چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۸ - ۰۷:۴۷
۰ نفر

زینب‌السادات افتخاری: مدتی است برنامه‌ای تحت عنوان «دوباره زندگی» از شبکه3سیما پخش می‌شود؛ برنامه‌ای که با حال و هوایی جدید، آدم‌های مختلف را به داخل قبر خودشان می‌برد و حتی آنها را به خوردن خرمای خود دعوت می‌کند تا نشان دهد که مرگ پایان راه نیست و عزیز بودن برای بعد از مرگ نیست

برنامه‌ای که به دور از دکورهای پر رنگ و لعاب، بی‌ریا با مهمانان خود راجع به مقوله مرگ و رفتن صحبت می‌کند. درباره «دوباره زندگی» با محمدرضا ماندگاران، تهیه‌کننده و سید علی سجادی، کارگردان به گفت‌وگو نشستیم.

  • طرح اولیه کار از که بود و چه شد که به سراغ ساخت این برنامه رفتید ؟

سید علی سجادی: 16 سال خارج از ایران زندگی کرده و سال گذشته به ایران آمدم و به‌دلیل علاقه‌ای که به رشته فیلمسازی داشتم در دانشگاه سینما، تئاتر مشغول فعالیت شدم.

بهمن سال گذشته فیلم کوتاهی برای جشنواره درست کردم که بدون کلام بود با نام «خاک، سیب، زندگی». با توجه به ذهنیتی که از چهار گوشه‌ای خاکی به نام قبر داشتم، وقتی آن را با فضای شهری و خانه‌های آپارتمانی مقایسه کردم، دیدم این دو خیلی به هم نزدیک هستند.

ضمن اینکه من سجادی هرگز این ادعا را نخواهم کرد که این طرح از آن من است؛ این لطف خداوند بود که شامل حال من شد و به دلم انداخت با افراد مختلف در یک فضای صمیمانه در آن چهار‌دیواری خاکی صحبت کنم. این طرح را به جاهای مختلف ارائه دادم و از بخت و اقبال ما آقای پورمحمدی استقبال کردند و کار به شبکه سوم سیما رسید و محمدرضا ماندگاران هم تهیه‌کننده کار شد.

  • هدف اصلی برنامه چه بود؟

محمد رضا ماندگاران: مرگ در قرآن به 3شکل مطرح شده است؛  اول مرگ برای گروهی که پیش از حیات  مرده‌اند، که در سوره بقره آیه 28 درباره این گروه صحبت شده است. دیگری مرگی است که به چشم می‌بینیم که در سوره جمعه درباره آن صحبت شده است و گروه سوم بحث زندگی بی‌هدف است و درباره کسانی است که راه درستی را انتخاب نمی‌کنند و قرآن آنها را مرده می‌پندارد که در سوره روم آیه 52 در این باره نوشته شده است. کسانی هستند که خودشان را بسته‌اند و ما در این برنامه می‌خواستیم تلنگری بزنیم اول به‌خودمان و بعد به دیگران.

سید علی سجادی: من مرگ را جزئی از زندگی می‌بینم. زمانی که ذهنیت کار را پیدا کردیم و روی همه چیز بیشتر دقت کردیم دیدم که در ایران خودمان، چقدر فرهنگ عزاداری بد است و چرا وقتی شخصی می‌میرد عزیزتر می‌شود. بعد ترس و وحشت از مرگ را دیدم و دیدم که این جامعه غم و افسردگی دارد. کمی که دقیق‌تر شدم تعبیر آدم‌ها را از مرگ دیدم اما در این بین بودند کسانی که مرگ را سیاهی و تاریکی هم نمی‌دیدند.

  • چرا به سراغ موضوعات به روز‌تری که قابل بحث هستند نرفتید و موضوع مرگ را مطرح کردید؟

‌ماندگاران: مرگ مقوله ای‌ است که همه از آن می‌ترسند و ما هم نمی‌خواستیم به این شکل نشان دهیم. بعد از اینکه با کارشناسان صحبت کردیم به این نتیجه رسیدیم که مرگ را ترسناک نبینیم. مرگ همیشه همراه و نزدیکمان است و مال همه است. به خاطر ترس از مرگ نباید زندگی را رها کنیم. ما موضوعات دیگر را کار کرده‌ایم. مرگ را مقوله‌ای دیدیم که افراد خیلی به آن ورود پیدا نکرد‌ه‌اند.

در سیما و سینما برنامه‌ها و فیلم‌های خوبی در این زمینه کار شده است ولی چیزی که من و سجادی و کلا رسانه ملی دیدیم، بحث خالی بودن جای این مطلب در برنامه‌های روزانه بود. شاید فکر کردن به مرگ خیلی از مشکلاتی را که در حال حاضر وجود دارد حل کند. هدف ما القای رعب و وحشت و ترس نیست.

  • مهمانان برنامه را چطور انتخاب کردید؟

ماندگاران: برنامه در 26 قسمت تولید می‌شود و ما لیستی انتخاب کردیم از گروه‌های مختلف از مسئولین، هنرمندان و ورزشکاران. از خیلی‌ها دعوت کردیم که پذیرفتند، خیلی‌ها ردکردند و خیلی‌ها هم به بعد موکول کردند. آنهایی که آمدند و شرکت کردند شجاعت نشان دادند.

  • چرا بیشتر نوک پیکانتان را به سوی مسئولان هدف گرفتید؟

‌ماندگاران: آن کسانی که شاید بیشتر به تلنگر نیاز دارند چند قشر هستند؛ اول کسانی‌که به مشهوریت زیادی می‏رسند، دوم کسانی که به قدرت می‌رسند. مسئولین از این نظر برای ما در اولویت قرار گرفتند که میز، پست، مقام، پول، قدرت برایشان وجود دارد، می‌خواستیم تضادها را نشان دهیم. مرگ در کنار شهرت، در کنار قدرت، در کنار پول، در کنار ریاست... در کنار هر کدام از این صفت‏ها قرار بگیرد زیباست.

  • شاید این در تلویزیون ایران برای نخستین بار باشد که از قبر برای دکور استفاده شده است؛ چرا از فضای استودیو خارج شدید و به دل خاک رفتید؟

سجادی: ما در جامعه امروزی‌ به روزمرگی عادت کرده‌ایم؛ عادت کرده‌ایم وقتی می‏رویم مهمانی روی مبل بنشینیم، ماشین خوب سوار شویم، عادت کرده‌ایم تشریفات و میز و صندلی را جزو پرستیژ قلمداد کنیم. من ساختار شکنی کردم و خواستم چشم‌مان به این فضا هم عادت کند واین فضا را هم از یاد نبرد؛ چه بسا خیلی‌ها در این فضا ننشستند و خیلی‌ها هم آمدند و نشستند و احساس آرامش کردند و خیلی هم لذت بردند. شما هم می‌توانید امتحان کنید.

احساس آرامش یعنی احساس خوشبختی. شاید من اگر از یک مسئول دعوت می‌کردم و در یک استودیو روی صندلی راجع به وصیت و سفر و مرگ صحبت می‌کردیم حسش خیلی برای او به این شکل که الان می‌بینید نبود. حس مهمان در این فضا خیلی عمیق‌تر است و از آن ژست و تشریفات و چارچوب‌هایی که باید در تلویزیون رعایت شود خبری نیست و کاملا خاکی خاکی است، به قول ما ایرانی‌ها دوستانه و بی‏رودربایستی است.

ماندگاران: ما حتی در فضای شب کار کردیم چرا که می‌خواستیم حس را به مهمان برنامه منتقل کنیم تا وقتی صحبت می‌کند آن حس به بیننده هم منتقل شود. خیلی راحت‌تر بود اگر در یک محیط بسته استودیویی این کار را انجام می‌دادیم؛  دوربین‌ها در جای ثابت قرار می‌گرفتند و در یک فضای شیک تصویربرداری می‌شد ولی ما همه مشکلات را پذیرفتیم تا به اینجا برسیم.

  • آیا ضبط این برنامه ادامه پیدا می‌کند؟

‌سجادی: سایت برنامه دوباره زندگی به‌زودی راه خواهد افتاد و به امید خدا این طرح در عرصه جهانی و در کشورهای مختلف ادامه پیدا خواهد کرد. هدف ما این است که با تمام اقشار ملل مختلف به گپ و گفت‌وگو در فضای خاکی بنشینیم و این حرکت را از سمت ایران شروع و به یک حرکت جهانی و یک ایده ملی تبدیل کنیم.

کد خبر 94438

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز