خب مثلاً اگر خودمان معلم شویم خیلی معلم خوبی می‌شویم؟ به این تست‌ها پاسخ بده تا بفهمی اگر معلم باشی چه جور معلمی خواهی بود...
1. یک پدیده فن آوری مدرن را برای پدربزرگ و مادربزرگت که هر دو گوششان سنگین است توضیح می‌دهی ...
الف- یک ماکت کوچک از آنچه می‌خواهی توضیح بدهی برای یادگیری بهترشان درست می‌کنی.
ب- درست دو دقیقه و سی ثانیه بعد پشیمان می‌شوی.
ج- آنها را به جایی می‌بری تا از نزدیک با این پدیده علمی آشنا شوند.
2. قرار است پنج دقیقه راجع به مسئله‌ای علمی سخنرانی کنی...
ب- سر و ته آن را هم می‌آوری.
الف- خیس از عرق، با گلوی گرفته و... مرتب به دست‌شویی می‌روی و آرزو می‌کنی آب شوی و در زمین فرو بروی.
ج- آن‌قدر هیجان‌زده‌ای که مدام دندان‌هایت را برروی هم فشار می‌دهی تا جلوی بیرون ریختن اولین کلمات سخنرانی‌ات را بگیری.
3. همه دوست‌هایت از فیلمی که تو عاشق آن هستی متنفرند...
ج- سعی می‌کنی برای آنها توضیح بدهی که چرا این فیلم عالی است.
الف- آن‌قدر راجع به این فیلم حرف می‌زنی که ازت می‌خواهند بس کنی.
ب- هیچ توضیحی نمی‌دهی؛ نظر آنها اصلاً اهمیت ندارد.
4. یکی از هم کلاسی‌های نزدیکت در درسی مشکل دارد و تو آن درس را خیلی خوب بلدی...
ب- خب که چی؟!
ج- با تمام توان به او کمک می‌کنی.
الف- سعی داری به او کمک کنی ولی جدیت لازم را برای درس دادن به او نداری.
5.تا به حال شده درس‌هایی که هنوز در کلاس تدریس نشده‌اند توجهت را جلب کنند و قبل از این‌که معلم به آنها برسد به تنهایی مطالعه‌شان کنی؟
الف- بعضی وقت‌ها به علت کنجکاوی.
ج- بله، برای این‌که قبل از بقیه یاد بگیرم.
ب- هرگز!
6. معلم از تو می‌خواهد درس جلسه قبل را سر کلاس توضیح دهی...
الف- توضیح می‌دهی اما نه به خوبی معلم.
ج- کامل و دقیق توضیح می‌دهی.
ب- عاشق این کاری( به خصوص وقتی باعث خنده هم کلاسی هایت می شوی).
7.یکی از هم کلاسی‌هایت می‌خواهد همان ورزشی را که تو در آن مهارت داری یاد بگیرد...
ب- فکر نمی‌کنی خوشش بیاید.
الف- لوازم ورزشی ات را به او قرض می‌دهی.
ج- در حالی که به او دلگرمی می‌دهی سعی می‌کنی بامهربانی اورا با راه و روش این ورزش آشنا کنی.
8.سرزنش کردن دوست‌هایت...
ج- فقط برای این‌که دوستشان داری و می‌خواهی رفتارشان بهتر شود.
الف- از این کار متنفری، نمی‌خواهی کسی را از خودت برنجانی.
ب- برای شوخی کردن گاهی.
اگر بیشتر جواب های به دست آمده «الف» باشد:
معلم فروتن و مهربان ! کمی در آموزش آنچه می دانی به دیگران مشکل داری و خوب نمی‌توانی دانسته‌هایت را منتقل کنی؛ زیرا: 1- از آموزش دادن و معلم بودن چندان خوشت نمی‌آید؛ 2 - احساس بسیار بدی داری وقتی قراراست سر کلاس به تنهایی سخنرانی کنی، یا کنفرانس درسی بدهی. با این حال وقتی موضوعی را دوست داشته باشی به راحتی و بسیار طبیعی راجع به آن صحبت می‌کنی! همین ثابت می‌کند برای معلم بودن اصلاً نا امید‌کننده نیستی! کمی خودباوری و اعتماد به نفس روح تازه‌ای در وجودت خواهد دمید!
اگر بیشتر جواب‌های به دست‌آمده «ب» باشد:
معلم شوخ ! تو چیزهای زیادی برای نشان دادن و یاد دادن به دیگران داری؛ اما بیشتر چیزهای خنده دار، مثل بازی و شوخی. در این جور چیزها بدون هیچ شکی کاملاً قوی و مسلط هستی. در عین حال وقتی بحث کار و تلاش بسیار جدی پیش می آید تو بلافاصله ملاحظه‌کار می‌شوی. اما متأسفانه با این‌که شیطنت‌هایت می‌تواند معجزه کند، بعضی جاها هم کار دستت می‌دهد. با کمی جدیت البته همراه با چاشنی شوخی می‌توانی اتم را بشکافی و هزاران کار خلاقانه منتهی به موفقیت انجام دهی. به عنوان معلم؟ خب شاید هنوز کمی کمبود جدیت داری!
اگر بیشتر جواب های به دست آمده «ج» باشد:
معلم فوق عالی ! نه تنها عاشق این هستی که رموز دنیای اطرافت را کشف کنی، بلکه بی صبرانه منتظری تا این رموز را به دیگران هم یاد بدهی و آگاهشان کنی. از این‌که دنیای وحش چگونه است یا پدیده‌های فیزیکی چه‌قدر هیجان زده‌ات می‌کنند که بگذریم، بسیار خوشحال می‌شوی وقتی دانسته‌هایت را با دیگران تقسیم می‌کنی. با این حرف‌ها نمی‌توان گفت که تو فقط و فقط باید معلم شوی، اما کافی است بدانی برای این کار استعدادی خارق‌العاده داری.
