یکشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۸ - ۰۸:۰۱
۰ نفر

وحیداسلامی: در سینمای ایران رمانس آنگونه که باید و شاید جا نیفتاده؛ یعنی گونه رمانس به دلیل نزدیکی به گونه‌هایی چون ملودرام (هرچند رمانس خود از بطن ملودرام می‌آید) خانوادگی و یا اجتماعی، رنگ و بوی دیگری گرفته است.

 در واقع عاشقانه‌های سینمای ایران گاه دچار سطحی‌نگری و تکرار شده‌اند که عمده آثار مبتذل سینما اینگونه‌ هستند و یا از سوی دیگر، عشق‌های نامتعارف و هرز را به تصویر کشیده‌اند.

یک پای شخصیت‌های شکل‌دهنده رمانس‌های ایرانی همواره می‌لنگد (گاهی نیز دوپا) و این چنین است که زوج‌های درگیر با روابط عاشقانه در سینمای ایران آنچنان که در ادبیات این سرزمین مانا شده‌اند، به چشم نمی‌خورند؛ یعنی عشق پاک، انسانی و زمینی کمتر سوژه فیلم‌های ایرانی بوده است. از این منظر بحث را شروع کردم تا به فیلم «امشب شب مهتابه» به کارگردانی محمدهادی کریمی برسم. امشب شب مهتابه فیلمی بی‌ادعاست که سعی دارد نخستین گام‌ها را برای شکل‌گیری رمانس ایرانی بردارد.

فیلم داستان ساده و در عین حال پیچیده‌ای دارد. مقدمه‌چینی با عنصر تصویر و فیلمبرداری یا به عبارتی دیگر فناوری که دیگر عضوی از خانواده‌های ایرانی است آغاز می‌شود؛ یعنی حرکت در مسیر ثبت تصویر. کارگردان در فیلم امشب شب مهتابه نشان می‌دهد که مردی از
 دل واقعیت به تصویر می‌پیوندد.

دوربین آرام محمود کلاری و میزانسن‌‌های تقریبا ثابت کارگردان در ابتدا این ثبات، جایگاه و آرامش را پذیرفته است اما در پس این آرامش میزانسن و نورهای پریشان چیز دیگری را فریاد می‌زند. کریمی بر لبه تیغ می‌رود؛ یعنی می‌خواهد داستانی ساده را روایت کند که یک‌سر آن زندگی و سر دیگرش مرگ است و این دو جریان ممتد در طول فیلم و در طول سفر با انقطاع یکدیگر معنا می‌آفرینند.

از دوربین درون فیلم صحبت شد؛ دوربین ضلع سومی است که به مرور پیام (که گویی هویت جدید وی چندان ریشه ندارد) در آن محو می‌شود. دوربین با میزانسن‌‌های صحیح ابتدا ناظر، شریک و در نهایت غاصب می‌شود. میزانسن‌‌های کارگردان نیز موید این نکته هستند. دوربین در سکانسی نمادین جایی بین 2 شخصیت می‌یابد و حتی در روابط آنها دخالت می‌کند.

حتی شاید نمای نقطه دید کودک باشد این عنصر زنده و حیات یافته. گویی به مرور جایگزین عشق پیام به سحر می‌شود. در بخشی دیگر حتی سحر به دوربین حسادت می‌کند. کارگردان به‌گونه‌ای نمادین این تسلط تکنولوژی بر انسان معاصر را نمایش می‌دهد؛ تسلطی که شاید به تنهایی منجر شود اما نیروی محرکه درام همان عشق است که می‌خواهد روابط گسسته گذشته را ترمیم کند و تسلی خاطر مسافر مرگ را فراهم کند.

بستر روایی فیلم بر مبنای سفر شکل می‌گیرد. شخصیت با ثبت وقایع از طریق دوربین، خود راوی غیرمستقیم داستان می‌شود و این تمرکز بر تصویر می‌تواند تاویل‌پذیری داستان را افزایش دهد؛ یعنی ما شاید با شکلی از راوی روبه‌رو شده‌ایم که مرگ را تجربه کرده و یا مرگ نهایی فیلم باعث تعابیر دیگری از تفاسیر پیام از زندگی شود. مرگ سینمایی امشب شب‌مهتابه نیز حاصل همین درگیری تصاویر است؛ یعنی رفتن از یک تصویر به تصویر دیگر و شاید این بیت‌الغزل فیلم باشد.

سفر ادامه می‌یابد و ابزار مکاشفه می‌شود، ابزار مکاشفه گاه طبیعت و گاه فلاش‌بک است؛ یعنی به مرور با خصوصیات طرفین متعارف این عشق آشنا می‌شویم. یکی نماد زوال و دیگری نماد حیات، گویی کودکی که به مرور در مسیر فیلم به لحظه تولد نزدیک می‌شود رویه دیگری از شخصیت پیام است و سحر سعی دارد نام یحیی را بر او بگذارد؛ یعنی نام نخستین شخصیت محوری. البته این شخصیت نام اولیه خود را تاجایی که به روابط زندگی جدید آشنا نشده، حفظ کرده است؛ شخصیتی از دل طبیعت شیراز (که چه شاعرانه نمایش داده می‌شود) که برای پاسخگویی به تعلق خاطر اصلی‌اش یعنی موسیقی، ترک دیار کرده و نوعی حرکت و نه سلوک را تجربه کرده است.

او از انتزاعی‌ترین احساس‌اش الگو گرفته و یا به عبارتی این احساس انتزاعی زمینه کنش وی را فراهم کرده است. برای پاسخگویی به نیازهایش گام در این مسیر نهاده تا شاید ملودی‌های درونی‌اش را ثبت کند؛ احساسی از درون که با دیدگاه متحجرانه پدر در تعارض قرار گرفته و باعث ترک دیار شده است. فیلم در فلاش‌بک و یا دیالوگ‌های زن‌و‌شوهر این دو زندگی متفاوت و تاثیر آنها بر یکدیگر را به تصویر می‌کشد و به گونه‌ای امتداد می‌یابد که گویی دیگران را نیز متاثر کرده است. راز گفتن کلمه آقا به جای برادر از سوی فرزند دیگر خانواده شیرازی، همین نکته است، گویی کسی باور ندارد که این پیام همان یحیی است که برای نیل به خواست درونی خود حرکت کرده است.

این بخشی از خصوصیات مثبت فیلم است. البته نقاط ضعفی نیز در اثر دیده می‌شود؛ از جمله دیالوگ‌های گل درشت فصلی که پدر یحیی از سحر درخصوص اعتقادات شوهرش می‌پرسد و یا برخی مواقع قرار گرفتن وقایع اصلی درام در حاشیه. اما آنچه مسلم است نوعی مهندسی در روایت دیده می‌شود. برای مثال علاوه بر شکل‌گیری یک سفر مبتنی‌بر 2مفهوم مرگ و زندگی و از سوی دیگر تسلط فناوری بر انسان و تنهایی معاصر بشری، کارگردان یک عنصر دیگر را نیز برای شکل‌دهی به پازل درام ارائه می‌دهد؛ عنصری شبیه به مگافین آثار هیچکاک؛ پیرمردی که معلوم نیست در شوشتر زندگی می‌کند یا نه و آیا می‌تواند پیام را نجات دهد؟

این پیرمرد نه چندان معرفی‌شده که در طول فیلم دیده نمی‌شود اسباب سفر می‌شود (البته اگر بتوان این شخصیت را مگافین دانست، چون مگافین عنصری است که به خودی خود هیچ چیز نیست در واقع قابل معرفی نیست و فقط می‌توان تاثیر آن را دید). در واقع پیرمرد عاملی برای حرکت شخصیت محوری می‌شود تا آنچنان که باید به خودشناسی برسد؛ نوعی از خودشناسی که از دریچه 2دوربین ثبت می‌شود و درنهایت به نسل بعد منتقل می‌شود؛ نسلی که شاید همان یحیی زمان کودکی باشد.

کسی که به مدد فلاش‌بک زندگی گذشته او را می‌بینیم. در سکانس‌های مختلف گاهی موسیقی نقش راوی را می‌یابد؛ یعنی موسیقی ابزار پیش‌برنده داستان می‌شود و چه زیبا نام و مضمون فیلم به تصنیف امشب شب مهتابه گره می‌خورد. هرچند که حرکت شخصیت محوری از بیتلز به موسیقی سنتی کمی نامتجانس است اما با زبان نمادین فیلم گره می‌خورد.

فارغ از جنبه‌های ساختاری و محتوایی، اگر بخواهیم بازی‌های فیلم را نیز بررسی کنیم باید گفت که مهناز افشار دیگر مبدل به بازیگر توانایی شده است که از پس نقش‌های مختلف بر می‌آید. او به خوبی در سکانس‌های دو نفره فضا را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و همدلی مخاطب را ایجاد می‌کند. در واقع افشار گاهی بار دیالوگ‌های فیلم که در پاره‌‌ای مواقع چندان روان نیستند می‌کشد و بر بار احساسی فضا می‌افزاید.

در نهایت می‌توان گفت که تجربه همکاری مرتضی شایسته و دکتر هادی کریمی اثری قابل قبول، شریف و انسانی است که می‌تواند مخاطب را راضی نگه دارد. فیلم برای جذب مخاطب تنها سعی کرده داستان خود را روایت کند و به هیچ جنجال و تنشی متوسل نمی‌شود. امشب شب مهتابه اولین گام در راستای حرکت سینمای ایران به سمت رمانس است. شاید سینمای ایران نیز عاشقانه‌هایی مثل تایتانیک و یا کازابلانکا را تجربه کند. هرچند که استفاده خلاقانه از دوربین برای ثبت وقایع یک جنایت به صورت مستند را در فیلمی به‌نام 15دقیقه با بازی رابرت دنیرو دیده‌ام اما در فیلم امشب شب مهتابه نیز یک عنصر مادی تاثیر فرامادی می‌آفریند.

کد خبر 85302

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز