دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۸:۳۶
۰ نفر

محمد منتظری: باراک اوباما - رئیس‌جمهوری آمریکا- 2 هفته پیش با آصف‌علی زرداری- رئیس‌جمهوری پاکستان- و حامد کرزی- رئیس‌جمهوری افغانستان- دیدار کرد تا بلکه بتواند به نوعی راهبرد مشترک با رهبران این دو کشور بحران‌زده، دست یابد

راهبردی که شاید بتوان با به کار بستن آن، در برابر شورشیان طالبان در افغانستان و پاکستان مقاومت کرد.

آن‌سوتر از افغانستان اما، ارتش پاکستان درگیر بزرگ‌ترین حمله نظامی علیه شبه‌نظامیان طالبان در دره سوات است تا شبه‌نظامیان را از مأمن خود در این دره بیرون بکشد. به موازات این تلاش‌ها، دولت پاکستان در تلاش است تا پناهگاه‌های موقتی را برای غیرنظامیانی که با هشدارهای ارتش از منطقه سوات خارج شده و خانه‌هایشان را ترک کرده اند، مهیا کند.

خبرها حاکی از آن است که تعداد 800 هزار غیرنظامی از منطقه درگیری ارتش با شبه‌نظامیان خارج شده‌اند. علاوه بر این، خطوط تلفن ثابت و همراه نیز در این منطقه قطع شده‌است تا شبه نظامیان نتوانند هیچ تماسی با خارج از منطقه داشته باشند. در بسیاری از مناطق دره سوات، ارتش پاکستان حملات هوایی و زمینی خود را علیه مواضع شبه نظامیان طالبان به اجرا گذاشته است.

با این اوصاف توافق‌های پیشین میان دولت پاکستان و شبه نظامیان دره سوات مبنی بر اجرای قوانین شریعت در این منطقه کاملا منتفی شده است. دولت پاکستان در نظر داشت تا در ازای برقراری صلح و آرامش در این منطقه، به طالبان اجازه دهد تا در دره سوات قانون شریعت را به اجرا بگذارند. اما با منتفی‌شدن اجرای این توافقنامه، در حقیقت هیچ گزینه‌ای برای دولت پاکستان باقی نماند جز اینکه از نیروی نظامی علیه شبه نظامیان پشتون استفاده‌کند تا بلکه بتواند از گسترش آنها به مناطقی دیگر، به جز دره سوات، جلوگیری کند. البته این نخستین بار نیست که ارتش پاکستان از نیروی نظامی برای به دست گرفتن دوباره کنترل دره سوات استفاده می‌کند.

در واقع موضوع توافقنامه «قانون شریعت در ازای صلح» یک سال پس از آن به میان آمد که ارتش پاکستان با انجام عملیات‌های نظامی مختلف نتوانسته بود شبه نظامیان طالبان را در دره سوات زمین‌گیر کند. عدم‌توانایی لازم و برخوردار نبودن از عزم و قصد جدی در برخورد با طالبان، دو دلیل اصلی ناموفق بودن ارتش پاکستان در عملیات‌های یک سال گذشته خود در دره سوات بوده است. البته این بار از آنجایی که تغییری عمده در رویکرد و راهبردهای طالبان در سوات صورت نگرفته است به‌نظر می‌رسد که ارتش بتواند در سوات به موفقیت دست یابد.

پاکستان به خوبی به ناتوانی خود در مسائل نظامی واقف است و از همین رو یکی از نکات مهمی که زرداری در سفرش به آمریکا با باراک اوباما در میان گذاشت لزوم ارائه کمک‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری آمریکا به ارتش پاکستان بود. البته مسلما این کمک‌ها در مدت زمان کوتاه به پاکستان نخواهند رسید؛ چنین کمک‌هایی ممکن است طی چند سال به پاکستان ارائه شود اما در خلال این مدت پاکستان باید از تمامی منابع و توانایی‌های خود استفاده کند تا بتواند به نوعی مشکل خیزش طالبان در دره سوات را حل کند.

بنابراین شاید بتوان گفت که درجه پیروزی پاکستان در جنگ علیه طالبان را تنها می‌توان با در نظر گرفتن نتیجه جنگ در دره سوات سنجید. اینکه در این دره چه اتفاقی خواهد افتاد و این منطقه در نهایت تحت کنترل کدام یک از طرفین جنگ قرار خواهد گرفت، ترازوی سنجش میزان موفقیت دولت پاکستان در رویارویی با طالبان است.

دره سوات برخلاف مناطق خودمختار قبیله‌ای پاکستان که دولت همواره کنترل کمی بر آنها داشته است، جزوی از مناطق تحت کنترل دولت است که در منطقه‌ای استراتژیک در ایالت سرحدات پاکستان واقع شده است. در واقع از دره سوات می‌توان به افغانستان، مرزهای شمالی پاکستان با چین، مناطقی از کشمیر که تحت کنترل پاکستان و هم  مرز با هند است و برخی دیگر از نقاط پاکستان، دسترسی پیدا کرد.

 امروز اما این دره استراتژیک مهمترین دژ نیروهای طالبان است که از آنجا، گروه‌های جهادی طرح‌های خود را به اجرا می‌گذارند. به دیگر سخن چنانچه پاکستان بخواهد جلوی پیشروی طالبان را بگیرد نخست باید کنترل سوات را در دست بگیرد و با توجه به رخدادهای روزهای اخیر، ارتش پاکستان توانسته‌است طالبان را در دره سوات به محاصره خود درآورد.

اگرچه ارتش هنوز در موقعیتی قرار ندارد که بتواند به طور کامل کنترل منطقه را در دست بگیرد اما به‌نظر می‌رسد ارتش این توانایی را دارد که تا آنجا که می‌تواند زیرساخت‌های نیروهای طالبان را منهدم کند. البته این اقدام ارتش می‌تواند نتایج بدی نیز به همراه داشته باشد. اگر بپذیریم که ارتش آسیب‌های جدی را به مواضع طالبان وارد آورده است و ویرانی‌ها در دره سوات افزایش یافته است و همچنین با توجه به تعداد زیاد آوارگان در این دره می‌توان پیش‌بینی کرد که طالبان بتواند در دراز مدت با استفاده از شرایط بد منطقه، بار دیگر توانایی‌های خود را در سوات بازیابد.

از سوی دیگر افکار عمومی پاکستان نیز بر این عقیده است که دولت پاکستان نباید جنگی را که آمریکا دستور آن را صادر کرده است، با مردم پاکستان، آغاز کند. آنها معتقدند که دولت پاکستان نباید زیر فشارهای آمریکا کشور را به میدان جنگ تبدیل کند. بنابراین درصورت قوت گرفتن این دیدگاه در افکار عمومی، می‌توان گفت که درصورت ادامه جنگ، دولت پاکستان بیش از گذشته در نظر مردم کشور تضعیف خواهد شد و این درست همان چیزی است که طالبان می‌خواهد؛ به دیگر معنی دولت پاکستان از دو سو تحت فشار قرار خواهد گرفت.

از یک سو با عملیات‌های نظامی کوتاه مدت نمی‌تواند آسیب‌های جدی به طالبان وارد کند و این جنبش پس از مدتی بار دیگر نفس تازه خواهد کرد و از سوی دیگر عملیات‌های نظامی طولانی مدت نیز کشور را در میانه دود  و آتش جنگ محو خواهد کرد و این چیزی نیست که مردم پاکستان آن را بخواهند‌.

البته ارتش پاکستان به هیچ وجه به طالبان اجازه نخواهد داد تا مسیر خود را به سوی مرکز کشور(‌ایالت پنجاب و سند) باز کند اما اسلام‌آباد به خوبی می‌داند که چنانچه تحولات منطقه سریع و بد پیش بروند، حتی این امکان وجود دارد که دولت کنترل خود را بر استان سرحدات از دست بدهد. در این صورت این استان به یک افغانستان کوچک تبدیل خواهد شد. به این ترتیب مقامات منطقه‌ای و فدرال دولت پاکستان در استان سرحدات قدرت را از دست داده و ارتش پاکستان این بار وارد جنگی طولانی مدت و سخت با نیروهای طالبان خواهد شد.

نیروهای بین‌المللی نیز در این میان از این خطر بی‌نصیب نخواهند ماند و مجبور خواهند شد در دو جبهه افغانستان و پاکستان وارد جنگ شوند. بنابراین آنچه در سوات اتفاق خواهد افتاد در حقیقت کلید رمزگشایی از بحران پاکستان است. باید منتظر ماند و دید.

کد خبر 82132

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز