛ اینکه سلایق هنری که باعث شکل‌گیری آثار مختلف مصرفی می‌شود بسیار نازل بوده و بنابراین هنرمندان گرافیست نیز کمتر به فکر خلق ایده‌های جدید و نو‌‌آورانه می‌افتند. انبوه تابلوهای تبلیغی در سطح شهر و یا آثار مختلف در دل گالری‌ها و نمایشگاه‌ها از سویی و آثار گوناگونی که در رسانه‌های مختلف به تصویر کشیده می‌شود بدون بهر‌ه‌گیری از ایده‌های نوین آیا محصول کم‌سلیقگی مخاطبان آثار گرافیکی است؟

هرچند بسیاری از هنرمندان دست از بازارهای داخلی شسته‌اند و با خلق آثار قابل توجه چشم به جشنواره‌ها و اکسپوهای خارجی دوخته‌اند و برای خود نامی و نانی جسته‌اند و امیدوارند رونقی تازه به این هنر بدهند.

هر چه هست اینکه هنر گرافیک چندان رمقی برای پویایی و رونق ندارد و روزگار خوشی را نمی‌گذراند. نه روزگار روزگار نقشی است که با آن رطل گران توان زد و نه خطی که بر دل نشیند. شاید تجدد گرایی که محصول هزاره سوم است بیش از پیش بر این هنر سایه انداخته است و هنرمندان این عرصه نیز به جای جستن دروازه‌های جدید راه‌های رفته را می‌آزمایند و در بهترین شرایط نیز گرته‌بردار آثار دیگرانی هستند که وامدار فرهنگ این مرز و بوم نیستند.

اگر به مناسبت روز جهانی گرافیک سخنی در میان باشد این است که هنر گرافیک ایران با توجه به بارقه‌های بسیار در هنر این دیار در روزگار گذشته، این‌ روزها در چنبره بازار گرفتار آمده‌ است و صورت متعالی‌تر آن نیز در تکاپوی جشنواره‌های رنگارنگ داخلی یا آن‌سوی آب است.

کد خبر 106119

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز